چشم عقاب روزنامه‌نگاری

چشم عقاب روزنامه‌نگاری

اشاره: زینب کوهیار- کتاب گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری از منابعی است که یکی از مهم‌ترین مهارت‌های روزنامه نگاری یعنی گزارش نویسی را آموزش می‌دهد. این کتاب ماحصل تجربه آموزشی و روزنامه نگاری مولف آن طی سه دهه گذشته است. با دکتر محمد مهدی فرقانی مولف این کتاب به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم تا از او درباره جزوه‌ای که با روزنامه نگاران قدیم از دهه شصت دویده و برای استفاده روزنامه نگاران جدید به طبع رسیده و کتاب شده بپرسیم. مصاحبه ما با مولف کتاب گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری از سرگذشت جزوه‌ای به همین نام آغاز شد و با صحبت درباره فصل آخر کتاب که مربوط به روزنامه نگاری تحقیقی است به پایان رسید که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

-برای شروع بهتر است از تاریخچه گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری صحبت کنید. جزوه‌ای که سال‌ها در دانشکده علوم ارتباطات  منبع کنکور ارشد بود چه زمانی تدوین شده بود و  چه فرایندی را طی کرد تا تبدیل به کتاب شد؟

پیش از سال ۱۳۶۴ هم در روزنامه کیهان و هم دانشکده روزنامه نگاری یک دوره فترت داشتیم. از یک طرف رشته روزنامه نگاری را در دانشکده منحل کرده بودند و این رشته بعد از مدتی همراه با روابط عمومی به نام رشته علوم اجتماعی با گرایش ارتباطات در دانشکده ارائه شد. از طرف دیگر، بخش اعظم نیروهای با تجربه تحریریه روزنامه‌ها از جمله کیهان، پس از انقلاب از کشور خارج شده بودند و نیروهای جوانی وارد تحریریه‌ها شده بودند که آموزش تخصصی ندیده بودند. با توجه به این شرایط تصمیم گرفتیم که یک دوره فشرده آموزش روزنامه نگاری، با کمک اساتید دانشکده فعلی ارتباطات علامه طباطبایی برگزار کنیم. این دوره که فکر می‌کنم حدود دو هفته طول کشید، با دعوت از مرحوم دکتر معتمد‌نژاد، دکتر نعیم بدیعی و دکتر نُطقی برگزار شد و مسئولیت آموزش گزارش نویسی برعهده من بود. من در آن زمان نزدیک به دوازده سال سابقه کار در حوزه گزارش نویسی داشتم. دراین دوازده سال یا عضو سرویس گزارش بودم، یا معاون دبیر آن، و بعد از انقلاب هم دبیر سرویس گزارش بودم و علاقه من روی این حوزه متمرکز بود. وقتی آموزش گزارش نویسی در این دوره به من محول شد، ضروری دیدم که جزوه‌ای تهیه کنم که حاوی اصول گزارش نویسی همراه با نمونه‌های خوب گزارش باشد و بتواند تاحدی خلاء ناشی از وجود یک منبع فارسی در گزارش نویسی را پر کند. این جزوه را آماده کردم و روزنامه کیهان در تیراژ محدود و برای مصرف داخلی تحریریه چاپش کرد. یک سال بعد از برگزاری این دوره یعنی در سال ۱۳۶۵، از طرف دکتر معتمدنژاد و دکتر بدیعی، دکتر قندی و من برای آموزش روزنامه نگاری به دانشکده‌ای که در آن لیسانس گرفته بودم یعنی همین دانشکده دعوت شدیم. آن زمان من در کلاس‌ها بیشتر از جزوه‌ای که در یک زمان کوتاه و بصورت فشرده درباره گزارش نویسی تهیه کرده بودم، می‌گفتم. در زمان تدریس، مباحث بیشتری به آن جزوه اضافه کردم. گذشته از این در سال ۱۳۷۳، فصلنامه رسانه تصمیم گرفت یک ویژه نامه آموزشی روزنامه نگاری منتشر کند. به هرکدام از دوستان یک مقاله آموزشی سفارش دادند و قرار شد من هم درباره گزارش نویسی بنویسم. پایه کار من‌‌ همان جزوه‌ای بود که در کیهان تهیه کرده بودم، اما این بار من هشت سال سابقه تدریس گزارش نویسی داشتم و تجربه‌ای نزدیک به بیست سال کار روزنامه نگاری که باعث شد بسیار پخته‌تر و بهتر به مبحث گزارش نویسی بپردازم و آن جزوه را توسعه بدهم و تکمیل کنم. من در آن مقاله اشاره کرده بودم که چشم گزارش نویس باید مثل چشم عقاب، از سطح عبور کرده و به عمق نفوذ کند. دوستان در فصلنامه از همین اشاره، اسم چشم عقاب را برای مقاله انتخاب کردند. درواقع اسمی که حالا اسم کتاب آموزش گزارش نویسی است و جزوه هم به همین نام بین بچه‌ها شناخته شده بود، اینطور انتخاب شد. جزوه‌ای که بعد از انتشار هرچند در سطح محدود، تبدیل به منبعی برای طرح سوال در کنکور کار‌شناسی ارشد شده بود.

