روزنامه نگاری تروما

یک مطالعه مقدماتی

روزنامه نگاری تروما

چندی پیش، یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی جهانی، به چشم خود شاهد اجساد غیرنظامیان سوری در یک روستا بود. اجساد این افراد پس از قتل عام به آتش کشیده شده بودند. این خانم خبرنگار به همراه فیلمبردارش، در کنار پوشش تصاویر وحشتناک جنازه های سوخته و بقایای پس از قتل عام، با برخی سکنه باقی مانده از آن روستا نیز مصاحبه کرد.

پیشتر، تجربه های مشابه از این دست را خبرنگاران شبکه های مختلف خبری در پوشش حادثه یازده سپتامبر، جنگ عراق، اخبار لیبی، سونامی در ژاپن یا کشتار مسلمانان در میانمار و بسیاری حوادث دیگر تجربه کرده اند. در کشور خودمان نیز، تجربه تلخ گزارشگری از زلزله، چه در رودبار، چه در بم و چه در آذربایجان، روزنامه نگاران را مورد آزمون قرار داده است.

دردی که بازماندگان از حادثه هایی از این دست می کشند و آسیبی که خبرنگار در پوشش این رویدادها می بیند، طرحِ بحث «تروما» یا «آسیب و شوک روانی ناشی از حادثه» را در روزنامه نگاری ناگزیر می کند. این بحث در حیطه روزنامه نگاری تروما قرار می گیرد. 

نقش روزنامه نگاران در پوشش تراژدی و مصیبت، نقش تازه ای نیست. آنها برای سال های طولانی شاهد خشونت، ترور و اعمالی از این دست بوده و حرفه آنها ایجاب می کند که این دست خبرها را پوشش داده و از آنها گزارش، عکس و فیلم مخابره کنند. اما آنچه در این میان جدید و تازه است آگاهی از پیامدهای عاطفی و روانی وارد شده بر قربانیان، خانواده ها و جوامع آنهاست و وظیفه روزنامه نگار بیان داستان آنها با عنایت به وجود این پیامدها و آسیب ها است. (Mark H. Massé,2011)

جوهره کار روزنامه نگاران، مشاهده مصیبت و رنج انسانی است. اغلب اوقات آنها در یک چشم بر هم زدن واقعه ای هولناک را می بینند. مثلا در همین ایران خودمان، مردمان با خیال آسوده، سر کار می روند، غذا می خورند و شب هنگام در بستر آرام می گیرند؛ اما ناگهان زمین با نیرویی مرگبار می خروشد؛ ظرف چند ثانیه، خانه ها به آرامگاه های خانوادگی بدل می شود و از محلات شهر، تلی از آوار برجا می ماند. (newsu.org)

وقتی بلایی نازل می شود، روزنامه نگاران در کنار تیم های امداد و پزشکی در صف اول رویارویی با بحران هستند. ایفای نقش دیده بان برای گزارش دادن از مصیبتی طبیعی، کاری است دشوار، ولی ثمربخش.  در این شرایط، رسانه ها به منابع حیاتی اطلاعات و ارتباطات بدل می شوند و گاه می توانند جان قربانیان را نجات دهند و حامی محکمی برای بازماندگان حادثه باشند. (newsu.org)

آگاهی روزنامه نگاران از استرس ناشی از تروما، سبب خواهد شد تا هنگام تعامل با قربانیان، بازماندگان و شاهدان عینی یک مصیبت موثرتر عمل کرده و خود نیز در مواجهه با تاثیر عاطفی آن واقعه بر روان شان، بهتر عمل کنند. چرا که خود روزنامه نگار نیز از تبعات و پیامدهای عاطفی و روانی پوشش حوادث مصیبت بار در امان نیست.

