خطاهای روزنامه‌نگاری پزشکی

خطاهای روزنامه‌نگاری پزشکی

گزارش‌های روزنامه‌نگاران درباره تحولات پزشکی، پیام‌های بهداشتی‌ را انتقال می‌دهد که می‌توانند بر رفتار متخصصان بالینی (بالین‌گر‌ها) و بیماران تأثیر بگذارد. در اغلب موارد این پیام‌ها به‌وسیله گزارشگران مجربی تهیه می‌شود که حتی در مواجهه با اخبار فوری و ضرب‌الاجل‌های فشرده، کار را با دقت و ملاحظه انجام می‌دهند؛ اما در مواردی نیز پیامی که به‌وسیله برخی از روزنامه‌نگاران تهیه می‌شود، نادرست یا گمراه‌کننده است. بخشی از این تحریف را می‌توان به کم اطلاعی یا ناتوانی آنها در تفسیر یا انتقال جزئیات نتایج بررسی‌های بالینی نسبت داد؛ و بخشی دیگر از آن به دلیل تردید درباره نقش درست روزنامه‌نگاران است: آیا کار ما توصیف تصویر بزرگ‌تر است، یا صرفاً گزارش آنچه «جدید» است؟ آیا باید نسخه‌های سیاه‌ و سفید از واقعیت ارائه کنیم که به‌ عناوین خبری چشمگیر راه می‌یابند، یا ارائه پیچیدگی‌های خاکستری‌تر که تلخیص کردن آن‌ها به حقایقی ساده، مشکل است؟

به باور من، هنگامی که روزنامه‌نگاران پیچیدگی‌ها را نادیده می‌گیرند یا نمی‌توانند پس‌زمینه خبر را بیان کنند، پیامی را منتقل می‌کنند که به ناگزیر نارسا یا تحریف‌شده است. خبرنگاران و دست‌اندکاران سانه‌های خبری نیاز دارند که هر چه بیشتر در این زمینه‌ها آگاه‌ شوند تا بتوانند نقش خود را به‌طور کامل‌ در رساندن پیام‌های دقیق، کامل و متعادل و بهداشتی به مردم ایفا کنند.

برخی از روزنامه‌نگاران پزشکی خواهند گفت که نقش اصلی آنان گزارش 'news'- به معنای دقیق کلمه- است، یعنی چیزی که تازه است. این روزنامه‌نگاران گرایش دارند که یافته‌های یک بررسی بالینی جدید را بدون ارجاع چندان به بررسی‌های پیشین گزارش کنند. برای مثال، در سال 2006، گزارش‌های خبری متعددی درباره «کار‌آزمایی بالینی** تصادفی و کنترل‌شده درباره اصلاح رژیم غذایی» مربوط به برنامه «ابتکار عمل سلامت زنان» (Women's Health Initiative) منتشر شد که نتیجه گرفته بود رژیم غذایی «کم‌چربی» (که در آن چربی فقط 20 درصد کالری‌های دریافتی روزانه را تشکیل می‌دهد)‌، هیچ نفعی ازلحاظ کاهش میزان بیماری‌ها در زنان ندارد؛ اما با توجه به نتایج این کار آزمایی، این نتیجه‌گیری دقیق نیست: میزان‌های سرطان پستان در میان زنانی که به‌شدت دریافت چربی را کاهش داده بودند، نسبت به گروه مقایسه، 22 درصد پایین‌تر بود؛ و موضوع شاید بیشتر مسئله‌ساز این بود که تقریباً هیچ گزارش خبری درباره این کار آزمایی اشاره‌ای به یافته‌هایی نکرده بودند که در ابتدا در سال 2005 از «بررسی مداخله غذایی زنان» منتشر شده بود و به‌روشنی تأثیر رژیم غذایی کم‌چربی را بر خطر عود سرطان سینه در میان زنان مبتلا به این بیمار نشان می‌داد. ظاهراً (از دیدگاه روزنامه‌نگاران) نتایج این بررسی در سال 2006 دیگر محلی از اِعراب نداشت. پیام «تازه» بهداشت عمومی برای زنان این بود که میزان چربی رژیم غذایی اهمیت خاصی ندارد.

