بررسی ارتباط میان شک‌نگری به رسانه و شیوه‌های ارائه خبر

بررسی ارتباط میان شک‌نگری به رسانه و شیوه‌های ارائه خبر

مقدمه: این مقاله در جستجوی پیوندی میان شک‌نگری نسبت به رسانه (News Media Skepticism) و شیوه‌های ارائه به مخاطب است. فرضیه‌هایی که رابطه‌ی میان شک‌نگری رسانه ای و مصرف رسانه‌های خبری را پیش‌بینی می‌کنند، بر مبنای مجموعه داده‌های 4 نمونه بزرگ، مورد آزمون قرار گرفتند. یافته‌ها نشان می‌دهد که شک‌نگری نسبت به رسانه‌های خبری، به طور منفی با جریان مرسوم ارائه‌ی اخبار در ارتباط است، اما به طرز مثبتی نیز با جریان نامرسوم ارائه‌ی آن (اخبار) ارتباط دارد.

کلمات کلیدی: اعتماد/شک‌نگری به رسانه/ ارائه خبر

در سال‌های اخیر، اعتماد مخاطبان به نهادهای اصلی رسانه ای افول کرده است (نگاه کنید به Bennet, S. Staci, & Flickinger, 2001; Gaziano, 1988; Kiousis, 2000; Liebeskind, 1997; Meyer, 1988). اگر چه افراد زیادی در خصوص منابع اعتماد مخاطبان به رسانه‌ها مطالعه کرده اند (برای مثال Bennet et al., 2001; Cappella & Jamieson, 1997, Chapter 10; Domke, Watts, Shah, & Fan, 1999; Kohut & Toth, 1998; Watts, Domke, Shah, & Fan, 1999)، اما همبستگی‌ها و پیامدهای احتمالی' (potential outcome) آن، به شکل گسترده ای نادیده گرفته شده  است. یکی از دلایل شک‌نگری به رسانه‌های خبری که در ادامه می‌آید، الگوهای تماشای اخبار از سوی مخاطب است. به طور ساده، می‌توان چنین در نظر گرفت که هنگامی‌که مردم به رسانه‌های رایج اعتماد دارند، از اخبار متداول‌تری نیز استفاده می‌کنند. همین طور زمانی که نسبت به رسانه ای بی اعتماد باشند، به دنبال جایگزین می‌گردند. بنابراین انتظار می‌رود که رسانه‌هایی که شک‌نگری نسبت به آنها بیشتر است، تداوم کمتری داشته باشند، اما به ندرت، ارائه اخبار در رسانه، با جایگزین‌های دیرباورتر مقایسه می‌شوند. برای آزمون فرضیه‌های مبتنی بر وجود ارتباط میان (شیوه‌های) ارائه اخبار رسانه و شک‌نگری رسانه ای، داده‌های 4 نمونه بزرگ، مورد بررسی قرار گرفتند.

اعتماد به عنوان پدیده ای مهم

مفهوم اعتماد در علوم اجتماعی، برای بیان و تشریح رابطه میان دو طرف ارتباط استفاده می‌شود: کسی که اعتماد می‌کند، و کسی که مورد اعتماد قرار می‌گیرد. هر دو طرف هدفمند در نظر گرفته می‌شوند و قصد برطرف کردن نیازهای خود را دارند (Coleman, 1990 p. 96). همچنین همه‌ی تعاریف اعتماد (برای مثال، Bradach & Eccles, 1989; Fenton, 2000; Gambetta, 1988) بر این نکته تاکید دارند که برای برقراری اعتماد، طرف اعتماد کننده باید کمی‌تردید و دو دلی داشته باشد. به زعم 'سلیگمن' (Seligman-1997)، زمانی که اعتماد برقرار می‌شود، شخص اعتماد کننده هیچ راهی برای بررسی اهداف و ویژگی‌های شخص اعتماد شوند در اختیار ندارد (p. 21). علیرغم زیان‌هایی که اعتماد کننده را تهدید می‌کند (Coleman, 1990)، اعتماد انتظار و توقعی است که در اثر تعامل با شخص اعتماد شونده به دست می‌آید. با قرارگرفتن شک و تردید در این موقعیت، اعتبار به عنصری مرکزی در اعتماد تبدیل می‌شود. بنابراین 'راتر' (Rotter-1967) اعتماد را چنین تعریف می‌کند: 'انتظار یا توقعی که یک فرد یا گروه در قبال حرف، قول، گفته‌ها و نوشته‌های فردی دیگر می‌تواند داشته باشد و به آن اتکا کند (p. 651).

مفهوم اعتماد، کلیدی برای درک ما نسبت به رفتارهای انسانی متفاوت است. برای روانشناسان، اعتماد پیش نیاز بنیادین برای هر سازواره ی اجتماعی انسان مدار است (Eisenstadt & Roniger, 1984). بدون وجود سطوحی از اعتماد، رفتارهای جمعی 'کنش پذیری' لازم را نخواهند داشت (Frank, 1988; Orbell & Dawes, 1991). سیاستمداران دریافته اند که اعتماد میان فردی و سازمانی با مشغله‌های شهرنشینی (Putnam, 1993) و رفتارهای خاص سیاسی مثل پرداخت مالیات در ارتباط است (Scholz & Lubell, 1998). به عبارت دیگر، میزان ناچیز اعتماد سیاسی تا حد اندکی قادر به پیش‌بینی رفتارهای قابل تشریح برای نظام سیاسی خواهد بود، مثل 'شرکت در اغتشاشات' (نگاه کنید به Gamson, 1968; Paige, 1971). روانشناسان دریافته اند که بی اعتمادی با نگرانی، بیماری، و تشویش همراه است (نگاه کنید به Mirowsky & Ross، 1986). در روانشناسی اجتماعی، اعتماد با کار گروهی در ارتباط است (Porter & Lilly, 1996). روانشناسانی که بر روی روابط صمیمانه مطالعه می‌کنند، متوجه شده اند که اعتماد یکی از ویژگی‌های روابط عاشقانه نیز هست (Holmes & Rempel, 1989). با در نظر گرفتن اعتماد به عنوان یک سرمایه اجتماعی (Putnam, 1993)، این نکته قابل پذیرش است که اقتصاددانان، اعتماد را یک عامل مهم در تسهیل فعالیت‌های اقتصادی مختلف ‌می‌دانند (Cummings & Bromiley, 1996; Lorenz, 1999).

همچنین اعتماد، در علومی‌همچون مردم شناسی، روابط بین الملل، تاریخ، 'زیست شناسی اجتماعی' (sociobiology) و همین طور در مدیریت و آموزش و پرورش و بهداشت به عنوان متغیری مستقل به حساب می‌آید. به طور خلاصه، اغراق نیست اگر بگوییم اعتماد تقریباً در تمامی‌تعاملات انسانی نقش مهمی‌ایفا می‌کند. این بدان مفهوم است که اعتماد تقریبا در تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی، پیامد و نتایجی به دنبال خواهد داشت. اگر اعتماد به یک درمانگر در روند درمان تاثیر خوبی دارد (Johnson & Talitman, 1997) و اعتماد به پرستار در مراقبت از بیمار اثرات خوبی داشته باشد (Pask,1995)، و همین طور اگر اعتماد به یک رییس، پیامدهای گوناگونی در سازمان دارد (Hubbell & Medved, 2001)، پس چرا نباید بررسی کنیم که آیا اعتماد به رسانه‌های خبری، الزامی‌برای مصرف رسانه ای و واکنش به رسانه‌های خبری در پی خواهد داشت، یا خیر؟ در واقع جالب است که با در نظرگرفتن نقش اساسی اعتماد در علوم اجتماعی، بی اعتمادی در رسانه توجه چندانی به خود جلب نکرده است.

شک‌نگری به رسانه

اجازه دهید تا شک‌نگری به رسانه را به منزله ی حسی درونزاد از بی اعتمادی نسبت به رسانه‌های خبری روزمره تعریف کنیم. به عنوان مثال، شک‌نگری به رسانه حسی است که بر اساس آن، رسانه‌های متداول نه موثق اند نه قابل اعتماد، و اینکه روزنامه نگاران با استانداردهای حرفه ای خود زندگی نمی‌کنند، و اصولاً رسانه‌های خبری در همان مسیری که جامعه حرکت می‌کند، گام بر می‌دارند، تا اینکه به جامعه کمک کنند. شک‌نگری به رسانه تعبیری است که اذعان می‌دارد روزنامه نگاران در گزارش‌های خود، بی طرف و بی نظر نیستند، همیشه تمام ماجرا را بیان نمی‌کنند، و اینکه دقت و صحت مطالب را فدای منافع شخصی و تجاری می‌کنند.

با توجه به مطالب ذکر شده، نشان دادن این موضوع آسان است که مفهوم شک‌نگری به رسانه، به عقیده ای کلی، از اعتماد عمومی‌منجر می‌شود که در حوزه ای خاص از روابط مخاطبان با رسانه‌های خبری، صدق می‌کند. همان طور که در اعتماد عمومی‌نیز روابط با شک و تردید همراه است. هرچند رسانه با دنیای غیرشخصی در ارتباط است (Mutz, 1998)، مخاطبان همیشه دست کم تا حدی نسبت به محتوای رسانه تردید دارند، زیرا معمولاً برای آنها دشوار است که گزارش‌های رسانه ای را از منابع غیر رسانه ای، 'راست یابی' (verify) کنند. اعتماد رسانه ای شامل ارزیابی‌های ما از انگیزه‌های روزنامه نگاران نیز هست (که آیا روزنامه نگاران واقعاً همان 'مراقبان صادق' (honest watchdogs) هستند که ادعا می‌کنند، یا بیشتر به دنبال رقابت سازمانی، جاه طلبی و یا منافع شخصی خودند؟). همانطوری که اعتماد مبتنی بر انتظاری است که در تعامل با اعتماد شونده، بیشتر منجر به منفعت است تا ضرر، اعتماد به رسانه نیز به انتظاری بر می‌گردد که مردم (و جامعه به طور کلی) از سود حاصل از کار روزنامه نگاران توقع دارند.

برخی، اعتماد عمومی‌را انتظاری می‌دانند که از یک رفتار صادقانه و همیارانه می‌رود، و مبتنی بر هنجارهای مشترکی است که شامل استانداردها و معیارهای کاری و حرفه ای است (Fukuyama, 1995). مثلاً ما مطمئن هستیم که دکتر عمدأ ما را در  عمل جراحی مجروح و زخمی‌نمی‌کند، چراکه معتقدیم که او به 'تعهد پزشکی' (Hippocratic Oath) خود، و استاندارهای حرفه ای پزشکی پایبند است (p. 26). این مطلب بدان معناست که اعتماد به روزنامه نگاران بر پایه باور ما به کارهای حرفه ای روزنامه نگاری است (Liebes, 2001, p. 295). بنابراین شک‌نگری به رسانه، شامل ارزیابی مخاطبان از بی نظری و بی طرفی رسانه است (اساس کار روزنامه نگاری) و نه تنها صحت و درستی خبر.

