واژه‌های کلیدی در روزنامه‌نگاری

انتشار یك كتاب جدید در حوزه رسانه‌ها

واژه‌های کلیدی در روزنامه‌نگاری

انتشارات ثانیه کتاب 'واژه‌های کلیدی در روزنامه‌نگاری' تالیف دکتر احمد توکلی را منتشر و روانه بازار کرد. کتاب حدود ۴۲۰ واژه کلیدی در روزنامه‌نگاری را که هم دانستن آن به ارتقای دانش روزنامه‌نگاران کمک می‌کند و هم برای پیش‌برد کار  روزنامه‌نگاران می‌تواند کاربردی باشد، مورد واکاوی قرار داده است. هر واژه در کتاب سه سطر و برخی در سه صفحه -بسته به استعداد واژه مورد نظر -توضیح داده شده است. بر همین اساس کتاب ۲۷۶ صفحه شده است. یک 'هند بوک' تمام که می‌تواند در کیف خبری جای بگیرد و درموقع لزوم به کار خبرنگاران آید. آن طور که در مقدمه کتاب آمده، علاوه بر روزنامه‌نگاران، کتاب برای دانشجویان علوم ارتباطات و روزنامه‌نگاری و همچنین مترجمین این حوزه نیز می‌تواند کارامد و مفید باشد.

کتاب دو فهرست دارد. فهرستی که مخاطب را مستقیماً از واژه لاتین و به ترتیب حروف الفبا به سمت معادل آن و توضیحات فارسی هدایت می کند، و فهرست فارسی که اصطلاحات به صورت موضوعی کنار هم قرار گرفته‌اند با مباحثی کلیدی از جمله خبر، مصاحبه، گزارش، ویراستاری و مدیریت خبر، گرافیک و صفحه آرایی، لید ،تیتر، ساختار رسانه و ...
به طور مثال در مبحث 'روزنامه‌نگاری' کتاب  69 اصطلاح از انواع مختلف این واژه  از 'روزنامه‌نگاری ناسازگار' گرفته تا روزنامه‌نگاری کوله‌پشتی، روزنامه‌نگاری صلح و ... را مورد توجه و توضیح قرار داده است. یا اینکه در مبحث 'لید' 63 نوع از انواع لیدها در کتاب با ذکر مثال شرح داده شده است. بر همین اساس کتاب علاوه بر جنبه آگاهی بخشی، جنبه آموزشی نیز دارد. در زیر تعدای از لید‌ها و توضیحات مربوط به آن‌ آورده شده است:

لید مجری: Anchor lead 

کاربرد این لید بیشتر تلویزیونی است. مجری‌های تلویزیونی اغلب برای مطرح کردن یک گزارش از یک لید نرم استفاده می‌کنند.

مثال: هفته‌ها بحث درباره محل جدید استادیوم فوتبال امروز بعد از ظهر به نتیجه رسید، بیل وینتر جزئیات آن را گزارش می‌دهد. برخی این لید را لید ورود (Lead in)     نامگذاری کرده‌اند.

  

لید روایی‌- داستانی‌: Anecdotal lead

 لید روایی- داستانی‌ همانطور که از اسمش پیداست برای مخاطب حکایتی را تعریف می‌کند تا از طریق این حکایت خواننده را به درون خبر بکشاند . این داستان‌‌ها که اغلب خیلی کوتاه و روایی هستند، بیشترین کاربرد را در اخبار و گزارش‌های فیچر، بویژه 'نرم‌خبرها'دارند و برای اخبار فوری- فوتی (سخت خبرها) بکار برده نمی‌‌شوند. اکثر اخباری که به سبک وال استریت ژورنال (Wall street  journal) تنظیم می‌شوند، شروعی این گونه دارند. اصطلاح  Narrative lead  و  storytelling leadهم برای آن بکار می‌رود.

مثال: مایکل هادسپت نخستین بار در سال اول دبیرستان و در سالن کافه تریای مدرسه، وقتی یاد گرفت که چطور از بازی کراپ می‌توان پول جمع کرد، به کرلپ روی آورد. وقتی به کالج رفت، این کار را در کازینوهای مجاور رودخانه میزوری ادامه داد. باخت‌های او از دو دلارهایی که هر روز برای ناهار در مدرسه از مادرش می‌گرفت تا دوهزار دلار وام دانشجویی که یک شبه به ‌باد داد، افزایش یافت.

 

لید کور: Blind lead

این لید نمونه اغراق آمیزتر لیدهای تاخیری است. نویسنده با مخفی نگه داشتن بخش اصلی اطلاعات به صورت عمدی و آگاهانه، خواننده را مشتاق می سازد، آنگاه با عبارت بعدی او را ناگهان وارد موضوع می‌کند:

مثال: ارزشمند ترین مصرف کنندگان امروزی در کسب و کار پوشاک همان افرادی هستند که پول نقد و کارت اعتباری همراه ندارند و اغلب شام خود را با لباس های نو صرف می‌کنند. اینها خریداران لوازم نوزاد و کودکان تازه راه افتاده‌اند، زیرا وقتی حراج پوشاک در بسیاری زمینه‌ها آغاز می‌شود، هجوم فوق العاده‌ای برای خرید آغاز کنند.

 

لید متعارض:Contrast lead  

 لیدی است که فرد یا چیزی را با فرد یا چیز دیگری مقایسه می‌کند یا متضاد یک چیز یا فردی را در مقابل یک فرد یا چیزهای دیگر به نمایش می‌گذارد .به عبارتی به تناقضات و تضادها در خبر اشاره دارد.

مثال:‌ علی کریمی جادوگر فوتبال ایران که گفته بود تیم ملی را برای همیشه ترک می‌کند، امروز دعوت به تیم ملی را پذیرفت.

 لید متعارض گاهی  به لید 'پس زمینه'( Background lead  ) نزدیک می‌شود، اگر چه این دو لید با هم یکی نیستند. لید پس‌زمینه ممکن است متعارض نباشد، و لید متعارض ممکن است پس‌زمینه‌ نداشته باشد و یک تناقض همزمان را به نمایش بگذارد.

مثال: پلیس می‌گوید هیچ تظاهرکننده‌ای را دستگیر نکرده است، امّا فعالان سیاسی این موضوع را رد می‌کنند. به این لید، Paradox Lead   و Opposite lead هم می‌گویند.

  

لید توصیفی Descriptive lead:  

 اگر بخواهیم تصویری ذهنی با استفاده از کلمات بسازیم از لید توصیفی استفاده می‌کنیم. البته ‌این روش برای گزارش‌های مبسوط و نرم‌خبرها  خیلی موثر خواهد بود.

مثال: نشسته دربازارچه مواد غذایی یک پاساژ بزرگ در حومه شهر- مادران جوان بی توجه به کالسکه‌های کودکانشان حریصانه در حال پرخوری و ردو بدل کردن جُوک‌هایشان هستند.

در اینجا خوانندگان  صحنه را  تصور کرده و خود را بخشی از داستان‌ می دانند. این گونه لید به لید روایی- داستانی ‌ Anecdotal lead  نزدیک است.

 

لید چند موضوعی : Multiple element lead

این لید بیشترین کاربردش زمانی است که چند موضوع تقریباً به یک اندازه مهم در خبر وجود دارد.

 مثال: شورای شهر 'پاین' شب گذشته درباره خطر سرطان زا بودن عایق بندی مدارس شهر، نگرانی والدین درباره ناامنی سرویس دانش‌آموزان و صرفه جویی ناشی از بستن مدرسه ابتدایی لینکن، دستوراتی صادر کرد.

در این مثال سه موضوع همزمان‌ در لید مطرح شده است. اصطلاح Shotgun lead   و Umbrella lead  هم برای آن بکار می‌رود. لید چند موضوعی مقابل لید تک موضوعی Single element lead  قرار دارد.

 

 لید طراحی صحنه: Scene-setter leads

لید طراحی صحنه فاقد فوریت‌های لیدهای سخت خبر است. آنها اقتباس شده‌اند از طرح های داستانی‌- تخیلی(شبی تاریک و توفانی بود...) و معمولاً برای اخبار و گزارش‌های خبری بلند بکار گرفته می‌شوند، شرح و توصیف مشاهدات، صداها و احساساتی است که شما را به فضاهای دیگر می‌برد. در سال 1941 مجله تایم، خبری درباره واکنش آمریکا در حمله به پرل هاربر منتشر کرد که با یک توصیف آغاز می شد:

 مثال : صبح یکشنبه بود. هوا صاف و آفتابی. تعدادی از مردم بی خیال به رادیو گوش سپرده بودند که حمله ناگهانی و برق آسای ژاپنی‌ها به‌هاوایی شروع شد. حمله‌ای که شبیه یک صاعقه بود... به این لید Scenic lead  هم می‌گویند.

 

لید نمایشی: Scenic lead   

این لید با شرح صحنه  اطراف یک رویداد آغاز می‌شود و معمولاً برای مطالبی بکار می‌رود که در آن محل وقوع برجسته می‌شود، مثل مطالبی که درباره اجرای برنامه یک جشنواره یا یک رویداد ورزشی نوشته می‌شود و اگر به طور اصولی نوشته شود می‌تواند حس درونی مخاطب را برانگیزد:

مثال: نور و موسیقی او و رقصش را بر روی صحنه در برگرفته است. با ملایم شدن صدای موسیقی و افتادن پرده سن، غریو تماشاگران بر می‌خیزد و این پایان روز کاری 'چلسا'ی نوجوان است. او جوانترین عضو باله تئاتر نیویورک است که بیشترین تماشاچی را در آمریکا دارد. به این لید، لید طراحی صحنه  (scene-setter leads) هم می‌گویند.

 

لید فهرستی : List lead

بعضی مواقع به جای تمرکز بر فقط یک شخص، مکان یا شئی مایلید مخاطب خود را با فهرست طولانی‌تری تحت تاثیر قرار دهید.

مثال:

-        واسیل ایوانف هر وقت مدرسه تعطیل باشد، بلافاصله سوار سوسنای 152 خود می‌شود و پرواز می‌کند

-        در پایان هر هفته سامنر دوست دارد نوه‌اش را به دیدن مناظر اطراف ببرد

-        یک رستوران مخصوص وجود دارد که مدیر کفن و دفن، لینکلن راگسول دوست دارد آنجا صبحانه بخورد، امّا چون 115 مایل از خانه‌اش فاصله دارد با هواپیمای شخصی اش پرواز می‌کند و پس از یک ساعت آنجاست.

ایوانف، سامنر و راگسول از جمله افرادی هستند که روز به روز تعدادشان زیادتر می‌شود و با هواپیمای شخصی کوچک خود خلبانی می‌کنند. به این لید، لید مجموعه (Round up lead) هم می‌گویند.