-این کتاب نباید خیلی زود‌تر به دست مخاطبش می‌رسید؟

درست است. شاید این کتاب باید بیست سال پیش به دست مخاطبش می‌رسید اما تلقی من این بود که محتوایی که می‌خواهیم کتاب کنیم، در کلاس‌ها تدریس شود، سئوال دانشجو و نقدهای مختلف روی آن صورت بگیرد، نقاط ضعف و قوت آن به تدریج مشخص شود تا قابلیت کتاب شدن را پیدا کند. فکر می‌کنم دراین صورت است که می‌توان کتابی با معایب کمتر منتشر کرد. درباره کتاب 'گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری' این اتفاق افتاد. با وجود اینکه بسیاری معتقدند که دیر منتشر شد اما من معتقدم که انتشار آن به موقع بود. من روش دکتر معتمدنژاد را در انتشار کتاب و انجام کار پژوهشی و آموزشی بیشتر می‌پسندم تا تولید کنندگان انبوه کتاب. شما نگاه کنید به اینکه عمده کتاب‌های مرحوم معتمدنژاد در چه دوره‌ای از کار آموزشی در دانشگاه و سن ایشان منتشر شد. ما یک کتاب روزنامه نگاری، یک کتاب روش تحلیل محتوا و یک کتاب وسایل ارتباط جمعی را از ایشان داریم که در سال‌های اولیه آغاز به کار این دانشکده تالیف شده که بنا به ضرورت وجود منابع آموزشی برای این رشته بوده اما باقی کتاب‌های ایشان در دوازده سال اخیر چاپ شده و حتی از ایشان دست نوشته‌های زیادی هست که تصمیم به تکمیل آن داشت مثل جلد دوم کتاب وسایل ارتباط جمعی. من فکر می‌کنم کتاب باید در دوره‌ای از عمر کاری منتشر شود که شخص به تکامل نسبی در مورد آن موضوع رسیده باشد و به تجربه بالایی دست پیدا کرده باشد. برای تدوین و نظم مباحث این کتاب دوسال کار کرده و نمونه‌ها را جمع آوری کردم. البته نمونه‌هایی که بتواند مبانی آموزشی را تکمیل و مبحث را قابل فهم کند. این کتاب وقتی به دست ناشر رسید، ظرف دوماه چاپ شد.

- این کتاب تنها از حیث نمونه‌های جدید آموزشی متفاوت از جزوه است؟

کتاب گزارش نویسی، چشم عقاب روزنامه نگاری با آن جزوه اولیه‌ای که در کیهان تهیه شد و حتی جزوه‌ای که در سال‌های گذشته در دانشگاه دست دانشجویان بود، متفاوت است. می‌توانم بگویم اصلا آن جزوه نیست هرچند حاوی تکه‌هایی از آن است. خیلی از مباحث و فصل بندی‌ها و طبقه بندی‌ها متفاوت از جزوه است با این حال من اسم‌‌ همان جزوه را برای این کتاب انتخاب کردم چون در بیست سال گذشته دانشجو‌ها و روزنامه نگار‌ها برای آموزش گزارش نویسی با این اسم آشنا بودند و ممکن بود دچار اشتباه شوند که بحث دیگری دارد مطرح می‌شود. اصل بحث در این کتاب‌‌ همان آموزش گزارش نویسی است.