به طور خلاصه، شک‌نگری به رسانه، به اعتماد به نهادهای متولی رسانه‌های خبری رایج بر می‌گردد. در تحقیقات قبلی که با هدف مشاهده و درک اعتبار رسانه انجام شده بود (برای مثال Gaziano & McGrath, 1986; Meyer, 1988; West, 1994)، معلوم شد که مولفه‌های گوناگون اعتماد رسانه ای (صحت، بی طرفی، فقدان سوگیری، قابلیت اعتماد، و جامعیت) با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند. هر چند که به طور فرضی مفاهیم بی طرفی رسانه ای (به عنوان مثال عینیت و سوگیری) و اعتبار (مثلاً درستی) قابل تفکیک هستند، اما در عمل تفکیک شدنی نیستند.

همانند مفاهیم مشابه دیگر (همچون 'بدگمانی نسبت به رسانه' (media cynicism) که 'کاپلا' (Cappella) و 'جامیسون' (Jamieson) در 1997 مطرح کرده اند)، شک‌نگری در رسانه به مفاهیم فردی و خصوصی بر می‌گردد. مفهوم شک‌نگری به رسانه همچنین دلالت بر یک ثبات شکلی در بخشی از مخاطبان می‌کند که مستقل از خاصیت بی طرفی منبع عمل می‌کند (نگاه کنید به Berlo, Lemert, & Meretz, 1969). هرچند برداشت‌های اولیه از متون رسانه ای خاص همچون دشمنی و غرض ورزی می‌توانست با دیدگاه‌های سیاسی مخاطبان رابطه داشته باشد (Giner-Sorolla & Chaiken,1994; Vollone, Ross, & Lepper, 1985)، مشخص شد که اعتماد به رسانه به منزله ی یک نهاد اجتماعی، نسبتاً پایدار است و به طور متعادلی با نگرش‌های سیاسی همبستگی دارد (Tsfati, 2001).

ارائه اخبار و بی اعتمادی در رسانه

با توجه مطالب گفته شده، تحقیقات مربوط به اثرات اعتماد نشان می‌دهد که اعتماد، منجر به افزایش احتمال همکاری و مساعدت می‌شود؛ در حالی که بی اعتمادی احتمال چنین مساعدت‌هایی را کاهش می‌دهد. این یافته‌ها برطبق اصول متعدد و در موقعیت‌های مختلفی به دست آمده اند. دلیل کاهش حس همکاری را از تعریف اعتماد می‌ توان فهمید. کسی که بی اعتماد است، انتظار دارد که تعاملش با شخص غیرقابل اعتماد، منجر به نتایج مطلوب نشود. ترس از مورد سوء استفاده قرار گرفتن توسط معتمدان فرصت طلب، انسان‌های محتاط را نسبت به برقراری ارتباط و همکاری با اشخاص غیر قابل اعتماد، دلسرد می‌کند. بنابراین، نبود اطمینان نسبت به یکی از اعضای تیم باعث کاهش همکاری در کارهای گروهی می‌شود. وجود بی اعتمادی در یکی از طرفین معامله، مانع از انجام معامله می‌شود. همچنین انتظار می‌رود که رسانه‌های شک نگر، در مقایسه با همتایان خوش باور خود، به دنبال جایگزین‌های بیشتری برای منافع خبری خود باشند.

فرضیه‌ها

به منظور گسترش فرضیه‌های مربوط به شک‌نگری در رسانه و شیوه‌های ارائه رسانه، باید شروط لازم را از ادبیات این بحث، استخراج کنیم.

1- مخاطبان خرد گرا: محققان حوزه انتخاب عقلانی، اغلب اظهار می‌داند که 'تمام رفتارهای انسانی در جهت جستجوی شادی و دوری از درد و رنج است ( Lupia & McCubbins, 1998, p. 23)'. البته خردگرایی تنها به دنبال شور و نشاط و شادی نیست، بلکه به دنبال افزایش کارآمدی نیز هست. انرژی و شناخت آدم محدود است. انسان‌ها همچون کامپیوتر نیستند، آنها قادر به پردازش سریع اطلاعات نیستند و بنابراین برای گرفتن تصمیمات پیچیده، به برخی میانبرها نیاز دارند. این موضوع موید این مطلب است که انسان‌ها موجوداتی خردگرا هستند (Carmines & Kuklinski, 1991; Sniderman, Brody, & Tetlock, 1991).

2- مردم تمایل دارند اطلاعات درستی از آن سوی دنیا داشته باشند: افراد خردگرا برای گرفتن تصمیمات منطقی، باید اطلاعات درستی راجع به جهان داشته باشند. البته این بدان معنی نیست که مردم اطلاعات دقیق و موثقی در اختیار دارند، بلکه فرض این است که هنگامی‌که آنها برای بدست آوردن اطلاعات درست در هر زمینه ای وقت و انرژی صرف می‌کنند، دوست دارند که این اطلاعات تا حد ممکن مورد اعتماد باشد. دانش و آگاهی درجهت اتخاذ تصمیمات درست، ما را یاری می‌کند و قادر به پیش‌بینی پیامد‌های حاصل از تصمیمات مختلف می‌سازد. ما هنگام تصمیم گیری، به واقعیات تکیه می‌کنیم و تلاش می‌کنیم که با صرف انرژی مورد نیاز، اطلاعات درست را گردآوری کنیم.

3-مردم تمایل به نادیده گرفتن اخبار تحریک کننده دارند: ما قادر به استفاده و پردازش دائمی‌اطلاعات پیرامون خود نیستیم ( McCubbins & Lupia).در واقع، واکنش رایج و مرسوم به تحریکات، نادیده گرفتن آنهاست. در نتیجه، به عقیده 'لوپیا' (Lupia) و 'مک کابینز' (McCubbins) اگر فردی بتواند فقط به یک خبر تحریک کننده توجه کند، آنگاه به تحریکاتی توجه می‌کند که سود مورد انتظار آن نسبت به  هزینه‌هایش بیشتر باشد (p. 29). با توجه به این فرض و با توجه به تعریف اعتماد، می‌توان نتیجه گرفت که مردم خود را در معرض اخبار و اطلاعاتی قرار می‌دهند که به آن اعتماد دارند. اعتماد، انتظار و توقعی است که اعتماد کننده از معتمد دارد و تعامل و ارتباط میان آنان، بیشتر باعث افزایش میزان منفعت و رضایت اعتماد کننده می‌شود. نیازی نیست که مخاطبان خرد گرا بر سر بدست آوردن اطلاعات در مورد دنیای پیرامون خود، به همه منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند. ضرورتی ندارد که ما همیشه خود را در معرض همه‌ی منابع خبری قرار دهیم که البته قادر به این کار هم نیستیم.

فرضیه سوم بیان می‌کند که ما میل به نادیده گرفتن تحریکات داریم. در واقع، ما معمولا اطلاعات سیاسی را نادیده می‌گیریم. هیچ کس تمام ساعات روز را به تماشای CNN و CSPAN اختصاص نمی‌دهد، هرچند این کانال‌ها همیشه درحال پخش برنامه هستند. بسیاری از خبرهای مربوط به منابع خبری گوناگون، ممکن است اطلاعات ما را راجع به دنیای اطراف‌مان افزایش دهد اما لزوما باعث افزایش اطلاعات سودمند برای اتخاذ تصمیمات سیاسی نمی‌شود. به زعم فرضیه سوم، اگر مردم مجبور به انتخاب هستند، اگر آنها قادرند فقط به یک نوع تحریک پاسخ گویند، پس آنها محرکی را برمی‌گزینند که منافعش بیشتر از زیانش باشد. طبق تعریف اعتماد، این یعنی اینکه مردم خود را در معرض اخبار موثق قرار می‌دهند. از نظر 'لوپیا' و 'مک کابینز'، 'اطلاعات زمانی موثق است که قادر به پیش‌بینی  پیامدهای مربوط به هر تصمیم باشد'. اگر اطلاعات قابل اعتماد نباشند، برای مخاطبان خردگرا ارزش چندانی ندارد. مخاطبان خردگرا به آن دسته از منابع توجه دارند که آنها را از دنیای پیرامون خودشان آگاه سازد؛ منابعی که در اتخاذ تصمیمات سیاسی آنها را یاری کند.

فرضیه‌های مربوط به منابع

به جهت سهولت کار، فرض می‌کنیم که منابع خبری عمدتاً دو نوع اند: متداول و نامتداول، که معمولا تمایز بین رسانه‌های خبری سنتی و غیر سنتی را تحت الشعاع قرار می‌دهند. کانال‌های متداول از کانال‌های نامتداول متمایزند. این تمایز از آن جهت است که آنها واقعیت‌هایی را ارائه می‌دهند و آن را جایگزین رسانه‌های متداول می‌کنند. این تفاوت به اشکال گوناگون بیان می‌شود. به عنوان مثال، کانال‌های نامتداول دست کم در برخی موارد، با مخاطبان در تعامل هستند و دسترسی به آنها آسان‌تر است (گفتگوهای رادیویی فرصت تعامل با رادیو را بوجود می‌آورند). البته تفاوت میان رسانه‌های متداول و نامتداول در محتوای آنها آشکار می‌شود. رسانه‌های نامتداول سعی می‌کنند که اطلاعات جایگزین ارائه دهند و نقطه نظراتشان از رسانه‌های متداول متمایز باشد. آنها همچنین نسبت به رسانه‌های متداول بدبین هستند. منابع خبری متداول معمولا شامل اخبار رادیو و تلویزیون ملی و محلی و روزنامه‌های روزانه اند (شبکه خبر، همه شبکه‌های کابلی مثل CNN و MSNBC و اخبار مربوط به PBS وNPR).

اخبار نامتداول شامل گفتگوهای سیاسی رادیویی و اطلاعات سیاسی راجع به اینترنت است. احتمالا آنها باید به عنوان رادیو و تلویزیون‌های عامیانه تعبیر و تفسیر شوند. برخی از مضامینی که در اینجا به عنوان رسانه‌های نامتداول تعریف می‌شوند، می‌توانند در تعریف منابع متداول جای بگیرند. به بیان واضح‌تر، برخی از فضاها در شبکه‌های خبری تلویزیونی، به برنامه‌های ضد رسانه ای اختصاص داده می‌شوند (شایعه پراکنی‌های رسانه‌ای). برخی از کانال‌های متداول، امکان مشارکت شهروندان معمولی را فراهم می‌آورند. در واقع (talk back) 'تاک بک‌های' شبکه CNN ممکن است تقلیدی باشند از قالب‌های تلویزیونی موسوم به PTR. به هر حال بسیاری از ویژگی‌های اخبار نامتداول در PTR و شبکه‌های سیاسی اینترنتی رایج هستند.