‌ در بعد گسترده‌تر، مشکلی که در چرخه 24 ساعته و هفت روز در هفته اخبار تشدید می‌شود، این است که روزنامه‌نگاران در موارد بسیاری نمی‌توانند تحولات جدید را درون ‌بافت (context) معقولی برای خوانندگان یا بینندگان قرار دهند. گزارشگران در چنین محیطی به چیزی جز بیان‌کنندگان عناوین خبری یا اجراکنندگان مصاحبه‌های «بزن و در رو»، بدل نمی‌شوند. برای مثال، یک گزارش در برنامه Early Show در تلویزیون CBS شامل یک بحث 105 ثانیه‌ای درباره آنژیوپلاستی از راه شریان رادیال در مچ دست بود. اول اینکه، مصاحبه‌گر همه آنژیوپلاستی‌ها را به غلط به‌عنوان «باز کردن شریان‌های مسدود از راه شریان مچ» توصیف کرد. سپس، به یک متخصص قلب مداخله‌ای *** برجسته زمان کافی داده شد تا بگوید آنژیوپلاستی از راه شریان رادیال مچ اغلب ارزان‌تر و در اغلب بیماران نسبت به آنژیوپلاستی معمول (از راه شریان رانی) برتر است- اما او آن‌قدر وقت پیدا نکرد که بگوید این تأکید بر اساس نتایج کدام بررسی است. همچنین هیچ بحثی درباره اینکه کی و چرا باید آنژیوپلاستی را انجام داد مطرح نشد، جدا از اینکه یک بررسی بزرگ و چندین ساله پرسش‌های مهمی را درباره انجام بیش‌ازحد آنژیوپلاستی برانگیخته است.

گاهی روزنامه‌نگاران احساس می‌کنند لازم است که نقش 'جارچی‌های کارناوال' را ایفا کنند، درباره یک پژوهش جاروجنجال راه بیندازند تا توجه‌ها را به آن موضوع جلب کنند. این کار آنان را وامی‌دارد تا نتایج آن پژوهش را به عنوان موضوعی جدید یا متفاوت قالب‌بندی کنند- نتایج بررسی را به‌عنوان یافته‌هایی دور از انتظار یا گسستی نسبت به گذشته تصویر کنند- چراکه می‌خواهند گزارششان به شکل برجسته‌ای انعکاس یابد یا دبیرشان انتشار آن را بپذیرد.

برای مثال گزارش‌های خبری درباره یافته‌های بررسی 'جایگزین‌های متوالی درمانی برای تسکین افسردگی ' (STAR*D) را در نظر بگیرید که در مارس 2006 منتشر شد. بررسی STAR*D یک کار آزمایی پیچیده بود که برای آزمودن رویکردهای درمانی برای بیماران دچار افسردگی وخیم که دریافت یک داروی ضدافسردگی به آنان کمک نکرده بود، طراحی شده بود. نتایج این بررسی نشان داد که 50 درصد از بیماران پس از پیروی از اقدامات درمانی اضافی، مانند تعویض دارو یا افزودن داروی دوم، دریافت دوز بالاتر دارو، انجام روان‌درمانی شناختی یا ترکیبی از این‌ها بهبود پیداکرده‌اند. احتمالاً این یافته‌ها برای افراد دارای افسردگی وخیم و درازمدت خبر خوبی بود.

بااین‌حال، در 23 مارس واشنگتن‌پست یک گزارش خبری منتشر کرد که لید آن نتایج این بررسی را یک شکست توصیف کرده بود، زیرا نیمی از بیماران در آن بهبود پیدا نکرده بودند. در این گزارش آمده بود: 'بر اساس یافته‌های یک بررسی قطعی که با حمایت دولت انجام شده، داروهای ضدافسردگی نمی‌توانند علائم افسردگی عمده را در نیمی از همه بیماران، حتی هنگام دریافت بهترین مراقبت معالجه کنند.' ظاهراً برای نویسنده گزارش اشاره ساده به اینکه نیمی از بیماران بهتر شدند و نیمی دیگر نشدند، به‌اندازه کافی تازه یا جالب نبوده است.

انتشار بیش از یک دهه اخبار درباره خارج کردن بی‌سابقه داروها از بازار و سایر تحولات نگران‌کننده درباره ایمن بودن یا کارآمدی داروها بسیاری از روزنامه‌نگاران را به‌درستی به پوشش تهاجمی موضوعات مربوط به شرکت‌های داروسازی کشانده است. بیشتر این گزارش‌ها مواردی مهم از روزنامه‌نگاری تحقیقی بوده‌اند که سودمندی‌های بسیاری به بار آورده‌اند، ازجمله افزایش شفافیت و بهنگام بودن در گزارش نتایج کار‌آزمایی‌های بالینی؛ اما طرف زیان‌آور این پوشش خبری رساندن این پیام پنهانی به مردم است که بسیاری از داروهای موجود در بازار ایمن یا مؤثر نیستند- و سازمان‌های فدرال ناظر بر ایمنی داروها عموماً ناتوان هستند.