دکتر شری ریکیاردی مدرس روزنامه نگاری تروما در موسسه روزنامه نگاری پوینتر خاطره ای از یک روزنامه نگار ایرانی اهل بم نقل می کند که به وی گفته بود، چطور پس از آن زمین لرزه که، سی هزار نفر را در دی ماه 1382 (دسامبر ۲۰۰۳) در شهر بم مدفون کرد، از مشاهده آن همه ویرانی مخوف «از نظر روانی متلاشی» شده بود. (newsu.org)

دکتر فرانک اوچبرگ، بنیانگذار مرکز دارت برای روزنامه نگاری و تروما، بر اهمیت نقش رسانه ها در پوشش خبری بحران تاکید می کند. وی که از پیشگامان تحقیق درباره «ناهنجاری استرس پس از حادثه» (پی تی اس دی) ، است می گوید: «نحوه پوشش خبری این گونه رویدادها از سوی روزنامه نگاران می تواند تاثیری ژرف بر واکنش مردم پس از وقوع مصیبت داشته باشد. گردآوری اخبار دقیق و صحیح در هضم رویداد از سوی مردم کمک می کند و بستری را فراهم می آورد تا آنها کم کم با آن دست و پنجه نرم کنند.» (newsu.org)

برجسته ترین مسئله در این جا، بحث اخلاقی ماجراست؛ اینکه قربانیان و بازماندگان یک حادثه در مسیر شرح ماجرا و سرگذشت خود یا آن حادثه، دچار آسیب روانی بیشتر نشوند و این تعهد اخلاقی روزنامه نگار در کنار اطلاع رسانی به عموم است که می بایست بخش اخلاقی و عاطفی ماجرا را نیز مد نظر قرار دهد. (The Nieman Foundation for Journalism at Hardvard,2009)

به قول دکتر شری ریکیاردی پرسش آن است که، مرز میان استخراج جزییات از شاهدان عینی با زنده کردن صحنه های ترسناک برای آنها کجاست؟ و چه زمانی جستجوی اطلاعات به استثمار بدل می شود؟

 

تروما

 

 

استرس ناشی از تروما چیست؟

استرس ناشی از تروما، فشار، نیرو یا ضربه ای به روان و بدن آدمی از سوی یک رویداد خاص با ابعاد سهمگین است که مردم را شوکه، مبهوت و وحشت زده می کند. اکثر ما زمانی در زندگی مان استرس ناشی از تروما را تجربه می کنیم. پریشانی در رویارویی با مصیبت، پاسخ عادی انسان است، نه ضعف او و در اکثر افراد، علایم این پریشانی پس از چند هفته محو می شود اما، تحت شرایط خاص، قرار گرفتن در معرض رویدادهای سهمگین ممکن است به بروز واکنشهای غیرعادی یا ناهنجاری استرس پس از حادثه (پی تی اس دی) منجر شود. (newsu.org)

 دکتر فرانک اوچبرگ از مرکز دارت به بیماران مبتلا به این ناهنجاری اطمینان می دهد که این مسئله غیر عادی نیست. این روانکاو می گوید: «این عارضه، واکنشی عادی به رویدادهای غیر عادی است. هر کسی ممکن است، در مواجهه با ضربه روانی، دچار ناهنجاری استرس پس از حادثه شود.» (newsu.org)

واکنش های طبیعی و غیرطبیعی هنگام تجربه استرس ناشی از تروما کدامند؟

بسته به ماهیت رویداد و فردی که آن را تجربه می کند، بعضی از مردم بیش از دیگران از یک واقعه غم انگیز برای مدتی طولانی تر آسیب می بینند.

نوع استرس ناشی از تروما، سن فرد، میزان تحصیلاتش، سابقه ابتلا به ناهنجاری روانی، نبود حمایت اجتماعی پس از مواجهه با ضربه روانی و خصوصیات شخصیتی (مانند حساسیت مفرط، بدبینی و واکنش منفی به عوامل استرس زا) بر بروز ناهنجاری استرس پس از حادثه موثرند.

