طراحی یونیفرم مجلات همشهری

طراحی یونیفرم مجلات همشهری

اشاره: همشهری هم‌اکنون 18 عنوان مجله منتشر می‌کند (سه مجله به تازگی متولد شده‌اند) که در نوع خود کم‌نظیر است. چه چیز نشریات همشهری را از سایر مجلات متمایز می‌کند. در پاسخ به چنین پرسشی اهداف، موضوع، محتوا و مخاطب‌شناسی درست اولین و مهمترین پاسخی است که به ذهن می‌رسد اما محتوا و مضمون هر چند مفید، متعالی و روزآمد چنانچه در شکل و قالبی مناسب ارائه نشود کمتر دیده و شناخته می‌شود و به دنیای مخاطب راه پیدا می‌کند. از این رو می‌توان یکی از تمایزات نشریات همشهری را تلفیق محتوا و فرم در نوعی طراحی خلاقانه شخصیت و هویت گرافیکی مجلات دانست. در همین زمینه علی هاشی شهرکی مدیر هنری پیشین مجلات همشهری تجربیات خود را در این زمینه با ما در میان گذاشته است که با هم می‌خوانیم.

***

زمانی که تصمیم گرفته شد مجلات همشهری گسترش داده شود، تنها چهار مجله آن هم به صورت اشانتیون در کنار لایه‌های درونی روزنامه منتشر می‌شدند. آرام آرام این نیمچه‌ها و لایه‌های درونی به مجله‌های مستقل تبدیل شدند؛ دیپلماتیک، خردنامه، خانواده و ....

در همین مقطع از من دعوت شد به عنوان مدیر هنری در مجموعه مجلات همشهری فعالیت کنم. پس از مدتی پست مدیریت هنری ارشد و مدیریت تولید کل مجلات همشهری به بنده واگذار شد. آن چه که ثمره نهایی کار بود، تشکیل یک تیم حرفه‌ای از کسانی بود که در مطبوعات کار گرافیکی می‌کردند. در نشست‌ها، بحث‌ها و گفت و گوهایی که انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که همه ما گرافیک مطبوعاتی را به صورت تجربی آموخته‌ایم و عملاً این رشته را به صورت تخصصی آموزش ندیده‌ایم.

مهمترین نتیجه هم‌فکری‌هایمان این بود که اگر بخواهیم بر اساس تجربه و سلیقه، کار حرفه‌ای و استاندارد انجام دهیم، به نتیجه‌ درست و منطقی نمی‌رسیم.

پس تحقیق و پژوهش را مبنای اصلی کارمان قرار دادیم. تمام کتاب‌ها و مجلاتی را که در این زمینه در ایران یا خارج از کشور منتشر شده بودند، بررسی کردیم و از مشاوران داخلی و خارجی کمک گرفتیم. دست آخر توانستیم قبل از هر کاری یک مجموعه مستندات و قوانین برای مجموعه همشهری تعریف کنیم و با استناد به آن ، گرافیک مجلات را قانونمند سازیم.

اولین اصلی که با آن سروکار داشتیم این بود: برای 15 مجله همشهری 15 تعریف منحصر به فرد برای ژانرها و مخاطب‌های مختلف داشته باشیم؛ به طوری که به مخاطبان هر 15 مجله نشان دهیم که کل مجلات دارای یک هویت مشترک هستند و به همشهری اختصاص دارند.

تعریف یک یونیفرم مشترک برای چند مجله با چند روحیه متفاوت کاری بسیار مشکل به نظر می‌آمد. حتی نمی‌توانستیم یک قطع مشترک برای آنها تعیین کنیم. در طراحی یونیفرم مشترک، به دنبال پاسخ این سؤال بودیم که چگونه باید این طراحی انجام شود بدون این که شخصیت مجلات یکی شوند، همچنین تفاوت‌هایشان را حفظ کنند.

آن قدر تحقیق و تمرین کردیم تا به نتایج مطلوب و اهداف تعریف شده رسیدیم.نوع برخوردهای ژورنالیستی گروه با کاری که پیش رویمان بود، یعنی طراحی یونیفرم گرافیکی درست همانند امضای مشترک همه مجلات همشهری بود.

تعریف شخصیت قبل از طراحی یونیفرم

یکی از قوانینی که برای مجموعه تعریف کردیم این بود که سردبیران تمام مجلات، قبل از این که مجله منتشر شود دو طرح را به صورت مکتوب ارائه کنند؛ یکی طرح راهبردی و دیگری طرح کاربردی.

