یادگیری، آموزش و فیلم - قسمت اول

یادگیری، آموزش و فیلم - قسمت اول

«فیلم آموزشی» پدیده‌ای است که در کشورهای پیشرفته از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. آن‌ها مدت‌هاست با مدرن‌سازی نظام آموزشی، روش‌های سنتی را با تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در آمیخته و به الگوهای موفق و موثری در آموزش دست یافته‌اند. اما در ایران با وجودی که سابقه فیلم و تلویزیون آموزشی به حدود 40 سال قبل برمی‌گردد و این روزها نیز سی و نهمین دوره جشنواره فیلم‌های آموزشی رشد را پشت سر می گذاریم، هنوز کتاب درسی تنها رسانه رسمی آموزشی است و از بکارگیری سایر رسانه‌ها و به‌ویژه تکنولوژی‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در نظام رسمی و متمرکز آموزشی خبری نیست. امید است برنامه درسی ملی که هم اکنون مراحل تدوین و تنظیم را طی می‌کند به این نقیصه مهم نیز بپردازد.

فیلم آموزشی و مقتضیات تهیه و تولید آن موضوع مقالاتی است که در ادامه از نظرتان خواهد گذشت. این مجموعه مقاله از سوی رضا ضیایی دوستان، از فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد سینما که 16 سال سابقه تولید فیلم‌های آموزشی دارد به رشته تحریر درآمده است. با هم می‌خوانیم.

***

همه ما نیازمندیم که یاد بگیریم. یادگیری همیشه و در همه حال با ماست و نقش تعیین کننده‌ای در موفقیت و یا عدم موفقیت ما دارد. اهمیت آموزش در زندگی امروز، دولت‌ها را موظف می‌کند که ترتیبی اتخاذ کنند تا امکان آموزش برای همگان فراهم شود و رسیدن به این ایده‌آل نیازمند داشتن برنامه‌های کوتاه و بلند مدتی است که با استفاده از امکانات، وسایل، راهکارهای مناسب و با در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و تاریخی هر جامعه امکان پذیر خواهد بود.

  یکی از امکاناتی که می‌تواند نقش مهمی در آموزش ایفا کند فیلم است. فیلم به عنوان رسانه‌‍ای  تاثیرگذار می‌تواند ضمن جذب مخاطب به طرق ،مستقیم و غیر مستقیم، آموزش را امکان پذیر کند. جایگاه و نقش فیلم در نظام آموزشی انکارناپذیر است ودر کشورهای پیشرفته استفاده از فیلم‌های آموزشی رواج یافته و به شیوه‌های مختلف از طریق شبکه‌های تلویزیونی، تلویزیون‌های کابلی و شبکه‌های ویدیویی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کشور ما نیز از این تحولات بی‌نصیب نبوده و از سال‌ها قبل با توجه به اهمیت فیلم و کاربرد آن در آموزش تدابیر مختلفی در این باره اندیشیده و به اجرا گذاشته شده است. سابقه تلویزیون آموزشی در کشور ما به بیش از سی سال قبل برمی‌گردد و سال‌هاست که در مدارس کشور، به اشکال مختلف و گاه کاملا متفاوت، از فیلم استفاده می‌کنیم ولی آیا این فعالیت‌ها هدفمند و نتیجه بخش بوده است؟ اساسا تفاوت آنچه که در کشور ما اتفاق می‌افتد با آنچه که در سایر کشورها اتفاق می‌افتد در چیست؟ برای استفاده از فیلم آموزشی در کشور چه برنامه‌ای داریم؟ تاکنون در این راه چه گام‌هایی برداشته‌ایم و آیا فعالیت‌ها در این زمینه پیوسته و هدفمند بوده ودر جهت تقویت اقدامات قبلی صورت گرفته است؟

به گواهی آماردر طول10  سال گذشته فعالیت‌های خوبی در زمینه تولید فیلم آموزشی در بخش دولتی صورت گرفته و آثار خوبی هم تولید شده ولی از آنجا که عامل اصلی موفقیت یعنی راه اندازی یک سیستم به هیچ وجه در برنامه دیده نشده، بعد از یک دوره شکوفایی به دلایل متعددی از جمله تغییر مدیریت ها و سلیقه ها، مشکلات تامین منابع مالی و اتکاء کامل به بودجه دولتی روند حرکتی این فعالیت‌ها به تدریج کند وکندتر و در پاره‌ای موارد به کلی متوقف شده است. اگر این اتفاقات دقیقا بررسی و به درستی ریشه‌یابی نشوند هر گونه راه‌اندازی این فعالیت‌ها به شیوه قبلی، مثلا تخصیص اعتبار دولتی به دلیل روی کار آمدن یک مدیر فعال، نه تنها مفید نبوده بلکه زیان بخش نیز خواهد بود.   