از لحاظ پزشکی، واکنش طبیعی فرد در یک موقعیت بسیار غم انگیز به شکل واکنش عاطفی، شناختی، جسمانی و شخصی می تواند بروز کند.  شوک، وحشت، زود رنجی، ملامت، خشم، احساس گناه، اندوه یا غم، کرختی عاطفی، درماندگی، لذت نبردن از فعالیتهای آشنا، دشواری در احساس خوشحالی، اختلال در تمرکز حواس، اختلال در توانایی تصمیم گیری، ضعف حافظه، ناباوری، سردرگمی، کابوس، کاهش حس احترام به خود، سرزنش خود، افکار و خاطرات مزاحم، بی رمقی، خستگی شدید، بی خوابی، سردرد، سوزش معده، کمی اشتها، انزوای اجتماعی، اختلال در کار، بی اعتمادی، کاهش رضایت مندی، سرزنش کردن عوامل بیرونی، احساس ترک شدگی و ... از جمله واکنش های طبیعی فرد در مواجهه با مصیبت و واقعه ای سهمگین هستند.

با این همه در مواردی بسیار نادر واکنش های زیر نیز ممکن است برای فردی که دچار ناهنجاری استرس پس از حادثه شده است اتفاق بیفتد که در این صورت، فرد احتمالا به یاری متخصصان پزشکی یا روانی نیاز دارد و واکنش او غیرطبیعی تلقی می شود:

احساس انقطاع شدید نسبت به خود و دنیا، مزاحمت شدید خاطرات، اجتناب شدید از تماس با دیگران و واپس کشیدن اجتماعی،  تحریک شدید احساسات (بروز دوره های سراسیمه­گی، کابوسهای هولناک، دشواری در کنترل امیال خشونت آمیز، ناتوانی در تمرکز حواس)،  اضطراب توان‌فرسا (نگرانی مفرط، هراس شدید، وسواس های بی پایان، عصبیت فلج کننده، ترس از دست دادن کنترل یا ابتلا به جنون)، افسردگی شدید، مصرف اعتیادگونه دارو نمونه هایی از واکنش غیرطبیعی فرد به رویداد مصیبت بار است. (newsu.org)

واکنش روزنامه نگاران به استرس

اخیرا تحقیقات نشان داده که تهیه گزارش از وقایع دلخراش ممکن است برای مدتی طولانی روی خود روزنامه نگاران اثرات منفی داشته باشد.

این افراد از آن‌جا که مرتبا با افراد قرار گرفته در معرض رویدادهای دلخراش برخورد دارند و از نظر روانی و عاطفی تحت تاثیر بسیاری از ضربه های روانی قرار می گیرند که شاهدش بوده اند، ممکن است دچار تغییراتی درونی می شوند. برای توصیف این تحولات، چندین اصطلاح از جمله ترومای با واسطه و استرس ثانویه بکار گرفته می شود.

تغییرات ضربه روانی با واسطه می تواند بر روی برآورده شدن نیازهای روانی فرد، هوش، اراده، شوخ طبعی، توانایی تصمیم گیری برای حفاظت از خود، حافظه، حس پیوند با دیگران، خودشناسی، حس ارتباط درونی با دیگران و حس ارزشمندی فرد تاثیر بگذارد. همچنین ضربه روانی با واسطه می تواند تغییرات رفتاری نظیر پیشداوری درباره دیگران، دمق شدن، کاهش حس پیوند با عزیزان و همکاران، بدبینی، خشم، نومیدی و پوچی، بر دوش کشیدن بار مشکلات دیگران، کشیدن حد و مرزهای سخت گیرانه، تشدید مراقبت از دیگران در نتیجه کم شدن احساس امن بودن عزیزان، خودداری از تماس اجتماعی و خودداری از تماس کاری را در فرد (روزنامه نگار) سبب شود. (newsu.org)

چندین سازوکار مفید مقابله با ضربه روانی وجود دارد که خبرنگاران و سردبیران پیشنهاد داده اند و در تحریریه های سراسر دنیا محک خورده است.

