رسانه، معنا و پیام؛ دیدن لایه‌های زیرین

آنچه در زیر رسانه‌ها پنهان است، با داشتن سواد رسانه‌ای انتقادی پدیدار می‌شود

رسانه، معنا و پیام؛ دیدن لایه‌های زیرین

همزمان با یادگیری الفبا و دوچرخه‌سواری، شما احتمالاً یاد گرفتید که زمان را با استفاده از یک ساعت قدیمی بخوانید. شاید از آن زمان دیگر زیاد به یادگیری این مهارت فکر نکرده‌اید. وقتی مهارتی را به خوبی یاد می‌گیرید، به راحتی آن را بدیهی فرض می‌کنید. این مهارت به بخشی از طبیعت دوم شما تبدیل می‌شود که خوب است، زیرا به شما امکان می‌دهد توجه‌تان را به چیزهای دیگر معطوف کنید. به جای اینکه فکر کنید «من می‌توانم ساعت را بخوانم!»، به ساعت نگاه می‌کنید و می‌گویید: «فقط 15 دقیقه تا پایان این کلاس باقی مانده است!»

در گذشته، شما می‌بایست یاد می‌گرفتید که چگونه دو «عقربه» ساعت را تفسیر کنید - عقربه کوچک که ساعت را نشان می‌دهد و عقربه بزرگ‌تر برای اندازه‌گیری دقیقه‌ها - و اینها را با توجه با اعداد یک تا 12 روی صفحه دایره‌ای ساعت بخوانید. مثلاً می‌بایست یاد می‌گرفتید که وقتی عقربه بزرگ روی 12 قرار می‌گیرد و عقربه کوچک روی 3، ساعت 3 است. تمام یاد گرفتن خواندن زمان درک رابطه بین عقربه‌های ساعت و اعداد بود. وقتی این را می‌فهمیدید، می‌دانستید که چگونه زمان را بخوانید.

شما در سراسر زندگی‌تان احتمالاً این صفحه‌های ساعت را روی ساعت‌های دیواری و مچی دیده‌اید. همچنین شاهد بوده‌اید که چگونه فناوری‌های دیجیتال خواندن زمان را آسان‌تر کرده‌اند. به جای اینکه مجبور باشیم معنی عقربه‌های ساعت را بفهمیم، فقط اعداد را از نمایشگرهای دیجیتال روی گوشی‌های هوشمند، رایانه‌ها یا خودروها می‌خوانیم. حتی ممکن است بتوانیم از دستیارهای دیجیتالی مانند الکسا یا سیری بخواهیم زمان را به ما بگویند.
اما اگر ساعت خراب شود و بخواهید آن را تعمیر کنید چه؟ یا اگر فقط کنجکاوید که بیشتر بدانید چرا ساعت به این شکل کار می‌کند؟ در این شرایط، باید چیزی بیش از شیوه خواندن زمان بدانید؛ باید یاد بگیرید که چگونه به زیر لایه صفحه رویی ساعت نگاهی بیندازید و ساز و کارهایی را که حرکت عقربه‌های ساعت را کنترل می‌کنند، مشاهده و درک کنید.

گفتن ساعت و زمان یک چیز است؛ فهمیدن اینکه ساعت چگونه کار می‌کند، چیزی دیگر.

اجازه بدهید! شاید دارید با خودتان است فکر می‌کنید که «من فکر می‌کردم این کتاب درباره سواد رسانه‌ای است (حالا هر چه که هست...). پس این همه حرف زدن درباره ساعت و یادگیری خواندن زمان برای چیست؟» به بیان دیگر: یک ساعت چه چیزی می‌تواند درباره رسانه و سواد رسانه‌ای به ما بیاموزد؟

شما نیاز ندارید بدانید یک ویدئو چگونه تولید می‌شود تا از یوتیوب لذت ببرید، یا خبر را چگونه می‌نویسند تا نیویورک تایمز را بخوانید، یا الگوریتم‌ها چگونه کار می‌کنند تا در فیسبوک، اینستاگرام یا تیک‌تاک محتوا پست کنید. هر یک از این فعالیت‌ها شبیه به خواندن زمان است: می‌توانید آنها را حتی بدون داشتن دانش عمیق انجام دهید. اما اگر می‌خواهید بدانید چرا و چگونه یوتیوب، نیویورک تایمز یا پلتفرم رسانه‌ای محبوب شما برخی افراد، موضوع‌ها و ایده‌ها را برجسته می‌کنند در حالی که دیگران را تقریباً نادیده می‌گیرند، باید بیشتر بدانید. باید به لایه‌های زیرین نگاه کنید تا ساز و کارهای پنهان اما واقعی را که محتوای رسانه‌ای را می‌سازند و بر شیوه برداشت ما تأثیر می‌گذارند، درک کنید.

آنچه ما به آن علاقه‌مندیم، مفهومی به نام سواد رسانه‌ای انتقادی است. سواد رسانه‌ای انتقادی Critical Media Literacy (یا به اختصار CML) به این ساز و کارهای معمولاً پنهان، اما همیشه قدرتمند، می‌پردازد. سواد رسانه‌ای انتقادی سراغ بررسی ساز و کارهایی پنهان می‌رود که رسانه‌های جمعی ما را در حوزه اخبار، اطلاعات و سرگرمی هدایت می‌کنند. آموزش سواد رسانه‌ای انتقادی، راهی برای یادگیری درباره جهان، به ویژه جهان رسانه است. بر اساس تحقیقات آماری، افراد در سنین نوجوانی بیش از ۱۱ ساعت در روز را با شکلی از رسانه‌ها سپری - و معمولاً همزمان از چند ابزار یا فناوری استفاده می‌کنند (چندوظیفه‌گی رسانه‌ای Media Multitasking). سواد رسانه‌ای انتقادی به شما کمک می‌کند تا نه تنها مصرف‌کننده رسانه باشید، بلکه بتوانید محتوا را تحلیل کنید، ساز و کارهای پشت آن را درک کنید و پیامدهای آن را بر جامعه و خودتان بسنجید. این رویکرد شما را به یک مخاطب آگاه و فعال تبدیل می‌کند که می‌تواند در دنیای پیچیده رسانه‌های امروزی به شکل مؤثر عمل کند.

با توجه به اینکه شما زمان زیادی را با رسانه‌ها سپری می‌کنید، معتقدیم که سزاوارید درکی عمیق‌تر از شیوه عملکرد این رسانه‌ها داشته باشید. به همین دلیل است که فکر می‌کنیم این شکل دانش، به ویژه در دنیای امروز، بسیار مهم است.

سواد رسانه‌ای انتقادی بیشتر درباره پرسش‌گری است تا یادگیری پاسخ‌های درست. با سواد رسانه‌ای انتقادی (CML)، نه تنها چیزی را که می‌دانیم بررسی می‌کنیم، بلکه این پرسش را هم پیش می‌کشیم که چگونه آن را می‌دانیم. ما بررسی می‌کنیم که چه چیزی را می‌پسندیم، به چه چیزی باور داریم و چرا. هنگام تمرین سواد رسانه‌ای انتقادی، مجموعه‌ای از مهارت‌ها را به کار می‌گیریم که به ما کمک می‌کنند از مصرف‌کنندگان منفعل رسانه به منتقدان و خالقان فعال تبدیل شویم.