افرادی که به دنبال اخبار غیر رایج می‌گردند، احتمالا آن را در 'یو.اس.ای.تودی' (USA Today) نمی‌یابند، بلکه آن را در برنامه‌های نمایشی 'لیمباگ' بدست می‌آورند. در محیط‌های خبری فعلی، این فرض قابل قبول است که یافتن مضامین نامتداول در اینترنت و PTR ، اخبار در تلویزیون محلی و روزنامه‌ها آسان تر است.

فرضیه‌ها

به طور خلاصه فرض بر این است که مخاطبان، خرد گرا هستند. آنها هنگامی‌که در محیط‌های سیاسی به جستجو می‌پردازند، در صدد یافتن اطلاعات موثق اند. به عبارت دیگر، آنها قادر نیستند به همه اطلاعات توجه کنند. طبق نظر لوپیا و مک‌کابینز، در موضوع مخاطب خرد گرا، فرض بر این است که اگر مردم بتوانند فقط به یک محرک توجه کنند، آنگاه محرک‌هایی بر می‌گزینند که منفعت حاصل از آن، بیشتر از هزینه‌های صرف شده باشد. به همین دلیل است که آنها به منابع موثق، بیش از منابع ناموثق توجه می‌کنند. با فرض اینکه منابع خبری می‌توانند متداول یا نامتداول باشند، فرضیه‌های زیر بوجود می‌آیند:

فرضیه 1: شک‌نگری در رسانه متداول، رابطه کمتری با نحوه ارائه اخبار متداول دارد.

فرضیه 2: شک‌نگری در رسانه متداول، ارتباط بیشتری با نحوه ارائه اخبار نامتداول دارد.

فرضیه 3: شک‌نگری با سلیقه‌ی رسانه‌های خبری در ارتباط است: از نگاه مخاطبان، شک‌نگری بیشتر باعث افزایش مولفه‌های نامرسوم تر در رسانه‌ها می‌شود.

اطلاعات

عمده ترین اطلاعات استفاده شده در این تحقیق، از گفتگوی الکترونیک (ED) نشات گرفته است که در طول دوره انتخابات ملی آمریکا در سال 2000 انجام شد. مطالعات ED  یک تحقیق منحصر به فرد مبتنی بر وب و شامل تحقیقات اینترنتی و مباحثات سیاسی الکترونیکی است که به منظور بررسی تاثیرات مشارکت مردم بر مباحثات و رویکردهای گوناگون طراحی شده است. کسانی که در 'طرح ED' شرکت کردند، یک نمونه تصادفی از مردم آمریکا بودند که بجای تکمیل تحقیقات اینترنتی در معرض تماشای بخش‌های مختلف، (web TV) بودند. تقریبا بیش از نیمی‌از پاسخگویان که نظر خواهی مربوط به عضوگیری را دریافت کرده بودند، با شرکت در طرح تحقیق موافق بودند. این نظر خواهی‌ها توسط 'شبکه تحقیقاتی علوم'، به اجرا در آمدند.

برای افزایش اطمینان نسبت به نتایج بدست آمده، بخشی از اطلاعات از 3 پایگاه اطلاعاتی دیگر منعکس شده اند: مطالعات انتخابات ملی 1996 ،1998(NES)  و مطالعه انتخاباتی 2000 مرکز سیاست عمومی‌آننبرگ (APPC). پروژه (APPC) 2000، یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های اطلاعاتی است که در زمینه علوم اجتماعی فعالیت می‌کند. این تحقیق از یک روند پژوهشی مقطعی استفاده می‌کند و یک نمونه 30 تا 150 نفری از پاسخگویان را در طول مدت سالی که انتخابات در آن برگزار شد، مورد بررسی قرار داد. اطلاعات، مربوط به یک نمونه ملی و یک نمونه کوچک ایالتی بود که در طول مبارزات انتخاباتی مهم جمع آوری شده بودند. تمام شرکت کنندگان بزرگسال بودند که از طریق یک سیستم اتصال دیجیتالی تصادفی با پروژه در ارتباط بودند .مصاحبه‌ها درانگلیس و اسپانیا اجرا شد. از آنجا که اطلاعات تکمیل شده هنوز در دسترس محققان نیست، این تحقیق در دومین فصل سال اجرا می‌شود (14 دسامبر 1999 تا 31 ژانویه 2000). از آنجا که فقط به 4/1 از افراد نمونه مقوله ارزیابی رسانه را داده اند، بررسی‌ها فقط محدود به همین افراد می‌شود.

مقیاس‌های اندازه گیری شک‌نگری در رسانه

از پاسخگویان یک سری سوالات مربوط به مولفه‌های مختلف شک‌نگری در رسانه که در بالا به تشریح بیان شد، پرسیده شد. مقوله‌ها شامل 4 مقیاس اعتبار خبری 'گازیانو' و 'مک گراث' است (انصاف، درستی و صحت، فقدان سانسور و موثق بودن). یک مقوله مربوط به این موضوع می‌شود که آیا رسانه می‌تواند به نسبت بیشتری از جهت گزارش دهی و موثق بودن گزارش‌هایش، در رتبه اول باشد. مقوله‌ی دیگر بیان می‌دارد که آیا رسانه در حل مشکلات جامعه می‌تواند کمکی کند (used by Cappella & Jamieson, 1997). همچنین از پاسخگویان سوال شد که تا چه حد به صداقت رسانه ایمان دارند، و تا چه حد با کارکنان نهادهای مطبوعاتی اعتماد دارند (مقوله ای که از سال 1996 توسط NES مورد استفاده قرار می‌گرفته است) .تمامی‌سوالات پرسیده شده در پیوست A موجود است. همه مقوله‌ها کد گزاری شده بودند، بدین صورت که جواب‌های مربوط به شک‌نگری، ارزشی معادل 1 و گزینه‌های قابل اعتمادتر، ارزشی معادل صفر داشتند. مطابق با تحقیق قبلی (e.g, West, 1994)، مقوله‌ها به طرز مناسبی، مولفه‌های مختلف اعتماد رسانه ای را در کنار یکدیگر قرار داده بودند. در یک تجزیه و تحلیل مقدماتی مربوط به داده‌های ED ، همه 9 مقوله به یک عامل مربوط می‌شدند.

آلفای کرومباخ برای این 9 مقوله 9/0 بود. (M=0/56  SD=0/19). انسجام و استحکام موقتی مقوله‌های شک نگری، از طریق مرتبط کردن دو مقیاس مستقل مورد آزمایش قرار گرفتند. همبستگی میان این دو مقیاس برابر بود با 63/0(p<0/001).

برای تخمین میزان اعتبار، همبستگی بین مقیاس شک‌نگری که در بالا بدان اشاره شد و مقیاس دیگر شک نگری، مورد آزمایش قرار گرفت. این مقیاس نوع دوم، از تحلیل محتوای اظهارات پاسخگویان راجع به رسانه، دریک مباحثه گروهی الکترونیکی بدست آمده است. ارتباط همبستگی میان دو مقیاس 53/0 بود (p<0/001). با در نظر گرفتن داشتن مقایسه بین جواب‌های مربوط به افراد بی نام و نشان، از یک تحقیق کامپیوتری از یک سو،و اظهار نظر در یک بافت گروهی از سوی دیگر، این همبستگی برای یک اعتبار مستحکم و قوی کافی است.

تشخیص اعتبار، نیازمند یک همبستگی پایین میان پدیده تحت بررسی و شاخص‌های مربوط به مفاهیم دیگر است. به عنوان مثال، ممکن است کسی شک داشتته باشد که شک‌نگری در رسانه صرفا یک نشانه عدم اعتماد باشد. به هر حال، همبستگی میان شک‌نگری در رسانه و اعتماد بین فردی از نظر مقدار و اهمیت، در 4 پایگاه اطلاعاتی مختلف ناچیز بوده است (بین 4/0 تا 8/0). همان طور که ممکن است انتظار برود، همبستگی میان شک‌نگری در رسانه و مقوله‌های اعتماد سازمانی (اعتماد نسبت به سازمان‌ها و نهاد‌ها)، تا حدی بیشتر بوده است (در بیشتر موارد در حد گستردگی ای معادل 20 بوده است)، اما هنوز به مقداری نیست که خطر و تهدیدی باشد برای اعتبار. همچنین ممکن است کسی انتظار داشته باشد که پاسخ سوالات تحقیق مربوط به شک‌نگری در رسانه، جنبه سیاسی داشته باشد و در مقایسه با عقاید راستین پاسخگویان نسبت به رسانه، بیشتر منعکس کننده ایدئولوژی‌های سیاسی پاسخگویان باشد. به هر حال رابطه شک‌نگری در رسانه و ا یدوئولوژی سیاسی، آنطور که انتظار می‌رود، زیاد نیست و بین 11/0 تا 22/0 در نوسان است. در بهترین حالت، این یک همبستگی معمولی است، هر چند بی اعتمادی‌های محافظه کارانه رسانه در مقایسه با روشنفکران، ایدئولوژی سیاسی و شک‌نگری رسانه کمتر به هم شباهت دارد.

نحوه ارائه‌ی اخبار

از پاسخگویان 'ای دی' (ED) خواسته شد تعداد روزهایی را که روزنامه در هفته گذشته، ارائه خبری داشت، گزارش دهند. مقوله‌ها از این قرار بود: 'اخبار را از شبکه ملی ببینید'، 'اخبار کابلی را تماشا کنید، مثل CNN یا MSNBC'،'اخبار تلویزیون محلی را ببینید'. (شاهد عینی یا اخبار کار).' یک روزنامه روزانه بخوانید، نمایش‌های رادیویی را بشنوید که در آن شنوندگان در مباحث عمومی‌و سیاسی شرکت دارند' و 'اطلاعات مربوط به رقابت ریاست جمهوری را در اینترنت ببینید'. پاسخگویان از 0 تا 7 روز ارائه را کدبندی کردند. یک عامل تحلیلی (مولفه‌های اصلی oblimin) برای استفاده از این 6 مقوله استفاده شد. این تحقیق با واریانسی معادل 57/56 یک راه حل دو عاملی به دست آورد، بارهای تقاطعی معنادار: یک عامل رسانه ای متداول (ملی، محلی و روزنامه‌های روزنانه و اخبار کابلی) و یک عامل نامتداول (اینترنت). همبستگی بین عامل‌ها 15 صدم بود. بنابر این اطلاعات، فرضیه جداسازی ارائه‌های متداول و نامتداول را تائید می‌کنیم.

با این حال، در اینجا ما قصد نداریم فقط به مساله ارائه اخبار به طور جداگانه در رسانه‌های متداول و نامتداول بپردازیم. علاوه براین، قصد داریم یک الگوی متداول پخش خبر را هم پیش‌بینی کنیم (see Brosius, Wober, & Weimann, 1992). منظور از الگوی متداول پخش، ارائه نسبی اخبار متداول و نامتداول در الگوهای خبری پاسخگویان است. این مفهوم می‌تواند از جهات زیادی عملی باشد. در مطالعات اخیر، اختلاف امتیازها میان ارائه اخبار متداول و نامتداول در نظر گرفته می‌شود. بیشترین تفاوت میان اخبار متداول و نامتداول، به نفع اخبار متداول، 7 است. حداکثر تفاوت میان اخبار متداول و نامتداول، به نفع اخبار نامتداول، 7- است.