اثبات شده است که گشودن سفره دل بعد از پوشش خبری یک مصیبت، مفید است. همینطور ارائه فوری خدمات سلامت روانی به نیازمندان می تواند سودمند باشد. باید در تحریریه ها شرم مراجعه به روان پزشک را زدود تا روزنامه نگاران برای بهره مندی از این خدمات آسوده خاطر باشند. دلگرمی دادن همکاران نیز مفید است.

سردبیران و سایر مدیران تحریریه می توانند پیشگام شوند و به روزنامه نگاران اطمینان دهند که در محیطی کار می کنند که به رنج و اندوه آنها بها داده می شود. برگزاری کارگاهی آموزشی درباره روزنامه نگاری و تروما می تواند روزنامه نگاران را برای مقابله با مشکلات احتمالی تهیه گزارش از رویدادهای مصیبت بار آماده کند.

دور هم جمع کردن اعضای تحریریه برای بحث درباره مشکلات و نگرانی ها در خلال و پس از واقعه ای دلخراش نشانگر اهمیت قائل شدن نه تنها برای روزنامه نگاران بلکه برای اجتماعی است که آنها درباره آن خبر و عکس تهیه می کنند.

بی تفاوتی نسبت به درد عاطفی و پریشانی روانی دیگران، یکی از سازوکارهای بالقوه زیانبار مقابله با تروما هم برای خبرنگاران و هم برای آسیب دیدگان است. هرچند اغلب اوقات ضرورت می یابد که روزنامه نگاران موقتا عواطف خود را مهار کنند تا برهه ای دشوار را پشت سر بگذارند و گزارش را بنویسند، اما کنار گذاشتن کامل احساسات مضر است.

ناتوانی روزنامه نگاران در همدردی با آسیب دیدگان در جریان تهیه مطلب ممکن است بر ضربه روانی قربانیان بیافزاید. باید به روزنامه نگاران مجال و دلگرمی داد تا احساس اندوه، خشم، وحشت یا سردرگمی خود را پالایش کنند، نه سرکوب.

داشتن یک سیستم حمایتی درونی و بیرونی برای روزنامه نگاران حیاتی است. بعضی ها هنگام مواجهه با استرس، مکاشفه می کنند، به پیاده روی های طولانی می روند، به موسیقی آرامش بخش گوش می دهند، از استحمام بی سر و صدا لذت می برند، یا به معنویت روی می آورند. این راهکارها همراه با شبکه ای از بستگان، دوستان و متخصصان دلسوز سلامت روانی می تواند آسایش خاطر را برای کسانی که زندگی کاری پر استرس دارند، به ارمغان بیاورد.

روزنامه نگاران مانند همه کسانی که مشاغلی پر استرس دارند، باید یک برنامه تقویت سلامت برای خود طراحی کنند که شامل خوردن غذاهای سالم، نرمش، تفریح، استراحت و در صورت لزوم معالجه جسمانی و روانی می شود. (newsu.org)

 

توصیه هایی برای مصاحبه

روزنامه نگاران باید بیاموزند چطور از روی حساسیت و احترام با قربانیان تروما مصاحبه کنند. آن ها باید یاد بگیرند پیش از مصاحبه چه نکاتی را مدنظر داشته باشند و باید از قبل چگونگی انجام مصاحبه را شبیه سازی کنند.

مهم است که روزنامه نگاران با مصاحبه شوندگان از روی احترام برخورد کنند تا بتوانند به قربانیان و بازماندگان در بازگو کردن سرگذشتشان و به ساکنان شهر و خوانندگان خود در درک و دست و پنجه نرم کردن با آن واقعه جانگداز کمک کنند.