-چرا فصل آخر کتابی که درباره آموزش گزارش نویسی نوشته شده را به روزنامه نگاری تحقیقی اختصاص دادید که اعم از گزارش نویسی است؟

من این فصل را در آخرین روزهای تدوین کتاب به آن اضافه کردم. پیش از این تصمیم داشتم یک کتاب درباره روزنامه نگاری تحقیقی تالیف کنم چون در مقطع ارشد این درس ارائه شده، سال هاست آن را تدریس می‌کنم و منابع لازم را هم جمع آوری کرده بودم. با این وجود احساس کردم امکان انتشار این کتاب به زودی فراهم نخواهد شد و بهتر است منبع اولیه‌ای در این باره داشته باشیم. چه برای کنکوری‌ها، چه محصلان دوره دکتری و چه اهالی تحریریه‌ها که آشنایی چندانی با تعاریف و کارکردهای روزنامه نگاری تحقیقی ندارند. تعریفی که از روزنامه نگاری تحقیقی از سوی روزنامه نگاران ما ارائه می‌شود، با تعریف کلاسیک آن سازگار نیست در نتیجه فصل آخر کتاب گزارش نویسی چشم عقاب روزنامه نگاری، به روزنامه نگاری تحقیقی اختصاص یافت تا اولین گام درباره آموزش این نوع روزنامه نگاری برداشته شود. من نقش گزارشگر را در این کتاب پررنگ‌تر از آنچه همیشه در کلاس به آن می‌پرداختم بیان کردم چون به شدت به آن معتقدم و با موارد نقض آن هم آشنا بوده و هستم و می‌بینم که چطور مفاهیم غلط و تحلیل‌های نادرست و درک‌های نارسا که برای مردم بدآموزی دارد در مطبوعات نشر یافته است. عصری که روزنامه نگار فقط باید درآن قلم می‌داشت و یک سری اطلاعات سطحی را می‌گرفت و با آن روزگارش را می‌گذراند گذشته است. امروز روزنامه نگار باید صاحب بینش، دانش و درک عمیقی باشد و یک انسان به تمام معنا باسواد و انسان کامل، در غیراین‌صورت چطور می‌خواهد پیشگام نسلی باشد که از خردسالی چیزهایی می‌داند که ما در بزرگسالی نمی‌دانستیم. روزنامه نگاری که می‌خواهد برای نسلی که با اینترنت به دنیای متفاوتی وارد شده قلم بزند باید در سطحی از آگاهی و اطلاع باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای مخاطبانش باشد. رسالتی که در این کتاب برای گزارش نویس به آن اشاره شده، آگاه سازی، هُشیار سازی و اصلاح اجتماعی است و روزنامه نگار برای رسیدن به چنین مرحله‌ای باید به ابزارهای لازم مجهز باشد.

-در کلاس‌های روزنامه نگاری تحقیقی بعد از آشنایی با مقدمات روزنامه نگاری تحقیقی اولین سئوال این است که وقتی امکان عملی کردن این نوع روزنامه نگاری را نداریم چرا باید درس آن را بخوانیم.