در طرح راهبردی، به پرسش‌هایی از قبیل این مجله چیست، چه اهدافی دارد، چگونه پیش خواهد رفت، چه جنس اطلاعاتی به مخاطب ارائه می‌شود و ..... پاسخ داده می‌شد و در طرح کاربردی، تمام مؤلفه‌های طرح راهبردی به صورت دقیق‌تر تعریف می‌شد. مانند جنس، گروه سنی و نوع مطالعات مخاطبان مجله، درصد تصاویری که در مجله خواهد آمد و ....

طرح راهبردی عملاً شخصیت و هویت مجله را نشان می‌داد. زیرا از قبل باید مشخص می‌کردیم مجله‌ای که قرار است مخاطب آن را در دستانش بگیرد و مطالعه کند، چه هویتی دارد. یک مجله آرام و همراه است یا تند، شوخ طبع، منتقد و ...

کاراکترها آن‏قدر دقیق تعریف شده بودند که طبق این تعاریف درباره‌ هویت مخاطب یک مجله می‌گفتیم یک دانشجوی درس‌خوان است و درباره‌ دیگری می‌گفتم او یک کارمند میان‌سال با فلان خصوصیات و فلان جنس از اطلاعات است.

به این شکل برای تمام مجلات شخصیت تعریف می‌کردیم و معتقد بودیم با توجه به دانش و ارزش‌های فردی و اجتماعی افرادی که در اطرافمان هستند، با آنها ارتباط برقرار می‌کنیم و هم صحبت می‌شویم. پس مجله‌ای را که در دست می‌گیریم باید شخصیت تعریف شده داشته باشد. وقتی مجله جوان را مطالعه می‌کنیم متوجه می‌شویم در چه طیف سنی قرار دارد و چگونه صحبت می‌کند. هنگام مطالعه شخصیت او برای ما مشخص می‌شود.

شخصیت مجله‌های دیپلماتیک، آیه، داستان و تمام مجلات دیگر هم به همین شکل تعریف شده‌اند. تمام اطلاعات لازم جهت تعیین هویت مجله توسط تحریریه در فرآیند تحقیق میدانی، جمع‌آوری و تحلیل شدند. روش کار این گونه بود که برای هر مجله‌، تمام نمونه‌های مشابه آن در بازارهای داخلی و خارجی جمع‌آوری و بررسی شدند. برای هر مجله‌ مشخص شد که اگر قرار است در جامعه امروز برای مخاطبان خاص خودش منتشر شود، به چه پرسش‌هایی باید پاسخ دهد. با توجه به این ویژگی‌ها و طیف سنی مخاطبان مجله، شخصیت و هویت هر مجله جداگانه تعریف شد.

لوگو؛ اولین شاخصه هویت مجله

وقتی شخصیت و هویت مجله تعیین شود، متوجه خواهیم شد که چه نوع یونیفرمی می‌توان برای آن طراحی کرد. اسم هر مجله مهمترین شناسه آن است که پس از مشخص یا انتخاب شدن در اختیار طراح گرافیک قرار می‌گیرد تا با شکل و ساختاری هماهنگ با هویت مجله طراحی شود. تمام سعی ما این بود که لوگوی انتخاب شده در عین زیبایی، خوانایی، تأثیرگذاری بالا، قدرت پیام‌رسانی درست و چند ویژگی دیگر، با شخصیت مجله هماهنگی کامل داشته باشد.

مثلاً قبل از طراحی لوگوی مجله سیاسی همشهری، برداشت مفهومی که از شخصیت آن داشتیم این بود که مجله یک دیپلماسی قانونمند است که در کمال قانونمندی می‌تواند در برابر برخی مسائل انعطاف پذیر باشد. این نکات قبل از طراحی لوگو تعریف شد. بعد از آن خطوط هندسی لوگو طراحی شد.

بعد از طراحی لوگو

پس از تعیین شخصیت و لوگوی مجله، نوبت به طراحی دیگر اجزای گرافیکی می‌رسد. ابتدا سعی بر این بود این کار با الهام از لوگو انجام شود. بنابراین سعی کردیم اجزای یونیفرم با طراحی لوگو هماهنگ باشد؛ در واقع فرم و نوع لوگو در طراحی و خلق دیگر اجزا به عنوان یک الگو مورد توجه قرار گرفت و تزئینات یونیفرم با الهام از اجزاء و شخصیت لوگو انجام شد. در همین حال به این نکته توجه داشتیم که به دنبال تکرار لوگو نباشیم. مثلاً نیم دایره‌هایی که در لوگوی مجله خانواده طراحی شده، در اشکال صفحات مجله هم به کار گرفته شده است.