راجر سیمپسون و ویلیام کوت، در کتابشان با عنوان «پوشش خبری خشونت»، پیشنهاد می کنند روزنامه نگاران پیش از عزیمت برای مصاحبه، این پرسشها را در نظر بگیرند:

۱-آیا ضرورتی دارد که بلافاصله پس از رویدادی جانگداز با آسیب دیدگان مصاحبه کنیم؟

۲-آیا ارزش آن را دارد که مزاحم کسانی شویم که سوگوارند و بهت زده و وحشت زده شده اند؟

۳-پیش از آن که فرد به مصاحبه رضایت بدهد، باید با او درباره چه صحبت کنید؟

پیشنهاد این نویسندگان، عدم مصاحبه با قربانیان تروما نیست؛ این کار غیر واقع بینانه است. بعلاوه شاید کسانی که دچار ضربه روانی شده اند، حکایت هایی در سینه داشته باشند که بازگویی آن برای خوانندگان مفید باشد. اما روزنامه نگاران باید سنجیده به سراغ مصاحبه شوندگان بروند.

سیمپسون و کوت می نویسند: «پیش از هر مصاحبه باید درباره توان مصاحبه شونده در درک ماهیت مصاحبه قضاوت کرد. همچنین باید تبعات احتمالی مصاحبه برای فرد، اعضای خانواده و دوستانش را مورد ارزیابی قرار داد. صرف رضایت دادن فرد به مصاحبه کفایت نمی کند. تعهد اخلاقی بر دوش مصاحبه کننده است، نه مصاحبه شونده. استدلال ما این است که مادامی که خبرنگار آنچه را بعضی از روزنامه نگاران با وام گرفتن از دنیای پزشکی، «رضایت آگاهانه» می نامند نگرفته است، آن مصاحبه اخلاقی نخواهد بود.» (Simpson,2006)

دکتر فرانک اوچبرگ به عنوان یک روانکاو، پیشنهاد می کند با مصاحبه شوندگان درباره درد و رنج احتمالی حاصل از به یاد آوردن رویدادی جانگداز صحبت کنید. مصاحبه شوندگان همچنین باید بدانند که آیا نامشان در مطلب ذکر می شود یا خیر. به آنها این فرصت را بدهید که پیش از شروع مصاحبه هر سوالی دارند از شما بپرسند.

وقتی بحران پیش می آید، مردم عادی می بینند که در خلال یکی از دشوارترین دوران زندگی، در کانون توجه رسانه ها قرار گرفته اند. ممکن است شوکه یا سوگوار باشند، شاید منتظر شنیدن خبر سرنوشت یکی از عزیزان خود باشند. ناگهان دوربین ها، میکروفن ها و ضبط صوت ها مقابلشان قرار می گیرد.

در آن طرف معادله، روزنامه نگاران وظیفه دارند واقعه را گزارش کنند و به مردم کمک کنند تا از آن واقعه مصیبت بار یا مسائل مرتبط با آن آگاه شوند. چگونه می توانیم میان بیان حقیقت و به حداقل رساندن صدمه افراد آسیب پذیر توازن برقرار کنیم؟ و اینکه چگونه می توان سرگذشتشان را بازگو کرد، ولی آنها را دوباره دچار تروما نکرد؟

 

در اینجا چند توصیه از سوی روزنامه نگاران کهنه کار درباره نحوه برخورد از روی همدردی و حساسیت با قربانیان و بازماندگان ارائه می شود:

  • پیش از طرح سوال یا فیلمبرداری، با خونسردی خود را معرفی کنید. آن فرد باید بداند شما کیستید و قرار است گزارش شما کجا منتشر شود.
  • با هر قربانی محترمانه و آبرومند برخورد کنید. روزنامه نگاران روی لبه باریکی حرکت می کنند: باید حساس باشند، اما در عین حال نباید کمرو باشند.
  • هرگز نپرسید: «چه احساسی دارید؟» هرگز نگویید: «درک می کنم که چه احساسی دارید.» بهترین کار این است که خود را معرفی کنید و بگویید: «متاسفم که این وضع برایتان پیش آمده است.»
  • مصاحبه را با سوالاتی شروع کنید که آنها را با ملایمت تشویق به بیان سرگذشت خود می کند. اگر با وضعیتی بحرانی روبرو شده اند، می توانید بپرسید: «چه موقع خبردار شدید؟ تا حالا با چه کسانی صحبت کرده اید؟»
  • اگر خانواده ای پسرش را بر اثر زلزله از دست داده، شاید بهتر باشد بپرسید: «ممکن است از زندگی پسرتان بگویید؟» از بازماندگان بپرسید چه دیدند و شنیدند. این پرسش ها فاقد قضاوت است و به آنها فرصت می دهد به شما بگویند چه احساس و فکری دارند.
  • بدانید که مردم در این گونه وضعیت ها واکنش های مختلفی نشان می دهند: برخی واپس می کشند، ولی بعضی از صحبت با دیگران تسکین می گیرند.
  • اگر فرد حاضر به مصاحبه نمی شود یا از اصرار رسانه ها برای گرفتن اطلاعات، آزرده و عصبانی می شود، عقب بکشید. مهربانانه تشکر کنید و بروید. بعضی از روزنامه نگاران کارت ویزیت خود را می دهند و می گویند: «شاید بعدا مایل باشید صحبت کنید.» یا «خواهش می کنم وقتی مایل بودید به من تلفن بزنید.»
  • به قربانیان این حس را بدهید که کنترل مصاحبه در دست آنهاست. بپرسید که ترجیح می دهد هنگام مصاحبه بنشیند یا بایستد یا آیا مایل است در جای دیگری مصاحبه کند که دور از هیاهو باشد. یک حرکت مهربانانه می تواند این گونه باشد: «آیا کسی هست که مایل باشید هنگام مصاحبه حضور داشته باشد؟»

 

همچنین راجر سیمپسون و ویلیام کوت، در کتاب «پوشش خبری خشونت»، توصیه می کنند:

  • تلاش های بازماندگان برای ایجاد توازن در زندگی خود پس از آن تجربه هولناک را ارج نهید.
  • واکنش های عاطفی آنها را پیش بینی کنید و بگذارید درباره قطع یا توقف موقت مصاحبه یا فیلمبرداری تصمیم بگیرند.
  • با دقت به حرفشان گوش دهید.
  • پیش از ترک آن ها، نکات اصلی مصاحبه را با همدیگر مرور کنید. (Simpson,2006)

 

توصیه هایی برای مصاحبه همدردانه

سعی کنید مصاحبه ای همدردانه با قربانیان و بازماندگان حادثه داشته باشید. همدردی توانایی مشارکت در احساسات، افکار و حرکات دیگران است. لذا علاقه نشان دادن، توجه کردن، اهمیت دادن، خویشتنداری، رهایی از توقع و قضاوت بی‌جا و احترام گذاشتن از ضروریات یک مصاحبه همدردانه است.

برای این منظور می توانید از عباراتی نظیر، «از حرفهایتان می فهم که شما چطور...»، «پس منظورتان این است که...»، «اجازه دهید نکته ای را چک کنم. منظورتان این است که...»، «به نظر می رسد که می خواهید بگویید...»، «واقعا به نظر می آید که شما...» و یا اظهارنظرهای حمایت آمیزی چون، «لابد شما...»، «درک می کنم که چرا چنین احساسی دارید...»، «واقعا دشوار به نظر می رسد..»، «به نظر می آید دارید به خودتان سخت می گیرید...» و «فکر می کنم الان واقعا احساس می کنید که...» استفاده کنید.

همچنین برای رسیدن به جزییات یا توضیح بیشتر درباره یک موضوع و کاستن از شتاب فرد و نگه داشتن وی در بطن آن وضعیت و احساسات می توانید از برخی عبارات دیگر نظیر «اجازه دهید به یک دقیقه پیشتر بازگردیم...»، «متوجه شدم که قدری با شتاب جلو می روید..»، «متوجه نشدم، منظورتان چیست که...»، «آیا ممکن است که اینطوری باشد؟»، «می خواستم بپرسم که...» استفاده نمایید.