متغیر کمکی

تصمیمات ارائه، تنها یک پایه و اساس صرف برای شک‌نگری در رسانه نیست. تحقیق قبلی اذعان داشت که ارائه در رسانه همچنین می‌تواند اساسی برای دیگر محرک‌ها، منابع و متغیرهای جامعه شناختی باشد. ارتباط میان شک‌نگری در رسانه و ارائه اخبار، می تواند مستلزم اعمال کنترل بر منابع کاذبی باشد که ممکن است وجود داشته باشند. کنترل مربوط به محرک‌ها، شامل کنترل تمایلات و  گرایشات سیاسی، آگاهی و افراط کاری‌های سیاسی است. افرادی که به سیاست علاقه مند هستند، تمایل دارند که بیشتر اخبار ببینند. اینگونه است که مدل‌های کنترل، چنین پیچیدگی‌های گوناگونی دارند. انتظار می‌رود کسانی که وقت کمتری دارند، کمتر به تماشای اخبار روی بیاورند.

بحث مربوط به نحوه ارائه در ارتباطات، در یک بافت اقتصادی و فرهنگی خاصی قرار دارد. ما آنچه را که برای مصرف کردن به دست آورده ایم و آنچه را که قادر به مصرف کردنش هستیم، از بین می‌بریم. تفاوت در جنسیت، نژاد و پیشینه علمی‌افراد، دست کم از برخی جهات، تمایلات رسانه‌ای را معین می‌کند. به این دلیل، چنین عامل‌هایی در تجزیه و تحلیل‌های بعدی تحت کنترل قرار می‌گیرند. میزان همه این متغیرهای کمکی، در ضمیمه C توضیح داده شده است.

نتایج

یک استنباط از استدلال ما و مقیاس‌های ما آن است که شک‌نگری باید به شکلی متفاوت، با نحوه ارائه ی همبسته باشد. برای آزمایش این ایده ساده، 6 مدل بازگشت اجرا شد که هرکدام یکی از موارد خاص مورد استفاده مقیاس‌های نحوه ارائه ی را پیش‌بینی  می‌کرد. همه مدل‌ها برای ایدئولوژی سیاسی، افراط سیاسی، احاطه و دانش سیاسی، وضعیت تحصیلی و استخدامی، برنامه انعطاف، سن، آموزش، نژاد و جنیسیت کنترل شدند. شک‌نگری رسانه ای به طور منفی و معناداری مطابق با نحوه ارائه اخبار تلویزیون ملی (B=1.25 ; SE= 0.52 ; P<.05) و نحوه ارائه روزنامه‌های روزانه بود.

 (B=1.20 ; SE= 0.54 ; P<.05. تاثیرات شک‌نگری به اخبار تلویزیون‌های محلی و کابلی هر دو منفی بود (به ترتیب B=-0.38 ; SE= 0.54 , B=-0.76 ; SE=0.57)، اما هیچ‌کدام تفاوت معناداری با صفر نداشتند. از طرف دیگر، تاثیرات شک‌نگری رسانه ای بر نحوه ارائه به  B=1.22 ; SE = 0.54 ;P<.01) , PRT) و به اطلاعات سیاسی روی B=0.65 ; SE = 0.56 ; P<.01) Web) هر دو مثبت بود؛ اگر چه اختلاف مورد اخیر از صفر معنادار نبود. در مجموع شک‌نگری رسانه ای، با نحوه ارائه در مورد کانال‌هایی که در اینجا به عنوان متداول مورد بررسی قرار گرفتند، همبستگی منفی و در مورد کانال‌هایی که در اینجا به عنوان غیر متداول مورد بررسی قرار گرفتند، همبستگی مثبت داشت.

برای آزمایش کردن فرضیه‌های 1 و 2، منابع نحوه ارائه متداول و نامتداول به شک‌نگری رسانه ای و متغیرهای کنترل بازگردانده شدند. نتایج در جدول 1 ارائه شده است. مدل‌ها نشان می‌دهند که تمایلات سیاسی به طور مثبت و معنادار، هم به نحوه ارائه اخبار متداول و هم به نحوه ارائه ی اخبار نامتداول وابسته بود. افراط گرایی سیاسی و دانش سیاسی به طور معنادار، به نحوه ارائه نامتداول وابسته بودند. ایدئولوژی نیز رابطه معناداری با نحوه ارائه ی نامتداول داشت، که محافظه کاران دارای نحوه ارائه نامتداول، بیشتر از لیبرال‌ها بودند. سن به نحوه ارائه متداول وابستگی منفی و به نحوه ارائه ی نامتداول وابستگی مثبت داشت. مخاطبان شاغل، مصرف اخبار متداول را به طور معناداری کمتر از بیکاران نشان دادند، شاید به دلیل اینکه آنها موقع رانندگی از PTR استفاده می‌کنند.

فرضیه 1 و 2 بر همبستگی بین شک‌نگری رسانه و نحوه ارائه ی اخبار رسانه و نحوه ارائه اخبار در رسانه مربوط هستند. بر مبنای پیش‌بینی فرضیه 1، شک‌نگری رسانه ای به نحوه ارائه ی متداول همبستگی منفی داشت (B=-0.74 ; SE = 0.39) حتی بعد از کنترل‌های گسترده. هرچه شک‌نگری بالاتر بود، نحوه ارائه ی رسانه ای متداول کمتر گزارش شده بود. این همبستگی به طور معناداری روی مرز بود (P=.058). بنابر پیش‌بینی فرضیه 2، مدل 2 نشان می‌دهد که همه چیزهای دیگر مساوی اند، شک‌نگری رسانه با نحوه ارائه ی نامتداول همبستگی مثبت و معنادار داشت- هرچه شک‌نگری بالاتر، نحوه ارائه ی رسانه نامتداول هم بالاتر (B=1.05 ; SE = 0.42 ; P<.05). آیا شک‌نگری‌های رسانه جایگزین اخبار نامتداول می‌شوند، یا علاوه بر آن جایگزین رسانه اختبار متداول هم می‌شوند؟ الگوی همه جانبه نحوه ارائه ی دیرباور‌ها در مقایسه با آنان که دیرباور نبودند، چیست؟ فرضیه 3 تاثیر شک‌نگری رسانه بر تمامی‌جنبه‌های الگوهای متداول پخش خبر را بررسی می‌کند. در آزمایش این فرضیه، امتیاز الگوهای متداول پخش اخبار (نحوه ارائه ی متداول-نامتداول) روی متغیرهای مستقل دارای رگرسیون بود. نتایج در جدول 1 تحت عنوان مدل 3 نشان داده شده اند. همان طور که مدل نشان می‌دهد، ایدئولوژی لیبرال، بیکار بودن و سن بالاتر هم بستگی معناداری با اختلاف امتیاز بالاتر دارند. این نشان دهنده فاصله بیشتر نحوه ارائه ی به سود رسانه متداول است. از طرف دیگر، مردان امتیاز کمتری در الگوهای متداول پخش خبر گرفته اند. گرایش سیاسی دارای همبستگی مثبت با الگوهای متداول پخش خبر است. دانش سیاسی هم امتیاز پایین تری در متغیر 'عادت‌های رسانه ای' (Media Diet) گرفته است که نشان دهنده نحوه ارائه نسبتاً بهتر اخبار نامتداول از متداول است.

فرضیه 3 بخش‌های بزرگتری از مصرف نامتداول برای شکاکیت‌های رسانه را پیش‌بینی می‌کند. بنابراین فرضیه شک‌نگری همبستگی معنادار و منفی با اختلاف امتیاز الگوهای متداول پخش خبر داشت (متداول- نامتداول). هرچه شک‌نگری بالاتر بود، اختلاف امتیاز بین نحوه ارائه متداول و نامتداول پایین تر بود. برای اینکه دامنه مقیاس شک‌نگری در داده‌های ED بین 1,0 تغییر می‌کرد، ضریب حداکثر جابجایی در اختلاف امتیاز را به عنوان نتیجه شک‌نگری نشان می‌داد. دیر باورترها در میانگین 84/1 امتیاز پایین تر از آنهایی که کمتر دیر باور بودند گرفتند، (در حالی که) در همه موارد دیگر مساوی بودند.

بالاخره، ما سئوال کردیم که آیا شک‌نگری در رسانه کمتر از Media overall مصرف می‌شود. برای آزمایش این پرسش، از موارد نحوه ارائه اخبار رسانه استفاده کردیم تا یک مقیاس کلی به گذراندن وقت با رسانه را طرح ریزی کنیم. این مقیاس، حداکثر تعداد روزهای نحوه ارائه به تمام منابع خبری گوناگون در هفته گذشته را ارائه می‌کند. همراه یا بدون کنترل‌های سیاسی و جمعیت شناسی، شک‌نگری رسانه ای با این مقیاس همه جانبه همبستگی ندارد.

(r=-0.01 ; p>.05) یک مقیاس متفاوت- میانگین امتیازات نحوه ارائه ی متداول و نامتداول- نیز هیچ همبستگی را نشان نمی‌دهد (r=-0.00 ; p>.05). این نتایج بی‌اثر کاملاً جالب اند، چون نشان می‌دهند ترکیب منابع رسانه ای مورد استفاده دیر باوران با مخاطبان دارای اعتماد متفاوت است و شامل منابع خبری کمتر متداول و بیشتر نامتداول است.

جدول1: حداقل جذر دوم جهت پیش‌بینی الگوهای ارائه در رسانه‌های خبری

'داده‌های گفتگوی الکترونیک' (Electronic Dialogue Data)                

 

مدل 3:

Media diet

SE                  B

مدل 2:

nonmanistream

SE             B

مدل 1:

mainstream

SE            B

شک‌نگری رسانه ای

53

84/1-

42/

05/1

39/0

74/.-

ایدئولوژی سیاسی

03/0

064/0

02/0

06/0-

02/0

00/0

افراط گرایی سیاسی

06/0

00/0-

05/0

1/0

05/0

04/0

گرایش سیاسی

12/0

4/0

09/0

38/0

08/0

66/0

دانش سیاسی

7/0

27/2-

51/0

38/1

49/0

38/0-

دانشجو

51/0

52/0-

4/0

18/0-

38/0

27/0-

شاغل

22/0

40/0-

17/0

00/0-

18/0

2/0-

انعطاف برنامه

04/0

06/0-

03/0

02/0

03/0

04/0-

سن

00/0

06/0

00/0

01/0-

00/0

05/0

تعداد سنوات تحصیلات

06/0

09/0-

04/0

05/0

04/0

00/0-

سفید (=1)

29/0

00/0

43/0

45/0-

21/0

33/0-

مرد (=1)

2/0

56/0-

16/0

21/0

15/0

3/0-

R2

24/0

15/0

35/0

N

554

559

562

یادداشت: داده‌های وارد شده در جدول دارای ضریب رگرسیون غیر استاندارد است.