گرید‌های معماری اصلی

قبل از طراحی اجزای یونیفرم، نکته اصلی تعیین گرید معماری اصلی است. بنابراین یک گرید برای تمام مجلات تعریف شد. در این تعریف حجم سفید خوانی را مشخص کردیم. با مطالعه مجلات خارجی به این نکته رسیدیم که سفیدخوانی ضریبی از کل صفحه است. در گذشته درصد سفیدخوانی را به صورت چشمی و با حدس و گمان تعیین می‌کردیم. اما بعدها متوجه شدیم این درصد از قانون ضریب پیروی می‌کند. مثلاً سفیدخوانی کنار صفحه یک هفتم کل ستون‌های مطالب صفحه است. گاهی این مقدار به دو هفتم یا کمتر و بیشتر می‌رسد.

این قابلیت باعث می‌شود در صفحه‌آرایی از تنوع بیشتری بهره ببریم. در مجله فلسفی همشهری خردنامه از همین قانون استفاده کردیم. حجم سفیدخوانی را بالا بردیم. البته نه به این معنا که حجم مطالب را کم کنیم، بلکه فونت آن را نیم شماره کوچک‌تر و قطع مجله را بزرگتر کردیم تا امکان افزایش حجم سفید خوانی فراهم شود.

با این کار هم سوتیترهاراحت‌تر خوانده می‌شد، هم امکان ایجاد باکس‌های اطلاعاتی در کنار ستون‌ها فراهم شد. نکته جالب این جا بود که در خیلی از مواقع بعد از طراحی یونیفرم اعضای تحریریه می‌گفتند با این باکس‌ها چه کنیم! ما از آنها می‌خواستیم در فرصتی که طراحی یونیفرم فراهم کرده، مطلب را به شکل دیگری که خسته کننده نباشد، برای مخاطب توضیح دهند یا مطالب تکمیلی را به شکل خواندنی‏تر ارائه دهند و از آن بگذرند. مطالبی را که در پانوشت‌ها می‌آمد را هم می‌توان به صورت جذاب‌تر و خواندنی‌تر در باکس‌های اطلاعاتی ارائه داد.

تعداد ستون‌ها و فاصله بین آنها در هر مجله با توجه به نیاز آن مجله قابل تغییر است. گرید اصلی که در مجله‌های همشهری بر آن تأکید می‌کردیم، فرد بودن تعداد ستون‌ها بود. در روش‌های کلاسیک، مجلات با ستون زوج بسته می‌شوند و معمولاً دو ستونه هستند. فقط در شرایط خاص، سه ستونه می‌شوند. با وسعتی که در اختیار داشتیم تعداد ستون‌ها را بیش از 3 گرفتیم و با اعداد فرد پیش رفتیم. 5، 7، 9 و 11 ستونه. دلیل اصلی این کار قابلیتی بود که تعداد ستون‌های فرد در ایجاد فضاهای ویژه داشتند.

درصد سفیدخوانی بالا و طرفین ستون‌ها، تعداد ستون‌ها و فاصله بین آن‌ها، چگونگی قرار گرفتن سوتیتر، تصویر و .... در هر مجله‌ با توجه به کاراکترهای مختص همان مجله طراحی ‌شد.

نقش صفحه فهرست و تیترها در هویت مجله

نکته دیگری که در طراحی یونیفرم مشترک در نظر گرفته شد، تغییر صفحه فهرست از یک صفحه به دو صفحه بود. این ایده حتی در مجلات کوچک هم پیاده شد. اگر در مجله‌ای مطالب در دو صفحه جا نمی‌شد فهرست را تا چهار صفحه هم افزایش می‌دادیم. زیرا این صفحات فقط مختص فهرست مطالب نبودند، بلکه سخن سردبیر، ناشر، حرف اول و مطالبی مانند شناسنامه مجله هم در همین صفحات آورده می‌شد. در برخی از مجلات مانند همشهری جوان،‌ مطلبی با عنوان پاسخ به نامه، تلفن، پیامک و ایمیل مخاطبان، قبل از فهرست می‌آمد زیرا در مجله جوان، خواننده برایش مهم بود که از حجم فهرست و شناسنامه کم شود و قبل از آن در چند صفحه به مطالبی که مخاطبان فرستاده‌اند، پاسخ داده شود.