وقتی به انتهای مصاحبه می رسید بگوید: «تحمل چنین مصیبتی بسیار سخت است.»، یا «واقعا متاسفم که چنین دوره توانفرسایی را تحمل می کنید.» و یا «وب سایتی/ کتابی را سراغ دارم که شاید برایتان مفید باشد.»

به خاطر داشته باشید که بعضی از افراد در ژرفنای درون خود فرو می روند و باید با پرسیدن جهت روشن کردن اوضاع و تکرار ملایم آنچه گفته اند، آنها را به حرف آورد. در عین حال بعضی از افراد عادت دارند احساسات خود را آشکارا بیان کرده و دیگران را بیش از حد درگیر ماجرای خود کنند. در چنین مواردی شاید لازم باشد یک فاصله کاری با آنها برقرار کنید. اگر بیش از حد مداخله کنید، شوید، ناگزیرید بیش از حد معمول به آنها کمک کنید.

واکنش همدردانه نشان می دهد شما اهمیت می دهید و وضع آن فرد را درک می کنید. نباید فضولی کرد، ولی باید کمک کرد او در آن لحظه امیدوار باشد.

واکنش همدردانه به مصاحبه شونده می فهماند شما (شنونده) او را می پذیرید و دعوت می کنید تا سرگذشتش را تعریف کند. اما یادتان باشد که گرایش به «همدردی مفرط» رفتاری حرفه ای نیست. (newsu.org)

راجر سیمپسون و ویلیام کوت می نویسند: «بعضی از روزنامه نگاران بدلیل داشتن سابقه شخصی بدرفتاری، اذیت و آزار جنسی یا سایر ضربه های روانی، مشتاقانه با بازماندگان خشونت هم ذات پنداری می کنند. گاه این هم ذات پنداری بقدری شدید می شود که خبرنگار به منظور آن که محرم اسرار یا حتی حامی شود، حد و مرز حرفه ای را نادیده می گیرد. خبرنگار حرفه ای باید روی درک و گزارش دقیق واقعه متمرکز شود؛ پیوند ژرف عاطفی با افراد داخل ماجرای خبری ممکن است اهداف حرفه ای خبرنگاری را تضعیف کند.» (Simpson,2006)

این نویسندگان می افزایند: «با این حال ما با کسانی که می گویند خبرنگار گاه می تواند برای قربانی یا اعضای خانواده اش خیلی مفید باشد، هم نظر هستیم. اما یقین داریم که بهترین نتیجه برای همه، موقعی بدست می آید که خبرنگار نیازهای خود را درک کند و نسبت به علایم تروما و پریشانی فزاینده دیگران نیز حساس باشد.» (Simpson,2006)

خلاصه کلام این که روزنامه نگار باید نسبت به تاثیری که ضربه روانی روی دیگران و خودش می گذارد، آگاه باشد. این شناخت می تواند به خبرنگاران و عکاسان کمک کند تا ماجرا را آگاهانه، تاثیرگذار و با حساسیت در خور منعکس کنند. (newsu.org)

 

توصیه هایی برای مدیران تحریریه

پس از زمین لرزه دوازدهم ژوییه ۲۰۱۰ در هائیتی، بروس شاپیرو، مدیر اجرایی مرکز دارت برای روزنامه نگاری و تروما، درباره اهمیت ارتباط میان مدیران تحریریه و کارکنانشان در خلال بحران با یکی از خبرنگاران آی جی نت، از سرویسهای وابسته به مرکز بین المللی روزنامه نگاران صحبت کرد.