در جریان جلسات استماع کنگره در سال 2004 که باعث موجی از این نوع پوشش خبری شد، دیوید گراهام، یک مسئول ایمنی داروها در «اداره غذا و داروی آمریکا» (FDA) به پنج داروی موجود در بازار اشاره کرد که به گفته او ایمن بودنشان باید 'به‌طورجدی مورد بررسی قرار گیرد.' روز بعد برخی از گزارش‌ها و مقالات روزنامه‌ها و با ذکر جزئیات درباره '5 داروی خطرناک' بود- داروی ضد آکنه ایزوترتینوئین، داروی لاغری سیبوترامین، داروهای مهارکننده سیکلواکسیژناز-2 به نام والدوکوکسیب، داروی کاهنده چربی خون رُسوواستاتین و داروی ضد آسم سالمترول؛ اما چهار سال بعد، همه این داروها به‌جز یکی (والدوکوکسیب) هنوز در بازار دارویی موجودند. گرچه با نصب هشدارهای احتیاطی به‌صورت مربع‌های سیاه (black-box warning) برای اغلب این داروها لحن هشدارنسبت به آنها تشدید شده است و یک نظام توزیع جدید ایمنی- مدار برای داروی ایزوترتینوئین ایجاد شده است. معدودی از گزارش‌های خبری در آن زمان اشاره کرده بودند که فهرست داروهایی که گراهام نام برد، فهرست شخصی خود او از داروهای نگران‌کننده بوده‌اند و نه فهرست FDA یا کسی دیگر. تقریباً هیچ دارویی در بازار مطلقاً بی‌خطر نیست. وب‌سایت‌هایی مانند WorstPills.org که مربوط به سازمان حامی حقوق مصرف‌کنندگان (Public Citizen) است بدون ‌اغراق حاوی صدها مورد ابراز نگرانی درباره اثرات داروهای متعدد هستند... نتیجه‌ای که می‌توان گرفت این است که رسانه‌های خبری عمدتاً موضوعات مربوط به ایمن یا مؤثر بودن داروها را نادیده می‌گیرند تا هنگامی که به هر دلیلی یک بررسی جدید دراین‌باره منتشر شود یا شخصی در کنگره درباره چنین نگرانی‌هایی سخن بگوید.

از طرف دیگر پوشش خبری ایمنی و کارایی داروها در گذشته آن‌قدر نامنظم و بی‌ثبات بوده است که اکنون رسانه‌های خبری احساس وظیفه می‌کنند درباره بسیاری از یافته‌های مربوط به دارو گزارش کنند، بدون توجه به اینکه آیا گزارشگرانشان این یافته‌ها را می‌فهمند یا نه. یک نمونه برجسته در این مورد، پوشش خبری داروهای ازتیمیی (Ezetimibe) و سیمواستاتین (Simvastatin) در کار آزمایی با عنوان «داروهای هیپرکلسترولمی پسرفت آتروسکلروز را تشدید می‌کند» (ENHANCE) است. گرچه نتایج این بررسی تردیدهایی درباره سودمندی درمان با داروهای کاهنده چربی استاتینی با افزودن داروی ازتیمیبی به آن‌ها ایجاد می‌کرد،‌ اما یافته‌های این کار آزمایی را تقریباً همه روزنامه‌نگاران به اشتباه گزارش کردند. برخی از روزنامه‌نگاران تأکید کردند که این کار آزمایی نشان‌دهنده بی‌فایده بودن این دارو در پیشگیری از حملات قلبی و سکته مغزی است - نتیجه‌ای که یقیناً بر اساس این بررسی نمی‌توان به آن رسید، چراکه اصولاً اهداف نهایی آن حملات قلبی و سکته‌های مغزی نبودند. ما هرگز هزینه این اطلاع‌رسانی نادرست را از نظر بیماران وحشت‌زده یا پزشکانی که شاید به‌طور غیرضروری مصرف یا تجویز این دارو را قطع کردند، نخواهیم دانست.