یکی از بازی‌های گرافیکی که در طراحی یونیفرم کلی به کار گرفته شد، استفاده از سه بخش تیتر، روی تیتر و لید در عنوان‌ها بود. تصمیم گرفتیم در بسیاری از مجلات برای این سه بخش یک تعریف خاص ارائه دهیم. این تعریف در مجله‌های سر نخ، خانواده و جوان خیلی راحت تر از مجله همشهری ماه انجام شد. زیرا ساختار متنی آن با بقیه بسیار متفاوت است. در هر مجله، عنوان همه مطالب از یک قاعده کلی پیروی می‌کنند.

در مجله کاریکاتور، به دنبال این بودیم که شخصیت مجله را این گونه تعریف کنیم که او فردی شوخ طبع مانند بهلول است. اما جدی حرف می‌زند و در تلاش است که مسائل روز را تحلیل نماید. او به دنبال مسخره کردن اتفاقات نیست، اما جنس و نوع نگاهش نقادانه و طنز است. مطالب مجله جدی بود پس باید در طراحیها به دنبال شکلی از شوخی‌ها می‌گشتیم که طنزگونه باشد. از کاریکاتور و تصویرسازی‌های بیشتر استفاده کردیم تا شخصیت مجله را نشان دهد. بخش مهمی از کار بر عهده تحریریه بود تا در انتخاب تیترها بتواند آن حس را بهتر انتقال دهد.

مطالب

معماری مطالب و این که چه مطلبی در چه قسمتی آورده شود یکی از مباحث مهم بود، زیرا می‌خواستیم صفحات شخصیت‌های مستقل از هم داشته باشند. به طوری که مخاطب بدون خواندن رفرنس، با دیدن هر صفحه‌ از مجله ابتدا متوجه شود که صفحه به سری مجلات همشهری اختصاص دارد و در مرحله دوم عنوان مجله را بشناسد.

برای رسیدن به این هدف باید برای هر مجله، معماری خاص آن مجله طراحی می‌شد. این کار سخت بود، زیرا عملاً با تعریف حجم سفیدخوانی بالای صفحه برای تمام مجلات، کارمان را دشوار کرده بودیم و تقریباً تمام مجلات شبیه هم می‌شدند.

ایده‌ فرد شدن ستون‌ها، کار را راحت‌ کرد. تعریف جنس و چگونگی تزئینات هم به ما کمک کرد.

به دنبال اجزاء و المان‌های متنوع و نوع خاصی از چینش‌ها بودیم تا شخصیت هر مجله به واسطه آنها نشان داده شود. مثلاً در مجله جوان، نیم دایره‌هایی که سوتیتر و شماره صفحه‌ها داخل آن می‌آمد و رنگ بالای کادر، جزئیاتی بودند که به مجله شخصیت می‌دادند. در مجله خرد نامه اشکال L مانند در گوشه تمام صفحات می‌آمد و استفاده‌های مختلفی از آن می‌شد. مثلاً در برخی صفحات بالای تیتر قرار می‌گرفت و در صفحه‌های بعدی دوباره به جای خودش باز می‌گشت. وقتی المان‌ها تکرار می‌شدند، قطعاً مخاطب یادش می‌ماند که قطع، سوتیتر، تیتر و سرفصل‌های فلان مجله به چه شکلی است و دیگر لازم نبود پایین صفحه را بخواند تا متوجه شود نام مجله چیست؟

معماری مطالب، مجله را معرفی می‏کند. نکته مهمی که در این بخش یادآوری آن لازم است توجه به این مطلب است که صفحه‌آرایی مجله معرف شخصیت آن نیست بلکه معماری، هویت و شخصیت اصلی مجله را نشان می‌دهد.

در مجموعه همشهری، هر مجله دو صفحه‌آرا و یک گرافیست دارد. گاهی ممکن بود یک گرافیست، مدیر هنری سه مجله مختلف باشد، اما همیشه دو صفحه‌آرا با او کار می‌کنند.

تحریریه در کنار مدیر هنری و صفحه‌آرا، مجله را مدیریت می‌کند و قبل از نهایی شدن کار، از ماکت پرینت می‌گیرند و اصلاحات لازم را انجام می‌دهند تا ساختارهای تعریف شده به هم نریزد.