در خلال این مصاحبه، آقای شاپیرو تاکید کرد که مدیران باید راهی بیابند تا فاصله را از بین ببرند و با خبرنگاران و عکاسان خود در صحنه واقعه ارتباط برقرار کنند. او هشدار داد که سو مدیریت، روزنامه نگاران را بیشتر در معرض خطر ابتلا به ناهنجاری استرس پس از حادثه و سایر عوارض قرار می دهد. (IJNET,2010)

آقای شاپیرو به مدیران تحریریه ها توصیه می کند:

  • از پیش برنامه ریزی کنید: روزنامه نگاران را مهیا کنید.آنها باید با درکی روشن درباره ماموریتشان به مناطق مصیبت زده بروند.
  • از پیش آموزش دهید: اطمینان حاصل کنید که روزنامه نگاران و سایر کارکنان شما با خطرات قرار گرفتن در معرض تروما آشنا هستند. آنها باید بدانند چطور علایم استرس ناشی از تروما و ناهنجاری استرس پس از حادثه را شناسایی کرده و چه کار کنند.
  • دلگرمی بدهید و پشتیبانی کنید: اگر قرار است روزنامه نگاران به منطقه ای مصیبت زده بروند، فردی را در دفتر، مسئول ارتباط با آنها کنید تا مرتبا احوالشان را جویا شود و با آنها درباره تجربیات روزمره شان صحبت کند.
  • توجه کنید: مراقب رویدادهای دلخراشی باشید که روزنامه نگاران به تنهایی در معرضشان قرار می گیرند. رفتار آنها را مشاهده کنید و هوشیارانه ببینید چطور واکنش نشان می دهند.
  • آگاهی را افزایش دهید: آگاهی کارکنان درباره ضربه های روانی را ارتقا بخشید، مثلا اطلاعات و منابعی در وب سایت سازمان رسانه ای خود قرار دهید، کارگاه هایی برگزار کنید و به دیگران درباره اثرات تروما بر روزنامه نگاران آموزش دهید.
  • روزنامه نگاران را ترغیب کنید با خانواده ها و عزیزانشان درباره تجربیات خود صحبت کنند. پس از بازگشت، دوره هایی را برای نقاهت آنها ترتیب دهید. (IJNET,2010)

 

همچنین دان فرای، متخصص آموزش و از دست اندرکاران موسسه پوینتر، به مدیران تحریریه ها توصیه می کند کارکنان خود را پیش، در خلال و پس از بحران درباره روند گردآوری خبر راهنمایی کنند.

او به مدیران تحریریه ها توصیه می کند:

  • پیش از عزیمت، هنگام حضور در صحنه و پس از بازگشت، باید خبرنگاران را از نظر عاطفی هدایت کرد.
  • یک «سردبیر کشیک» را مامور کنید با کارکنان حاضر در منطقه مصیبت زده در تماس باشد. آن فرد نقطه اصلی تماس برای اطلاع رسانی درباره تغییرات روند گردآوری خبر و اطلاع از احساسات خبرنگاران درباره مشاهداتشان می شود. مهمترین نکته این است که سردبیر کشیک باید در دسترس باشد.
  • برای کارکنانی که در خط مقدم بحران دارید، پیامی قوی بفرستید: «نگذارید که منزوی شوید.» آنها را ملزم کنید به دفتر زنگ بزنند و در تماس بمانند. در صورت امکان یک جدول زمانی برای این کار تعیین کنید. (newsu.org)

 

***

 

در فیلم زیر، دان مک کالین، یکی از معروف ترین عکاسان خبری جهان، در رابطه با تاثیر پوشش خبری وقایع مصیبت باری همچون جنگ ها بر روی روزنامه نگاران صحبت می کند.

 

 

منابع:

دوره آموزشی روزنامه نگاری و تروما، www.newsu.org

www.dartcenter.org

 IJNET, In the wake of Haiti disaster - 2010 - www.ijnet.org

Mark H. Mass(2011) Trauma Journalism

Roger Simpson & William Coté(2006) , Covering Violence: A Guide to Ethical Reporting About Victims & Trauma

THE NIEMAN FOUNDATION FOR JOURNALISM AT HARVARD, Journalism and Trauma, www.nieman.harvard.edu

 

 


Trauma Journalism

Sherry Ricchiardi

Poynter

Frank Ochberg

   Dart Center For Journalism & Trauma

(Post-traumatic stress disorder (PTSD

The traumatic stress

Covering Violence

Bruce Shapiro

International Journalists' Network (IJNET)

Don Fry

Poynter