† p < .10. * p < .05. ** p < .01. *** p < .001.

تکرار نتایج با استفاده از مجموعه‌های مختلف داده‌ها 

برای افزایش اطمینان در نتایج، تحلیل بالا روی 3 مجموعه ارقام نمونه بزرگ اضافی تکرار شد (APPC 2000, NES 1998) اگر چه شک‌نگری در این بررسی‌های جداگانه، به شکلی متفاوت اندازه گیری شد، مقوله‌های شک‌نگری همه به صورت متغیرهای بین 1,0 کدگذاری شدند. مانند بررسی ED، نحوه ارائه ی اخبار متداول و نامتداول به صورت متغیرهای از 1 تا 7 اندازه گیری شد (برمبنای مقوله‌های اندازه گیری نحوه ارائه ی منابع خبری گوناگون در هفته قبل از مصاحبه) مانند بررسی ED درالگوهای متداول خبری بین مقیاس‌های رسانه متداول و غیر متداول، متفاوت بود، از 7+ (نشان دهنده نحوه ارائه ی بالای متداول و نحوه ارائه ی پایین نامتداول ) تا 7- ( نشان دهنده نحوه ارائه ی پایین متداول و نحوه ارائه ی بالای نامتداول). بقیه مقیاس‌های مورد استفاده در تحلیل در ضمیمه D توضیح داده شده اند. نتایج در جدول 2 عرضه شده اند. مانند قبل، همه مدل‌ها گرایش سیاسی، ایدئولوژی، افراط گرایی، دانش سیاسی و وضعیت تحصیلی و شغلی، و متغیرهای جمعیت شناسی را در نظر می‌گیرند. برای اینکه جای کمتری گرفته شود، فقط ضرایب شک‌نگری رسانه ارائه شده اند. روی هم رفته، نتایج از این منابع مختلف داده‌ها الگوهای یکسانی بدست آوردند. به ویژه در تمام 9 مدل گرایش سیاسی همبستگی معنادار و مثبت با نحوه ارائه ی داشت. در همه مجموعه داده‌ها، مخاطبان جوان‌تر، نحوه ارائه ی بالاتر اخبار نامتداول و مخاطبان مسن‌تر، نحوه ارائه ی بالاتر اخبار متداول را نشان دادند (مانند داده‌های ED). در بیشترین موارد (تکرار دوباره یافته‌های ED) شاغل بودن دارای همبستگی معنادار و مثبت با نحوه ارائه ی نامتداول و همبستگی معنا دار و منفی با نحوه ارائه ی متداول بود.

برای هر یک از مجموعه داده‌ها، مدل 1 برای فرضیه 1 آزمایش شد. در همه مجموعه داده‌ها تاثیرات شک‌نگری رسانه ای بر نحوه ارائه ی متداول رسانه منفی بود. شک‌نگری نسبت به رسانه ای که همبستگی بالایی با نحوه ارائه‌ی آن داشت، متداول بود، و اعتماد به رسانه ای که همبستگی پایینی با نحوه ارائه ی داشت، متداول بود. ولی این تاثیر در مطالعات NES معنادار نبود. مدل 2 برای هر مجموعه از داده‌ها فرضیه 2 را آزمایش می‌کند. ضرایب مثبت و معنا دار نشان می‌دهند که همه چیزهای دیگر مساوی هستند، هر چه شک‌نگری رسانه بالاتر باشد، نحوه ارائه ی اخبار نامتداول بالاتر خواهد بود، مانند داده‌های 'گفتگوی الکترونیک' (ED)، هر 3 منبع داده‌ها فرضیه 2 را تایید می‌کنند.

جدول 2: تاثیر شک‌نگری رسانه ای بر شیوه ارائه خبری (ضرایب OLS)

a1

یادداشت: داده‌های وارد شده در جدول، دارای ضریب رگرسیون غیراستاندارد هستند. همه مدل‌ها ایدئولوژی سیاسی، دانش و احاطه سیاسی، انعطاف برنامه، وضعیت شغلی و تحصیلی، سن، جنسیت، سنوات تحصیل و نژاد را در نظر می‌گیرند. (مرکز سیاست عمومی‌آننبرگ=APPC)

† p < .10. * p < .05. ** p < .01. *** p < .001.

فرضیه 3 ، الگوهای متداول پخش خبر کلی را بررسی می‌کند. در هر 3 مجموعه داده‌ها ضریب تاثیرات شک‌نگری رسانه بر الگوهای متداول پخش خبر منفی بود. یعنی شک‌نگری بالا با الگوهای پخش خبر (خبرهایی مرکب از اخبار نامتداول و متداول)، همبستگی داشت. شک‌نگری پایین با الگوهای ترکیب شده از منابع بیشتر متداول تا نامتداول همبستگی داشت. تاثیر قوی تر و معنادار بود، (B=-1.40 ; SE = 0.19 ; P<.001)  در داده‌های APPC، و فقط در هر دو بررسی NES روی مرز معنا دار بود. (for 1998, B=-0.67;SE=0.36;P=.03 ; and for 1996 , B=-0.55 ; SE= 0.32 ; P=.09)

در مجموع، تکرار تحلیل در 3 مجموعه داده اضافه الگوهای مشابهی نتیجه داد (همبستگی منفی شک‌نگری با نحوه ارائه‌، و همبستگی مثبت آن با نامتداول)، با مقداری تغییر در میزان تاثیر. این تفاوت‌ها می‌توانست به علت گوناگونی عوامل، شامل زمینه‌های مختلف، اختلاف در اندازه گیری، طرح تحقیق، اندازه نمونه و روش‌های جمع آوری داده‌ها باشد (چهره به چهره، تلفنی یا آنلاین) ولی تشابه دو تحقیق جداگانه NES نشان می‌دهد که 9 عوامل زمینه، بلکه اثرات تحقیق هستند که باعث تفاوت در نتایج می‌شوند.

بحث

اعتماد، همبستگی‌های زیادی تقریباً در همه جنبه‌های زندگی اجتماعی، از عشق گرفته تا پرداخت مالیات، از دلبستگی بین فرزند- پدر و مادر تا مشارکت سیاسی دارد. مدل‌های ارائه شده در بالا ثابت می‌کنند که اطمینان و عدم اطمینان به رسانه‌های خبری، به الگوهای ارائه به مخاطبان وابستگی دارند. مردمی‌که به رسانه متداول اعتماد دارند، به این سو می‌روند که اخبار متداول را ببینند و بخوانند. کسانی که نسبت به رسانه متداول شک دارند، به استفاده از منابع رسانه ای نامتداول مانند شبکه جهانی وب و PTR جلب می‌شوند. این همبستگی بین شک‌نگری رسانه و شیوه‌های ارائه اخبار در رسانه، به طور کلی در 4 نمونه بزرگ، بطور جداگانه تکرار شد، که از روش‌های متفاوت نمونه گیری، میزان مصاحبه و طرح‌های اندازه گیری متفاوت استفاده شده بود و در زمینه‌های متفاوتی بدست آمده بود.

این نشان می‌دهد که دیر باوران، منابع اطلاعاتی متنوعی دارند. ولی شخص باید به خاطر داشته باشد که هبستگی‌ها بین اعتماد رسانه ای و شیوه‌های ارائه مرسوم بودند. برحسب اندازه شیب، ضرایب به طور کلی کوچک بودند. برحسب میزان واریانس، شک‌نگری تنها برای کسری از واریانس در شیوه‌های ارائه اخبار به حساب می‌آمد. در حالت نهایی، اختلاف بین دیرباور ترین و زود باورترین‌ها وابسته به یک کاهش صرفاً 6/1 روز در هفته گذشته در تماشای اخبار تلویزیون ملی و یک کاهش 06/1 در امتیازات شیوه‌های ارائه رسانه اخبار متداول به طور کلی بود ( هر دو در مورد داده‌های APPC ). اگر چه این ممکن است در مواقعی قابل توجه باشد، در نهایت دارای تاثیر قدرتمندی نیست. شک‌نگری رسانه ای در حقیقت به نحوه ارائه ی خبر وابسته است، اما قطعاً تنها عاملی نیست که در شیوه ارائه دخالت می‌کند. حتی دیر باورترین فرد از مخاطبان نیز، اخبار ملی و محلی را از تلویزیون تماشا می‌کند و روزنامه‌های روزانه را می‌خواند. اگر چه شک‌نگران به طور میانگین تاحدی کمتر در معرض این کانال‌ها هستند، آنها هنوز بیشتر مطالب اطلاعات جاری شان را از منابعی می‌گیرند که به آن منابع اعتماد ندارند. به عبارت دیگر، وقتی به ارتباط مخاطبان با رسانه خبری می‌رسیم، 'دیدن' لزوماً 'باور کردن' نیست.

بنابراین، عده زیادی از مردم، علیرغم این حقیقت که به آن رسانه‌ها اعتماد ندارند، در معرض استفاده از لااقل چند رسانه متداول هستند. در حقیقت، بیشترین دیرباوران، استفاده بیشتر از مطالب متداول تا نامتداول را نشان داده اند. آیا این واقعیت که دیرباوران به منابع خبری متداول، حتی اگر به آنها اعتماد نداشته باشند، توجه می‌کنند، استفاده مخاطبان [از رسانه] را که بطور منطقی این تحقیق را باعث شده اند، نفی نمی‌کند؟ آیا این به معنای آن نیست که موارد مشاهده شده نقض اعتماد در حالت ارتباط مخاطب- رسانه کمتر از حالت‌های دیگر است؟ چرا کسانی که درباره رسانه‌های خبری متداول دیر باور هستند، با وجود عدم اطمینان، باز آنها را می‌بینند و می‌خوانند؟