ما در آن زمان تحت یک سیستم نظارتی شدید کار می‌کردیم تا مجلات در یک معماری درست و قابل قبول به مخاطب ارائه شوند. روند کاری به شکلی تعریف شده بود که از صبح تا بعد از ظهر دو تا سه مجله برای چاپ آماده می‌شدند. اگر با این سرعت کار نمی‌کردیم، جبران وقت تلف شده غیر ممکن بود. اگر کار تا 5 بعدازظهر تمام نمی‌شد، بدون این که اضافه‌کاری تعلق بگیرد تا ساعت 2 صبح می‌ماندیم تا کار را تحویل دهیم. کار 3500 صفحه در ماه فقط در یک سیستم نظارتی دقیق، می‌توانست درست و به موقع انجام شود.

طراحی یونیفرم بخش‏ها و مطالب خاص مجله

هر مجله از چند بخش تشکیل شده است که یک سری از مطالب آنها روتین هستند. مطالب این بخش می‌تواند گزارش، اخبار و غیره باشد. ساختار این صفحات ثابت است، فقط گاهی با تغییر عکس از یک زاویه به زاویه دیگر کمی عوض می‏شوند. در یک بخش ثابت، مخاطب به گرافیک آن توجه ندارد. مثلاً در صفحات راهنمای مجله، همه اجزا ثابت است فقط متن تخلیه و مطالب جدید جایگزین می‌شود. اینجا محتوای مطالب مهم هستند، مانند معرفی کتاب، اکران فیلم در سینما و ...

برای تمام مجلات تمپلیت تعریف کرده بودیم. مثلاً مجله خانواده حدود پانزده تمپلیت مشخص داشت. با به کارگیری این روش دیگر مدیر هنری ملزم نبود تمام صفحات را به دقت کنترل کند، زیرا صفحه‌آرا در تمپلیتی که قبلاً طراحی شده بود، مطالب را می‌چید.

اما در هر مجله‌ مطالب خاصی وجود دارد که در زمان صفحه‌آرایی باید ایده‌پردازی شود. اگر این صفحات به شکل ویژه طراحی نشوند، مخاطب متوجه نمی‌شود که مجله برای کدام قسمت بیشترین انرژی را صرف کرده است. این دسته از مطالب، آن قسمتی از مجله را تشکیل می‌دهد که عوامل مجله ترجیح می‌دهند مخاطب توجه خاصی به آن نشان دهد. در مجموعه همشهری این دسته از مطالب، به عنوان بخش خاص تعریف می‌شدند و در قانون یونیفرم به گرافیست فرصت داده می‏شد تا سقف 60 الی 70 درصد یونیفرم این صفحات را به هم بریزد. او فقط کلی‌ترین قاعده‌ها را حفظ می‌کرد؛ به طوری که یونیفرم اصلی مجله مشخص شود . وقتی خواننده به این صفحات می‌رسید، متوجه می‌شد مطالب از ویژگی خاصی برخوردارند.

طراحی یونیفرم فونت‌های مجله

هر مجله‌ نیاز به یونیفرم و ساختاری قانونمند برای استفاده از فونت‌ها دارد. فونت یا قلمی که برای نگارش متن مطالب، تیتر، سوتیتر،‌ زیرتیتر، روتیتر، توضیح عکس، لید و تیترهای روی جلد استفاده می‌شود، مانند باقی عوامل تصویری معرف و نماینده شخصیت مجله هستند و انتخاب یا طراحی آن‌ها باید در همین راستا باشد. تعداد فونت‌های مورد استفاده در هر مجله بهتر است تا حد امکان محدود باشد. یک یا دو فونت مناسب است . با تغییر اندازه و رنگ، نازک و بولد شدن کارکردهای مختلف پیدا می‏کنند. ما در همشهری برای هر مجله دو یا سه فونت مختلف به کار بردیم. در جایی که لازم بود نوع خاصی از فونت انتخاب شود تا مطلب بیشتر اهمیت پیدا کند این کار را انجام دادیم. مثلاً در شرح عکس و چند مورد دیگر.