طرح راه اندازی سیستم تولیدفیلم آموزشی

امروزه تقریبا همه کارشناسان ومدیران، در رده‌های مختلف، بر سر جایگزینی برنامه محوری به جای کتاب محوری در نظام آموزشی کشور،اتفاق نظر دارند. براین اساس،آموزش از طریق یک برنامه تلفیقی اجرا می‌شود که بخش‌های مختلف این برنامه به صورت یک مجموعه در خدمت اهداف آموزشی خواهد بود. در نظام آموزشی برنامه محور، مولف کتاب درسی با توجه به تمام امکانات برنامه به تالیف کتاب دست می‌زند و کتاب را یکی از بخش‌های برنامه می‌بیند نه کل آن، به همین دلیل در کتاب او فضاهای خالی زیادی وجود خواهد داشت که با حضور معلم، عکس و تصویر، مواد کمک آموزشی، رسانه‌های دیداری و شنیداری،کارعملی ویا حتی بازی و گردش علمی تکمیل ودر نهایت حاصل کار در قالب یک بسته آموزشی به مدارس عرضه خواهد شد.

اگر به فرآیند تهیه هر یک از اجزاء یک بسته آموزشی توجه کنیم، می‌بینیم که به دلیل یکی بودن برنامه درسی و کتاب درسی، نظام آموزشی ما تا به امروز، تنها در بخش تالیف کتاب درسی توانسته احتیاجات مدارس را فراهم کند، واز آنجا که بقیه موارد یا جزئی از برنامه نبوده‌اند ویا به عنوان اجزای فرعی به آنها نگاه شده،برنامه‌ریزی مناسبی نیز برای تولید آنها صورت نگرفته است. حال که تغییر رویکرد از کتاب محوری به برنامه محوری اجتناب ناپذیر بوده و از سوی اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، برنامه‌ریزان و مدیران بر اجرای آن تاکید می‌شود، طبیعی است که باید برای تهیه سایر بخش‌های برنامه درسی نیز مانند کتابی درسی و مواد چاپی، که تشکیلات گسترده وسازمان یافته‌ای دارد، برنامه‌ریزی کرد.

یکی از مهم‌ترین بخش‌های برنامه درسی فیلم آموزشی است. با وجود تجربه چندین ساله تولید رسانه‌های دیداری و شنیداری آموزشی در بخش دولتی، و با وجود دوره‌های موفق، به دلایل مختلفی از قبیل: عدم استقلال مالی،  نحوه اختصاص بودجه، ساختار پرسنلی ناهماهنگ، همخوان نبودن.

نقش‌ها با وظایف و اختیارات، نداشتتن یک برنامه راهبردی درازمدت و مهم‌تر از همه دیده نشدن فیلم به عنوان یکی از ارکان برنامه درسی، متاسفانه امکان اجرای اصلی‌ترین شرط تولید فیلم آموزشی، یعنی راه‌اندازی یک سیستم تولید فیلم آموزشی فراهم نشده است.سیستمی که قادر به ایجاد یک چرخه تولید،توزیع و تکثیر باشد و بتواند با رساندن فیلم آموزشی به کلاس درس،به عنوان یکی از نیازهای آموزشی دانش آموزان به فعالیت خود ادامه دهد.

هر چند در بخش دولتی،همان‌گونه که ذکر شد، موفقیت هایی در زمینه تولید فیلم آموزشی به دست آمده،ولی با بررسی دقیق روند فعالیت در گذشته،این سوآل مطرح می شود که آیا امکان راه اندازی سیستم تولید فیلم آموزشی در بخش دولتی،با توجه به ویژگی این کار و تقابل آن باروال اداری،وجود دارد؟آیااین کار با اهداف بلند مدت دولت در زمینه خصوصی سازی منافاتی ندارد؟ وآیا اگر طی یک پروسه چند مرحله‌ای این سیستم در بخش خصوصی، بدون اتکا به بودجه دولتی، راه‌اندازی شود کارآمدتر نخواهد بود؟

متاسفانه شرایطی که در حال حاضر حاکم بر فضای تولید فیلم آموزشی است به هیچ وجه برای ترغیب بخش خصوصی به سرمایه گذاری جذابیت لازم را ندارد، ولی می‌توان شرایطی فراهم کرد که بخش خصوصی به گام نهادن در این راه ترغیب شود. برای رسیدن به این هدف باید طبق یک برنامه‌ریزی دقیق، بخش دولتی ابتدا با حمایت‌های خود بخش خصوصی را به فعالیت در این زمینه علاقمند کند و با فراهم کردن بسترهای لازم، به منظور بالا بردن ضریب اطمینان سرمایه‌گذاری، شرایط راه‌اندازی یک چرخه تولید، تکثیر و توزیع فیلم آموزشی را ایجاد نماید. 

به این منظور انجام اقداماتی ازقبیل: گنجاندن فیلم در برنامه درسی و تاکید به استفاده از آن در کتاب‌های درسی و طراحی آزمون‌ها، ترویج و بسط فرهنگ استفاده از فیلم آموزشی در مدارس و خانواده‌ها، حمایت از تولیدکنندگان فیلم آموزشی با پشتیبانی از قانون حق انحصاری تکثیر و فروش محصولات در مدارس ضروری به نظر می‌رسد. در تمام این مراحل بایداین نکته را در نظر داشت که هدف از اجرای این طرح فراهم آوردن شرایطی است که در آن بخش خصوصی بتواند خود تولید کند، فیلم‌ها را  به کلاس درس برساند و با استفاده ازدرآمد به دست آمده به فعالیت خود ادامه دهد. طبیعی است که رسیدن به این هدف نیازمند تدوین طرحی چند مرحله‌ای است تا با گذار از این مراحل امکان رسیدن به هدف نهایی فراهم شود.