یک جواب ممکن است این باشد که اخبار ، به نیازهای گوناگون (مثل لذت جویی) پاسخ می‌دهند؛ حتی اگر اعتماد را نقض کنند. چنان که یک رسم دراز مدت در تحقیق در مورد لذت بردن نشان می‌دهد، بعضی آدم‌ها فقط به این دلیل اخبار را تماشا می‌کنند تا بتوانند درباره آن با بقیه مردم گفتگو کنند، دیگران [برنامه شان را بارسانه] تطبیق می‌دهند تا احساس لذت کنند و واقعیت‌های ناخوشایند را فراموش کنند. کسب اطلاعات درباره دنیا، تنها یک دلیل تماشا کردن اخبار است. در مورد دلایل دیگر، اعتماد به رسانه کمتر اهمیت دارد. به عبارت دیگر، کسانی که خود را سرگرم می‌کنند تا به مسائل ناخوشایند فکر نکنند، احتمالاً بخاطر لذت بردن در مورد نیازهای دیگرشان، نقل نیازهای اجتماعی یا احتیاج به سرگرمی، به اخبار متداول توجه می‌کنند. این یک پاسخ عقلانی است که در آن عقلانیت، بخشی از دنبال کردن نیازهای احساسی است. روش دیگر برای بیان این دلیل، گفتن آن است که اعتماد در رسانه، وقتی محرک‌های نحوه ارائه خبر به منفعت و زیان مرکز ارتباطات ربطی پیدا نکند، چندان مهم نیستند. در زمینه مفهوم میان‌فردی، ممکن است ما با کسی که به او اعتماد نداریم، ارتباط داشته باشیم، فقط به خاطر اینکه بودن با او خوشایند است. ما اختیار خودمان را به دست چنین آدم‌هایی نمی‌دهیم، اما ممکن است از لحاظ اجتماعی بر یکدیگر تاثیر بگذاریم. حتی اگر بتوان منافعی کسب کرد که چندان به ماهیت اعتماد ربطی نداشته باشند، ما ممکن است با این آدم‌های غیر قابل اعتماد دوست باشیم. در ارتباطات بین مخاطب - رسانه، ماهیت اعتماد، درستی، قابل قبول بودن و عینیت پذیری است. مردم ممکن است ببینند که رسانه از انجام این تعهدات کوتاه مدت غفلت می‌کند، اما آنها هنوز شیوه ی ارائه را یک سرگرمی‌دارای هیجان یا یک وسیله مهم ارتباط با جامعه، یا حتی یک منبع پیشتیبان برای شکاکیت خود می‌دانند. به عبارت دیگر، ما ممکن است بدانیم که اخبار غیر قابل اطمینان است، اما باز آن را می‌بینیم برای اینکه خوشایند است، برای اینکه جالب است یا برای اینکه به ما کمک می‌کند با بقیه مردم یا جامعه به طور کلی در تماس باشیم.

یک توضیح دیگر برای این حقیقت که مردم با وجود بدگمانی به اخبار متداول در پی آنها هستند، مربوط به فقدان جایگزین‌های بنیادین است. تفاوت 'عادت‌های رسانه ای' (Media diet) دیرباورها نشان می‌دهد که آنها در جستجوی جایگزین‌هایی برای رسانه‌های متداول هستند. ولی در محیط‌های جاری رسانه ای، یافتن یک جایگزین واقعی برای اخبار متداول کار مشکلی است. اخبار متداول همه جا هستند، در حالی که کانال‌های نامتداول فعلاً کمتر فراگیر هستند. اخبار جانشین بیشتر در رادیو و اینترنت یافت می‌شوند. در حقیقت دیرباورها بیشتر از غیر دیرباورها به استفاده  از کانال‌های جانشین تمایل دارند، ولی اگر بخواهند اخبار تلویزیونی تماشا کنند، جایگزین‌های کمی‌در اختیار دارند. بنابراین، دیرباورها هنوز اخبار تلویزیونی متداول را تماشا می‌کنند، به سادگی به خاطر اینکه آنها هیچ انتخاب واقعی ندارند. از این دیدگاه، نحوه ارائه اخبار متداول می‌تواند به درستی عاقلانه به نظر بیاید.

این تحقیق بدون محدودیت نبوده است. اولین محدودیت، مربوط به موضوع چگونگی اندازه گیری شیوه ارائه بود. به گفته (Price) 'پرایس' و (Zaller) 'زالر' (1993)، «به راستی تشخیص سطوح ارائه خبر در رسانه‌های خبری در بررسی‌ها می‌تواند بسیار مشکل باشد. در تلاش برای برآورد کردن میزان نمونه ای استفاده از رسانه توسط مخاطبان، آنها ممکن است برای یادآوری جزئیاتی که اغلب مجموعه ای از رفتارهای برجسته است، دچار زحمت شوند» (P.135). 'پرایس' و 'زالر' دریافتند که به طور مثال، با اینکه داده‌های جمع آوری شده توسط کمپانی Arbitron Rating نشان می‌دهد که در حدود 6% بزرگسالان لااقل یکبار در هفته به NPR گوش می‌دهند، 35% از مخاطبان NES گفتند که آنها هم همینطور هستند (P.136) .

یافته‌های گزارش شده نشان دادند که دیر باوریان به رسانه متداول، مایل اند که بیشتر از اخبار اینترنت و PTR استفاده کنند. این یک تحقیق بسیار مشخص تر روی مصرف اخبار را لازم داشت، قبل از اینکه ما بتوانیم کاملاً این همبستگی را درک کنیم. بعضی تحقیقات، مثلاً (Johnson & kage 1998) دریافتند که مخاطبان، روی اینترنت به عنوان منبعی معتبرتر از رسانه‌های رسمی، برای ارائه اطلاعات خبری، قضاوت می‌کنند. دیر باوریان [نسبت به] رسانه‌های متداول چه نوع منابع اینترنتی را استفاده می‌کنند؟ آیا آن واسطه است یا محتوا یا فرصت اخبار آنلاین که به عنوان جانشین رسانه‌های رسمی‌مشاهده می‌شوند؟ ممکن است که بعضی ویژگی‌های اینترنت - تاثیر متقابل، بدون حد و مرز بودن، تنوع، قابلیت ارتباط، کاهش سلسله مراتب باعث شود که مردم اطلاعاتی را که به صورت آنلاین ارائه می‌شود، بیشتر قابل اعتماد بدانند؟ اندازه گیری دقیق تر نحوه ارائه خروجی‌های خاص خبرها و اعتبار آنها، برای جواب دادن به چنین سوال‌هایی لازم است.

محدودیت دیگر این تحقیق، مربوط به سوال‌های مدلل محور است. تحقیق کاوشگرانه گزارش شده در بالا، به ما آموخت که شک‌نگری، وابسته به مقدار بالاتر نحوه ارائه در عادات رسانه ای مخاطبان اخبار است. یک تفسیر این نتایج آن است که اعتماد به رسانه‌های متداول، منجر به نحوه ارائه ی اخبار متداول می‌شود و عدم اعتماد، منجر به این می‌شود که مردم جایگزین‌هایی را در اینترنت و PTR جستجو کنند. این تفسیر با یک رسم طولانی تحقیق در افشاگری انتخابی، سازگار است. (به طور مثال Hawkins 2001 ; Whelless 1974 ; Zillman & Bryton 1985) و همچنین با مقالات علمی‌اجتماعی مربوط به اعتماد عمومی‌سازگاری دارند. یک شاهد که مورد اعتماد فرض شود، می‌تواند یک دادگاه را متقاعد کند ولی وقتی شهادت‌ها مغایر یا مشکوک باشند، دادگاه به شاهدان بیشتری برای تشخیص حقیقت احتیاج دارد. به همین صورت، مخاطبان دیرباور که اطلاعات خبری متداول را مشاهده می‌کنند، با فقدان انصاف، اعتبار و حرفه گرایی [مواجه می‌شوند]، و به جستجوی جایگزین‌هایی از منابع خبری مختلف بر می‌آیند.

ولی تفسیرهای دیگری را هم می‌توان برای یافته‌ها پیشنهاد کرد. می‌توان استدلال کرد که مصرف کنندگان اخبار نامتداول مایل اند که نسبت به اخبار متداول‌تر، دیرباورتر بشوند، [که این] نتیجه ی نحوه ارائه اخبار نامتداول آنان است. به طور مثال، به دلیل اینکه منابع نامتداول مایل اند که بحث‌ها و گفتگوهای جز به جز 'Point counterpoint' و چالش‌های قوی‌تری نسبت به تفسیرهای معمول- که ویژگی اخبار متداول است- ارائه کنند، مخاطبان آنها یاد می‌گیرند که همان رویداد می‌تواند ارائه، تنظیم و از نقطه نظر متفاوتی مطرح شود. در نتیجه، مخاطبان به قدرت تسلط اخبار آگاه می‌شوند و بنابراین نسبت به ژورنالیسم دیرباورتر می‌شوند.

توضیح همبستگی بین شک‌نگری و نحوه ارائه ی اخبار رسانه متداول می‌تواند حتی ساده تر باشد: حمله به ژورنالیسم جاری در خروجی‌های خبری جایگزین تا رسانه‌های متداول، مبارزه جویانه تر است. شاید افشاگری این انتقادها، مخاطبانی را که به ژورنالست‌های متداول اعتماد ندارند، متقاعد کند. به عنوان مثال، 'راش لیمباو' (Rush Limbaugh) در نمایش رادیویی اش ادعا می‌کند که رسانه‌ها در رفتارشان با کاندیداها متعصب و بی انصاف هستند. (مثلاً، نیویورک تایمز، یک پوسته کمپین کلینتون است) و ادعا می‌کند که رسانه‌ها از استانداردهای متفاوتی در موقع گزارش کردن در مورد جمهوری خواهان و دموکرات‌ها استفاده می‌کنند. او بحث می‌کند که ژورنالیست‌ها «از آمریکای متداول بی اطلاع هستند» و تعدادی از گزارشگران فمینیست «ضد مردم» هستند. 'لیمباو' به گزارشگران تهمت می‌زند، به اعتبار و آبروی شخصی آنها حمله می‌کند و اخلاق روزنامه نگارها را مسخره می‌کند. نحوه ارائه ی چنین بحث‌هایی در کانال‌های نامتداول ممکن است مخاطبان را متقاعد کند که رسانه‌های متداول واقعاً غیر قابل اعتماد هستند.