بله. من بار‌ها در کلاس‌های روزنامه نگاری تحقیقی با این سئوال مواجه شده‌ام. درواقع تحقق روزنامه نگاری تحقیقی در یک جامعه نیازمند سطح بالایی از مدارا و نقد پذیری است که در جوامع در حال توسعه این پیش درآمد‌ها فراهم نیست با این وجود ما در کشورمان نمونه‌هایی در مطبوعات داریم که مصداق روزنامه نگاری تحقیقی باشد و بدون آشنایی با مبانی این حوزه از روزنامه نگاری و بطور غریزی تولید شده باشد. پس می‌توانیم به تحقق آن امید داشته باشیم. از سوی دیگر اگر تا امروز روزنامه نگاری تحقیقی جای خودش را در مطبوعات ما باز نکرده به این دلیل است که‌شناختی از آن نداشته‌ایم. تا معرفت و آشنایی با یک مکتب روزنامه نگاری بوجود نیاید که نمی‌توانیم انتظار عملی شدنش را داشته باشیم. اول باید مفاهیم یک حوزه را دریابیم تا دانش و آگاهی و شناخت مفاهیمش پدید آید و مطالبات آن حوزه شکل بگیرد. باید در ابتدای امر بدانیم که چنین مکتبی در روزنامه نگاری هست که وظیفه روزنامه نگار را کشف فساد و اصلاح اجتماعی و پاسخگو کردن مسئولان و سالم سازی جامعه و بسط آزادی بیان می‌داند و نمونه‌های عینی آن در دنیا وجود دارد. خیلی از برنامه‌ها مصداق روزنامه نگاری تحقیقی‌اند. مثل برنامه پانورامای بی. بی. سی. برنامه‌ای که درباره موسی کوسا رییس سازمان امنیت لیبی در دوران قذافی از این شبکه پخش شد، یا گزارشی که درباره کودک ربایی در اوگاندا و نقش بعضی از اعضای دولت و مجلس این کشور دراین کودک ربایی‌ها برای انتقال آن‌ها به انگلیس و گرفتن خون این بچه‌ها برای جادوگران با تمام جزئیاتش پخش شد، نمونه‌های خوبی از برنامه‌هایی‌اند که می‌توان به آن اشاره کرد. البته من این نکته را انکار نمی‌کنم که در دنیای امروز روزنامه نگاری تحقیقی مخاطرات بسیاری برای خودش و اصحاب قدرت به همراه دارد و به همین دلیل به شدت تحت فشار است اما اتفاق مهمی در عرصه اطلاعات افتاده که باعث تحول شرایط روزنامه نگاری تحقیقی شده و آن پیشرفت تکنولوژی‌های ارتباطی است. تکنولوژی‌های ارتباطی مثل شبکه‌های اجتماعی از دو جنبه در روزنامه نگاری تحقیقی حائز اهمیتند که یکی تامین منابع گسترده است و دیگری امکان انتشار محتوا بدون نیاز به رسانه‌های جریان غالب. امروز شما می‌توانید در مقیاس جهانی عمل کنید. شاهدان عینی و مدارک و اسناد را از منابع متعدد جمع آوری کنید. مصاحبه‌های از راه دور انجام دهید و محتوا را از اتاقی در منزل خودتان نشر دهید و خیلی کارهای دیگر که پیش از فراگیر شدن این تکنولوژی‌ها، با تلاش شبانه روزی روزنامه نگاران تنها چند درصد از آن محقق می‌شد. در ضمن پیش از این گزارش تحقیقی زمان بسیار زیادتری از روزنامه نگار می‌گرفت و فرایند تحقیق را تهدید آمیز‌تر می‌کرد.

اما اکنون به مدد تکنولوژی‌های ارتباطی مجموع این شرایط بهتر و مساعدتر شده است، اگرچه هنوز هم موانع عمده‌ای بویژه در برخی کشورها وجود دارد.

- آخرین نکته‌ای که دوست دارید درباره این کتاب به دانشجویان و روزنامه‌نگاران بگویید چیست؟

این کتاب عشق من است. چون حاصل عمر حرفه‌ای و کار آموزشی من، و علاقه‌ام به حوزه گزارش نویسی است. من با این کتاب زندگی کردم و می‌کنم. حجم آن خیلی بیشتر از چیزی بود که الان می‌بینید. در روزهای آخر خیلی از مطالب را حذف کردم چون نمی‌خواستم رغبت خواندن این کتاب در مخاطبش به خاطر حجم زیاد کم شود. نمونه‌ها و مباحث را فشرده ذکر کردم حتی بخش روزنامه نگاری تحقیقی که می‌تواند بطور مستقل یک کتاب باشد.