طراحی یونیفرم تصاویر مجله

وقتی ژانر و نوع مطالب هر مجله خاص، معرف هویت و شخصیت آن است، تصاویر به کار رفته در آن که شامل عکس و تصویرسازی است، باید مختص همان مجله باشد و با ساختاری تأمین یا خلق شوند که یونیفرم اصلی و شخصیت مجله را خدشه‌دار نکنند. برای این منظور باید انواع عکس‌ و تصویرسازی، نوع رنگ ، ترکیب‌بندی، اندازه، کادر و تمامی عوامل مربوط به این تصاویر را در قالب یک یونیفرم تعریف وتعیین کرد. مثلاً می‌توان قانونی وضع کرد که طبق آن هیچ‌گاه برای متن غیر خبری، عکس‌های دوربری شده استفاده نشود.

در مجله دیپلماتیک برای عکس‌های دو صفحه، که یکی درباره بازنشستگان سیاسی و دیگری چهره خبرساز ماه بود، یک قانون تعریف کردیم. طبق این قانون، تصویر این دو چهره باید کامل و به صورت تمام قد یا در حالت نشسته ارائه می‌شد. گاهی عکس تمام قد شخصیت‌ها را پیدا نمی‌کردیم. در این‏گونه مواقع تصویرها را بازسازی می‌کردیم یعنی سر را در بدن یکی دیگر قرار می‌دادیم تا آن فیگور تمام قدی که می‌خواستیم به دست آید. هیچ‌گاه قانون‌ها را نمی‌شکستیم. این عکس‌ها در کنار ستون پایینی گذاشته می‌شد. بالای صفحه هم دو عکس کادر شده از همان شخصیت‌ها با شرح عکس داشتیم. در قسمت خبری مجله دیپلماتیک از عکس‌های دوربری استفاده می‌کردیم. این عکس‌ها باید در لبه خطوطی که مشخص کرده بودیم، قرار می‌گرفتند و این یک اصل تعریف شده بود.

یکی دیگر از تصمیم‌ها این بود که به دنبال تکرار عکس‌های خاصی که در مجلات دیگر چاپ شده، نباشیم. مثلاً تصویر شخصی که در شیشه میز کارش منعکس شده یا در حال بحث و گفت و گو دست‌ها را بالا برده است. پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم از عکس هنری استفاده کنیم. مثلاً یک عکس خیلی شارپ با گرید درشت از صورت که کاملاً سیاه و سفید است. یا به دنبال عکس‌هایی باشیم که یک عکاس هنری درباره‌ آن فکر کرده و یک ترکیب بندی پیچیده برای آن پیدا کرده است و اگر چنین عکس‌هایی فراهم نشد، عکس‌ها را با تکنیک مدادی، آبرنگ یا غیره تصویرسازی کنیم. مثلاً تصمیم گرفته شد بر روی جلد مجله داستان، تصویر نویسنده چاپ شود. برای جذاب‌تر و دوست‌داشتنی تر شدن جلد به این نتیجه رسدیم که از تکنیک آبرنگ استفاده کنیم. چند عکس از نویسنده را در اختیار نقاش قرار می‌دادیم. او چند پرتره کار می‌کرد و در نهایت یکی انتخاب می‌شد. حجم و نوع تصویرسازی‌های روی جلد و داخل مجلات با توجه به هویت مجله به همین شکل تعریف شدند.

یکی از مهمترین قوانینی که وضع کردیم، این بود که از تصاویری استفاده کنیم که در عین این که روشنفکرانه هستند، به راحتی درک می‌شوند و قابل فهم باشند. مثلاً در مجله خردنامه به این نتیجه رسیدیم که تصویرسازی‌های مجلات فلسفی اغلب به گونه‌ای است که نه تصویرساز متوجه می‌شود چه کرده، نه تحریریه و نه مخاطب! تنها نکته‌ آن، پیچیدگی تصویر  است و کسی جرأت نمی‌کند بگوید نامفهوم و نارساست، زیرا در آن صورت فهم فلسفی‌اش زیر سؤال خواهد رفت. تصاویر این شکلی اغلب نه ربطی به تیتر دارند نه به متن. خودشان یک گره زائد برای مطلب محسوب می‌شوند.

برای به‏دست آوردن تصاویر گویا که برای مخاطب قابل درک باشد، تصویرگرهای محدودی برای برخی از مجلات حساس انتخاب کردیم.

جلد اغلب مجلات تصویرسازی می‌شدند، مگر این که نوع مطلب شماره جدید، امکان تصویرسازی را محدود می‌کرد و ما ناگزیر از عکس استفاده می‌کردیم. در مجله‌ای مانند سر نخ که خبری بود، از عکس استفاده می‌کردیم و در بسیاری از شماره‌ها، عکسها تصویر سازی می شدند.