بنابراین، اعتماد راهبر به نحوه ارائه‌ی خبر، فقط یکی از تفسیرهای ممکن برای انجام پژوهش‌های مقطعی است. بهتر است اینطور گفت که نحوه ارائه ی اخبار نامتداول است که شک نگری را در میان مخاطبان ترویج می‌دهد و نه چیز دیگر. تحقیقات بعدی باید از زمینه‌های طولی استفاده کند و سعی کند توضیح دهد که چه چیزهایی، علت چه چیزهایی هستند: آیا عدم اعتماد است که منجر به نحوه ارائه ی متفاوتی از سوی رسانه‌های نامتداول می شود، یا نحوه ارائه ی رسانه‌های نامتداول است که عدم اعتماد به اخبار متداول را پدید می آورد؟

ضمیمه A

بررسی مقوله‌های شک نگری به رسانه

بیان پرسش‌ها

طبقه بندی جواب‌ها

مجموعه

داده‌ها

1. شما فکر می کنید چه مدتی می توانید به سیستم‌های رسانه ای در مورد اینکه اخبار را به درستی گزارش می کنند، اعتماد کنید؟

برای همیشه

بیشتر اوقات

فقط بعضی وقت‌ها

هیچ‌وقت

NES

ED

فکر کردن در مورد رسانه خبری به طور کلی - یعنی، اخبار تلویزیون ملی، روزنامه‌هایی که بیشترین آشنایی را با آنها دارید و مجلات خبری- فکر می‌کنید که آنها: 2. منصف هستند

      3. تمام روایت را می گویند

      4. دقیق هستند

      5. می توانند قابل اعتماد باشند

مقیاس 1 تا 5

ED

6. روی هم رفته، شما آنچه را که کار مطبوعات در مورد پوشش دادن انتخابات ریاست جمهوری تا به حال انجام داده است، چطور ارزیابی می کنید؟

A- عالی

B- خوب

C- درست

D- ضعیف

ED

APPC

7. فکر کردن در مورد رسانه‌های خبری- اخبار تلویزیون ملی، و برنامه‌هایی که بیشترین آشنایی را با آنها دارید و مجلات خبری- آیا شما می‌گویید که رسانه خبری به جامعه در حل مشکلات کمک می کند یا رسانه‌های خبری راهی را که جامعه مشکلاتش را حل می کند، انتخاب می کنند؟

1. رسانه خبری به جامعه در حل مشکلاتش کمک می کند

2. رسانه خبری راهی را که با جامعه مشکلاتش را حل می کند، انتخاب می کند

ED‌

8. اینجا فهرستی از موسسات گوناگون در این کشور وجود دارد. شما می گویید که چقدر به کسانی که در حال حاضر این موسسات را اداره می کنند، اعتماد دارید؟

1. زیاد

2. تا حدودی

3. نه چندان

4. مطلقاً هیچ

ED

9. فکر می کنید که رسانه خبری به طور کلی به کدامیک توجه بیشتری دارد؟

1. اولین بودن در گزارش کردن یک رویداد

2. دقیق بودن در گزارش کردن یک رویداد

ED

ضمیمه B

تحلیل عامل اجزای اصلی مربوط به مقوله‌های ارائه اخبار در رسانه

 

a2

 ضمیمه C

'سنجه‌های گفتگوی الکترونیک' (Electronic Dialogue Measures)

شاخص حزب سیاسی - ایدئولو‍ژی

از مشارکت کنندگان درباره تعیین حزبشان و قدرت آن سئول شد. آنها همچنین در مورد تمایلات ایدئولوژیک شان مورد پرسش قرار گرفتند. روی یک زنجیره، از لیبرال نیرومند تا محافظه کار نیرومند. دو مولفه که همبستگی بالایی داشتند، ترکیب شدند تا یک مقیاس 11 نقطه ای با لیبرال‌های نیرومند را شکل بدهند. قویاً دموکرات‌ها با 5+ کدگذاری شدند، قویاً محافظه کارها - قویاً جمهوی خواه‌ها با 5- و میانه روها- مستقل‌ها با M=-0.26 ; SD= 3.18) .0)

افراط گرایی سیاسی: افراط گرایی سیاسی در حقیقت قدر مطلق شاخص حزب- ایدئولوژی بود. میانه روها با  O کدگذاری شده بودند و افراط گرایان، هم لیبرال و هم محافظه کار با 5، همراه با تغییر مقدارها در بین آنها. این متغیر دارای میانگین 2.74 همراه با انحراف معیار 1.64 بود.

آگاهی سیاسی: ابعاد گوناگون آگاهی سیاسی ترکیب شدند تا مقیاس اندازه گیری واحدی را شکل دهند. مقوله‌هایی شامل 10 سئوال سیاست عمومی و دانش مدنی (مثلاً چه کسی مسئولیت نهایی تصمیم گیری را دارد که آیا یک قانون، اساسی است یا نه؟) ، 7 سئوال درباره زمینه‌های شخصی کاندیداهای ریاست جمهوری ( مثلاً کدامیک از کاندیداهای دموکرات، یک بازیکن حرفه ای بسکتبال بوده، کدامیک از کاندیداهای GOP ، قبلاً POW بوده است؟) و 7 سئوال اضافی درباره نظریات کاندیداها در دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری در میان دموکرات‌ها و جمهوری خواهان (مثلاً کدامیک از کاندیداهای دموکرات از بهداشت جهانی حمایت کرد؟) تمام 24 مقوله برای جواب درست 1 امتیاز و برای جواب غلط O امتیاز گرفتند. از مقوله‌های میانگین گرفته شد تا یک مقیاس به دست آید.

a3

 

انعطاف برنامه: تعداد Limeslots انتخاب شده توسط مخاطبان وقتی که توانایی دسترسی آنها به بحث جمع آوری می شود، به عنوان یک معیار برای انعطاف برنامه به کار می رود. مشارکت کنندگان مشغول که زمان‌های کمتری در دسترس بودند، ارزش پایین تری داشتند، درحالیکه مشارکت کنندگان انعطاف پذیر که گفتند می توانند وقت آزاد زیادی به دست بیاورند، ارزش بالاتری داشتند. برای اینکه هیچ‌کس به هیچ وجه در 16 زمان در دسترس نبود، دامنه مقیاس انعطاف پذیری از  0  تا 12 در نظر گرفته شد (M= 2.15 ; SD = 1.92)

اعتماد متقابل: سه مقوله‌ی انتخابی از General Social Surrey اعتماد به دیگران را اندازه گیری کردند. (مثلاً «صحبت‌های کلی، بیشتر مردم می توانند مورد اعتماد باشند». در مقابل « شما نمی توانید در بررسی مردم خیلی دقیق باشید») گزینه‌های اعتماد با 1 و گزینه‌های عدم اعتماد با 0 کدگذاری شدند. مقیاس، میانگین سه مقوله بود.

 (Cronbach's  a = .74 ; M= 0.54 ; SD= 0.39) 

ضمیمه D‌

سنجه‌های 'بررسی‌های انتخابات ملی' (NES) و مرکز سیاست همگانی آنن برگ(APPC) ‌

شاخص حزب سیاسی - ایدئولوژی مانند داده‌های ED ، حزب ایدئولوژی در NES , APPC یک مقیاس 11 نقطه ای بود. با کدگذاری 5+  برای قویاً لیبرال‌ها- قویاً دموکرات‌ها و 5- برای قویاً محافظه کارها- قویاً جمهوری خواه‌ها، و  O برای میانه روها- مستقل‌ها، مقیاس NES از مقوله‌های V 980399 و  V980339 در 1998 و  V 960365 و V960420 در 1996 بدست آمد.

a4

تندروی سیاسی - تندروی سیاسی در حقیقت قدر مطلق شاخص حزب-ایدئولوژی بود.

 دامنه: 0 تا 5: 
 
a5

آگاهی سیاسی- در داده‌های APPC ، آگاهی سیاسی عملاً با استفاده از 6 مقوله تعریف شد: معرفی درست اینکه کدام یک از کاندیداهای دموکرات پشتیبان حفاظت محیط زیست بودند ( جواب صحیح هر دو Gore , Bradlly‌) کدامیک سپر یک سناتور پیشین و کدامیک بازیکن سابق بسکتبال بودند، کدامیک از کاندیداهای GOP از تحریم Soft money پشتیبانی کردند، کدامیک فرماندار یک ایالت بود و کدامیک در حال حاضر سناتور بود. منطق استفاده از این سوال‌ها و نه سوال‌های دیگر از میان همه مقوله‌های آگاهی در بررسی، آن بود که این ترکیب بالاترین قابلیت اطمینان را ارائه می داد (a=.84) . برای هر مخاطب جواب درست با 1 و جواب نادرست با 0 کدگذاری شد. سپس مقوله‌ها جمع بندی شدند. مقدار میانگین برابر 2.59 با انحراف معیار 2.03 بود.

در هر دو داده‌های NES، از مخاطبان سئوال شد که کدام مسئولیت شغلی یا سیاسی توسط آل گور، ویلیام رن کوییست، بوریس یلتسین ونت کینگریچ اداره می شود. (مقوله‌های V980475 از میان V980478 و  V961189 از میان V961192) جواب صحیح با 1 کدگذاری شد؛ در حالیکه همه جواب‌های نادرست دیگر با 0 کدگذاری شدند. مقیاس‌ها مجموع چهار مقوله بودند.

a6

فضای سیاسی- مقوله تمایل در APPC [اینطور] بیان شده بود «به نظر می آید بعضی از مردم آنچه را که حکومت و امور اجتماعی ادامه می دهند، بیشتر اوقات دنبال می کنند. آیا انتخابی در کار است یا نه. دیگران دارای این تمایل نیستند. شما می گویید که آنچه را که در دولت و امور اجتماعی در جریان است، دنبال می کنید. بیشتر وقت‌ها، بعضی اوقات، فقط گاهی، یا به ندرت؟» جواب‌ها از 1 (کمترین علاقه) تا 4 ( بیشترین علاقه) کد گذاری شدند. (M.01 ; SD=0.97)

در NES 1996، مقوله‌های اندازه گیری گرایش به کمپین (V960201) و میزان توجه مخاطبان به کمپین به طور کلی (V961337) و نیز پوشش دادن آنها در روزنامه‌ها (V960284) و تلویزیون ملی و محلی (V960243) و (V960245) به کار رفت تا مقیاس INVOLVEMENT سیاسی را بسازد (A=.76) به دلیل اینکه مقوله‌های توجه به رسانه در بررسی 1998 لحاظ نشده بودند، فقط «پیروی« (V980340) و «تمایل» (V980201) به کار رفتند. همه مقوله‌ها کد گذاری شدند؛ به طوری که مخاطب دارای بیشترین علاقه و توجه که 4 و مخاطب دارای کمترین علاقه و توجه کد 0 را گرفت. میانگین مقوله‌ها برای ایجاد مقیاس‌ها گرفته شد.

 a7

شک نگری رسانه- از چهارمین مخاطب اتفاقی APPC سئوال شد که به روش رسانه‌های خبری برای گزارش‌های آنها از کمپین ریاست جمهوری چه نمره ای می دهد. جواب‌های طبقه بندی شده « A- عالی » ( کد 0)، تا « F - خیلی ضعیف» (کد 1) بودند. مقوله دارای میانگین .41 و انحراف معیار 0.23 بود.

میزان شک نگری رسانه ای در داده‌های NES یک مقوله است که در آن از مخاطبان می پرسند که آنها فکر می کنند که چه مدت زمانی می توانند به رسانه‌ها برای گزارش درست اخبار اعتماد داشته باشند. طبقه بندی پاسخ از هیچوقت (کد 1) تا تقریباً همیشه ( کد 0) متغیر بود.

 a8

شیوه ارائه اخبار- مقیاس نحوه ارائه اخبار متداول از مقوله‌های اندازه گیری تعداد روزهای نحوه ارائه ی در هفته پیش از ان در تلویزیون ملی ومحلی و روزنامه‌ها ساخته شد و در داده‌های APPC ، از اخبار تلویزیون کابلی هم استفاده شد.