به نظر من،‌ اگر کمترین احتمالی وجود داشته باشد که پزشکان یا بیماران بر اساس گزارش‌های ما خبرنگاران عمل کنند، در آن صورت ما نسبت به پایبندی به معیارهای بالاتر حرفه‌ای احساس مسئولیت بیشتری می‌کنیم. ما متخصص بالینی نیستیم، اما باید چیزی بیش از جارچی‌ کارناوال‌ها باشیم؛ ما به‌جای دنبال کردن سایر اهداف حاشیه‌ای کاری‌، باید ارتباط‌گران بهداشتی قابل‌اعتمادی باشیم که هدف اصلی‌مان رساندن اطلاعات بهداشتی درست و معتبر به عامه مردم است. شواهدی قوی وجود دارد که بسیاری از روزنامه‌نگاران با این نظر موافق‌اند و آنان -به‌خصوص- می‌پذیرند که برای درک پژوهش‌های پزشکی و آماری تعلیم چندانی ندیده‌اند؛ اما این حرفه نه‌تنها آموزش بهتر روزنامه‌نگاران بهداشتی را طلب می‌کند، بلکه نیاز به گزارش‌های خبری دقیق، متعادل و همه جانبه درباره موضوعات بهداشتی نیز دارد تا به‌جای اینکه فقط تصاویری سیاه‌وسفید از موضوعات بهداشتی ترسیم شود، از همه رنگ‌های خاکستری روی تخته‌رنگ برای ترسیم تصویری از واقعیت‌های پیچیده استفاده شود. روزنامه‌نگاران می‌توانند این کار را با انجام یک آزمون «خواننده یا بیننده محتاط» بر روی گزارششان شروع کنند: یک شخص محتاط درباره یک مداخله درمانی پزشکی معین بر اساس گزارش خبری من،‌ چه‌کاری خواهد کرد یا چه نظری خواهد داشت و آیا من در رساندن بهترین پیام بهداشت عمومی ممکن موفق بوده‌ام؟

 گرچه این مسئولیت‌پذیری اولیه برای بهبود روزنامه‌نگاری بهداشت به عهده روزنامه‌نگاران است،‌ اما متخصصان بالینی و پژوهشگران هم می‌توانند دراین‌باره کمک کنند. هنگامی که آن‌ها با روزنامه‌نگاران درباره یک تحول خبری، مانند یک نتایج پژوهش جدید مصاحبه می‌کنند، باید بحث را به صحبت درباره زمینه یا کانتکست گسترده‌تر مربوط به این بررسی بکشانند، گزارشگران را نسبت بررسی‌ها و نتایج مشابه یا متضاد خبردار کنند، روزنامه‌نگاران را به همکاران معتبر دارای چشم‌اندازی متفاوت از موضوع ارجاع دهند و هر محدودیت یا هشداری درباره نتایج و نیز هر تعارض منافع**** بالقوه یا واقعی نویسندگان بررسی را یادآور شوند. کمک شمار بسیاری از کارشناسان لازم است تا تضمین شود که اخبار بهداشتی که عامه مردم می‌خوانند،‌ واقعاً برای چاپ کردن مناسب است.

.......................................................................

*خانم دنتزر سردبیر ژورنال ‌Health Affairs در در ایالت مریلند آمریکا،‌ دارای دکترای پزشکی و تحلیل‌گر رادیوتلویزیونی درباره سیاست‌های بهداشتی برای برنامه NewsHour جیم لرر در سرویس عمومی پخش رادیوتلویزیونی (PBS) است.

** کارآزموده‌های بالینی (clinical trials) بررسی‌های پژوهشی در حوزه زیست پزشکی یا مراقبت‌های بهداشتی هستند که بر روی انسان‌ها انجام می‌شوند و از یک پروتکل از پیش تعیین‌شده پیروی می‌کنند. کارآزموده‌های بالینی گردآوری داده‌ها درباره داروها یا شیوه‌های درمانی جدید را امکان‌پذیر می‌کنند.

***شاخه‌ای از تخصص قلب و عروق که به‌طور خاص با درمان‌ بیماری‌های ساختاری قلب مانند انسداد شریان‌های کورونر قلب با فرستادن کاتتر یا سوند از راه رگ‌ها سروکار دارد.

***اصطلاح تعارض منافع در پژوهش به موقعیت‌هایی اشاره می‌کند که ملاحظات مالی یا سایر ملاحظات شخصی می‌توانند به داوری حرفه‌ای پژوهشگر در انجام یا گزارش پژوهش لطمه بزند یا به نظر رسد که به آن لطمه زده‌ است.

منبع: ژورنال پزشکی نیوانگلند (NEJM)

 N J MED 360; January 1, 2009