دامنه: 0 تا 7

 a9

مقیاس نحوه ارائه ی اخبار نامتداول از مقوله‌های اندازه گیری تعداد روزهای نحوه ارائه در رادیوی گفتگوی سیاسی (PTR) و اطلاعات کمپین روی وب در هفته پیش از آن بود. به دلیل اینکه NES در مورد تعداد روزهای نحوه ارائه ی در اطلاعات آنلاین کمپین سئوال نکرده بود، مقیاس افشاگری نامتداول NES فقط شامل مقوله‌های PTR بود.

a10

یادداشت‌ها:

[1] پروژه مکالمه الکترونیکی توسط Joseph N.Cappella,vicent price  و توسط تراست‌های قابل حمل بنیان گذاری شد. دیدگاه‌های بیان شده، در اینجا همان دیدگاه‌هایی هستند که مولفان به تنهایی بیان کرده اند. مولفان از Kathleen Hall به خاطر اجازه آنها برای استفاده از اطلاعات APPC  تشکر و قدردانی می‌کنند.

[2] از طرف دیگر، ما با گفتن اینکه اینترنت و رادیو و صحبت‌های سیاسی می‌تواند به عنوان رسانه جریان فرعی در نظر گرفته شود، عنوان نمی‌کنیم که همه محتویات آنها در یک جریان فرعی هستند. در حقیقت اینترنت با سایت‌هایی که همان اطلاعات را ارائه می‌دهند، از همان منابع جریان اصلی سرچشمه می‌گیرند. با این وجود، ویژگی‌های اخبار غیر فرعی بیشتر به صورت آنلاین شایع و متداول هستند تا اینکه در اخبار و مطبوعات اصلی. بر روی اینترنت، حتی کانال‌های جریان اصلی مانند CNN.COM، نسبت به رقبای تلوزیونی خودشان بیشتر به جریان فرعی نزدیک هستند. به طور مثال، آنها فضایی برای واکنش شنیداری و تعامل فراهم می‌کنند و شامل یک رابطه خوب با مباحثات ضد رسانه ای است. با این وجود، محتوای آنها سنت اخبار متوازن را حفظ می‌کند.

[3] با یک میانگین r مساوی با 18/0-، واریانس یا متغیر بیان شده توسط شک‌نگری 25/3% است.

[4] به خاطر مقایسه، تفاوت بین حداقل و حداکثر پاسخ دهندگان می‌تواند مرتبط با یک افزایش 4 یا 5 روزه در هفته گذشته در رابطه با رسانه باشد. این تأثیر چشمگیرتر است.

[5] به طور مثال، مشکوک ترین زن سفید پوست 40 ساله یک فرد سیاسی میانه رو است و 12 سال تحصیلات در رسانه و دانش سیاسی داشته است و هنوز یک ارزش پیش‌بینی  شدۀ 3 بر روی 1 تا 7 رسانه جاری دارد.

[6] 4/10/96

[7]  9/17/96

منابع:

- Bennet, S. E., Staci, L. R., & Flickinger, R. S. (2001). Assessing Americans' Opinions About the News Media's Fairness in 1996 and 1998. Political Communication,18, 163-182.

- Berlo, D. K., Lemert, J. B., & Mertz, R.J. (1969). Dimensions for Evaluating the Acceptability of Message Sources. Public Opinion Quarterly, 33(4), 563-576.

- Bradach, J. L., & Eccles, R. G. (1989). Price, Authority and Trust: From Ideal Types to Plural Forms. Annual Review of Sociology, 15, 97-118.

- Brosius, H., Wober, M., & Weimann, G. (1992). The Loyalty of Television Viewing: How Consistent is Television Viewing Behavior? Journal of Broadcasting and Electronic Media, 36(3), 321-335.

- Cappella, J.N., & Jamieson, K.H.(1997). Spiral of cynicism: The Press and the Public Good. New York: Oxford University Press.

- Carmines, E.G.,& Kuklinski, J. H. (1991). Incentives, Opportunities, and the Logic of Public Opinion in American Political Representation. In J. A. Ferjohn & J. H. Kuklinski (Eds.), Information and Democratic Processes (pp. 240-268). Urbana: University of Illinois Press.

- Coleman, J. S. (1990). Foundations of Social Theory. Cambridge, MA: Belknap Press of Harvard University Press.

- Cummings, L. L.,& Bromiley, P. (1996). The Organizational Trust Inventory (OTI): Development and Validation. In R. M. Kramer & T. R. Tyler (Eds.),

- Trust in organizations: Frontiers of Theory and Research (pp. 302-320). Thousand Oaks, CA: Sage.

- Domke, D., Watts, M.D., Shah, D.V.,& Fan,D. (1999).The Politics of Conservative Elites and the Liberal Media Argument. Journal of Communication , 49(4), 35-58.

- Eisenstadt, S. N., & Roniger, L. (1984). Patrons, Cients and Ffriends: Interpersonal Relations and the Structure of Trust in Society. Cambridge, MA: Cambridge University Press.

- Fenton, N. (2000). Critical Perspectives on Trust and Civil Society. In F. Tonkiss, A.Passey, N.Fenton,& L.Hems (Eds.),Trust and Civil Society (pp.151-174). London: MacMillan.

- Frank, R. H. (1988). Passions with Reason. New York: Norton. Fukuyama,F. (1995).Trust: Social Virtues and the Creation of Prosperity .New York: Free Press.

- Gambetta, D. (1988). Can We Trust Trust? InD. Gambetta (Ed.), Trust: Making or Breaking Cooperative Relations (pp. 213-237). New York: Blackwell.

- Gamson, W. A. (1968). Power and Discontent. Homewood, IL: Dorsey Press.

- Gaziano, C. (1988). How Credible is the Credibility Crisis? Journalism Quarterly, 65(2), 267-278.

- Gaziano,C.,&McGrath, K. (1986). Measuring the Concept of Credibility. Journalism Quarterly, 63, 451-462.

- Giner-Sorolla, R., & Chaiken, S. (1994). The Causes of Hostile Media Judgments. Journal of Experimental Social Psychology, 30, 165-180.

- Hawkins, R. P., Pingree, S., Hitchon, J., Gorham, B. W., Kannaovakun, P., Gilligan, E., et al. (2001). Predicting Selection and Activity in Television Genre Viewing. Media Psychology, 3(3), 237-264.

- Holmes, J. G., & Rempel, J. K. (1989). Trust in Close Relationships. In C.

- Hendrick (Ed.), Close Relationships (Vol. 10, pp. 315-359). Newbury Park, CA: Sage.

- Hubbell, A. P., & Medved, C. E. (2001, June). Measuring Trustworthy Organizational Behaviors: A review of the Literature and Scale Validation. Paper Presented at the International Communication Association Annual Conference, Washington, DC.

- Johnson, S. M., & Talitman, E. (1997). Predictors of Success in Emotionally Focused Marital Therapy. Journal of Marital &Family Therapy, 23 (2), 135-152.

- Johnson, T. J., & Kaye, B. K. (1998). Cruising is Believing? Comparing the Internet and Traditional Sources on Media Credibility Measures. Journalism and Mass Communication Quarterly, 75, 325-245.

- Kiousis, S. (2000, June). Boomerangs Agenda Setting: Presidential Media Coverage and Public Confidence in the Press. Paper Presented at the 50th Annual International Communication Association Conference, Acapulco, Mexico.

- Kohut, A.,& Toth, R. C. (1998). The Central Conundrum: How can People Like What They Distrust. Harvard International Journal of Press/Politics, 3(1), 110-117.

- Liebes, T. (2001). Inside a News Item: A Dispute over Fframing. Political Communication, 17, 295-305.

- Liebeskind, K. (1997). Credibility Problems Plague all Media. Editor & Publishers, 130 (50), 23.

- Lorenz, E. (1999). Trust, Contract and Economic Cooperation. Cambridge Journal of Economics, 23(3), 301-315.

- Lupia, A.,& McCubbins,M.D. (1998). The Democratic Dilemma: Can Citizens Learn What They Need to Know? Cambridge, MA: Cambridge University Press.

- Meyer, P. (1988). Defining and Measuring Credibility of Newspapers: Developing an Index. Journalism Quarterly, 65, 567-588.

- Mirowsky, J.,& Ross, C. E. (1986). Social Patterns of Distress. Annual Review of Sociology, 12, 23-45.

- Mutz, D. C. (1998). Impersonal Influence: How Perceptions of Mass Collectives Affect Political Attitudes. Cambridge, MA: Cambridge University Press.

- Orbell, J., & Dawes, R. M. (1991). A 'Cognitive Miser' Theory of Cooperators' Advantage. American Political Science Review, 85(2), 515-528.

- Paige, J. M. (1971). Political Orientation and Riot Participation. American Sociological Review, 36(5), 810-820.

- Pask, E. J. (1995). Trust: An Essential Component of Nursing Practice-Implications for Nurse Education. Nurse Education Today, 15(3), 190-195.

- Porter, T.W., & Lilly, B. S. (1996). The Effects of Conflict, Trust, and Task Commitment on Project Team Performance. International Journal of Conflict Management, 7(4), 361-376.

- Price,V.,&Zaller,J. (1993). Who Gets the News? Alternative Measures of News Reception and Their Implications for Research. Public Opinion Quarterly,57 (2), 133-164.

- Putnam, R. (1993). Making Democracy Work: Civic Traditions in Modern Italy. Princeton, NJ: Princeton University Press.

- Rotter, J. B. (1967). A New Scale for the Measurement of Interpersonal Trust. Journal of Personality, 35, 651-665.

- Scholz, J. T., & Lubell, M. (1998). Trust and Taxpaying: Testing the Heuristic Approach to Collective Action. American Journal ofP olitical Science, 42(2), 398-417.

- Seligman, A.B. (1997). The Problem of Trust . Princeton, NJ: Princeton University Research.

- Sniderman, P. M., Brody, R. A.,& Tetlock, P. E. (1991). Reasoning and Choice: Explorations in Political Psychology. Cambridge, MA: Cambridge University Press.

- Tsfati, Y. (2001). Media Skepticism and Climate of Opinion Perception. Paper Presented at the World Association of Public Opinion Research Annual Conference, Rome, Italy.

- Vollone, R. P., Ross, L., & Lepper, M. R. (1985). The Hostile Media Phenomenon: Biased Perception and Perception of Bias in Coverage of the Beirut Massacre. Journal of Personality and Social Psychology, 49(3), 577-585.

- Watts,M. D., Domke, D., Shah, D. V., & Fan, D. (1999). Elite Cues and Media Bias in Presidential Campaigns. Communication Research,26(2), 144-175.

- West, M. D. (1994). Validating a Scale for the Measurement of Credibility: A Covariance Structure Modeling Approach. Journalism Quarterly, 71(1), 159-168.

- Wheeless, L. R. (1974). The Effects of Attitude, Credibility, and Homophily on Selective Exposure to Information. Speech Monographs, 41, 329-338.

- Zillman, D., & Bryant, J. (1985). Selective Exposure to Communication. Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum.