تجارت فردا؛ فراتر از کلیشه‌ها

تجارت فردا؛ فراتر از کلیشه‌ها

«...مفهوم تجارت همچون مفاهیم نزدیک به آن چون بازار و کسب و کار در فرهنگ عمدتا شاعرانه و عارفانه ما جایگاه چندان فاخری ندارد. گویا آدم تاجرمسلک، حسابگر  است و در بند منافع خویش و چون حرفه او بر مدار حرص می چرخد به ناچار با شماری از فضیلت های سنتی جامعه ایرانی از جمله قناعت بیگانه است. برای پی بردن به نادرست بودن این برداشت می بایست زمان بگذرد و نسل تازه ای از فرهیختگان ایرانی، با نگاهی تازه به آن سوی مرزهایشان درک کنند که تجارت نه تنها در توسعه اقتصادی، بلکه در بالندگی سیاسی و اجتماعی پیشرفته ترین کشورهای جهان نقش لوکوموتیو را ایفا کرده است....»

این توصیف یکی از اقتصاددان ایرانی مقیم پاریس از رویکرد تجارت در جهان امروز است که  از نظر او، نشریه تجارت فردا طی این دو سال و اندی مبلغ آن بوده است. رویکردی که با محور قراردادن مسائل اصلی اقتصاد ایران و بررسی منشاء این معضلات مزمن و تاریخی اقتصاد کشور می خواهد پلی بین سیاستگذاران سیاست های اقتصادی با اقتصاددان، فعالان اقتصادی، محققان و اساتید اقتصاد دانشگاههای ایران ایجاد کند. سازه ای که طی این مدت به موفقیت قاطعانه ای نائل آمده است. انتشار ایده ها و نظرات متخصصان و اندیشمندان ایرانی و انعکاس مشکلات جاری فعالان کسب و کار، انتقال اندیشه های روز جهانی، معرفی اقتصاددانان مطرح ایرانی در جهان و همچنین نشر آراء و نظریات نوبلیست ها و اقتصاددان مطرح جهان همچون یوجین فاما، پل کالیر، دارون عجم اوغلو، جیمز رابینسون، رابرت لوکاس، دیوید کاتلر، دیوید کِرِپس، فون هایک، میلتون فریدمن، توماس پیکتی، جاناتان گروبر، گری بکر، جرج کنستانتینیدس، موریس آبسفلد..... به حق این نشریه را از همه نشریات اقتصادی ادوار گذشته متمایز ساخته است. تجارت فردا  در تیر ماه 1391 منتشر شد و هم اکنون صدمین شماره خود را پشت سرگذاشته است. این نشریه دارای مشرب اقتصاد آزاد است و از سوی اقتصاددانانی چون مسعود نیلی، موسی غنی نژاد، داود دانش جعفری، فرهاد نیلی، محمد طبیبیان، عباس آخوندی، یحیی آل اسحاق، محمد نهاوندیان و تنی چند از اقتصاددانان مطرح کشور پشتیبانی علمی و فکری می شود.  از محل درآمدهای این نشریه  بیش از 80 تن گذران زندگی می کنند

***

مطبوعات اقتصادی در ایران سابقه منظم و متشکلی ندارند. اغلب از طریق نهادها و بنگاههای اقتصادی و برای مقاصد ویژه ای منتشر می شده اند و پس از تامین آن مقاصد، آرام آرام زمینه های انتشارشان از بین می رفت و به محاق کشانده می شدند. کمتر نشریه اقتصادی مستقلی طی سال های گذشته منتشر شده که اقبال عمومی هم یافته باشد. روند مطبوعات اقتصادی ـ از نخستین نشریه اقتصادی در دولت چهارم کابینه مستوفی الممالک در سال های 1296 ـ 1299 شمسی تا ماهنامه پیام امروز ـ شاید معتبرترین و در عین حال عمومی ترین نشریه اقتصادی ایران طی صد سال اخیر بود ـ  نشیب های زیادی را طی نموده است. فرازهای نشریات اقتصادی آنچنان کم ارتفاع و ناچیز بود که شاید بلوغ و شکوفایی آن به کمتر از انگشتان یک دست هم تامین نشده باشد.

براساس آخرین شواهد و مستندات «فلاحت و تجارت» نخستین ماهنامه اقتصادی ایران بود که در دوره اول انتشار خود (1297ـ1299 ش)، مجموعا 36 شماره منتشر شد و در روزهای  کودتای 1299 شمسی رضاخانی از ادامه انتشار باز ماند. مدیریت این ماهنامه ابتدا زیر نظر ادیب و روزنامه نگار شهیر آن دوره سعید نفیسی  و دوره دوم به مدیریت نویسنده و داستان نویس مطرح ـ مرتضی مشفق کاظمی ـ منتشر شد.

ماهنامه فلاحت و تجارت، عمدتا به مسایل فلاحت، معادن، صنایع، راهها و پل ها، جنگل ها و مراتع می پرداخت و از سال سوم دوره نخست انتشار خود چند صفحه به زبان فرانسه هم بر آن افزوده شد و در هر شماره یکی دو صفحه در آخر صفحات مجله تحت عنوان «قسمت فلاحتی و تجارتی» به خوانندگان فرانسوی زبان اختصاص یافت.

البته این نشریه یکی از نشریات وزین عصر خود بود و اطلاعات فراوانی پیرامون مباحث کشاورزی و تجاری ایران و جهان منتشر می کرد. پس از آن، نشریات اقتصادی متعددی در سال های پس از آن منتشر شد. نشریاتی چون عصر جدید، عصر اقتصاد، قلم آزاد، نامه بازرگان، نامه راه، گمرکات ایران، تهران اکونومیست، اخبار اقتصادی، صنعت حمل و نقل، پیام امروز، جهان اقتصاد، جهان صنعت، هدف و اقتصاد، آسیا، سرمایه، صبح اقتصاد و پول هر کدام راهی را پیمودند. اما کمتر توانستند توفیق عمومی پیدا کنند. تهران اکونومیست یکی از بهترین نشریات دوران خود بود اما اقبال عمومی چندانی پیدا نکرد. نشریاتی چون صنعت حمل و نقل و پیام امروز زمانی یکی از پرتیراژترین نشریات اقتصادی دوره خود بودند. بعدها یکی به تیغ دادستانی ذبح شد و دیگری سال هاست جز نشریات تعیین کننده به شمار نمی آید. روزنامه اخبار اقتصادی چون همراه و همگام با روزنامه عصر آزادگان منتشر می شد اقبال نسبتا مطلوبی پیدا کرد اما آن نیز با فرجام ملاحظات سیاسی ـ قضایی حاکمیت به محاق توقیف رفت. تجربه روزنامه آسیا نیز اگرچه رسانه جدی و مقبول نخبگان نبود اما تیراژ قابل توجه ای پیدا کرد.

ابتدا دهه هشتاد، آرام آرام روزنامه های اقتصادی وارد حوزه نشر شدند. در همین مسیر بود که عده ای از روزنامه نگاران در مجلات سیاسی جایگاه و مامنی یافته بودند و به این باور اصرار داشتند که می توان صفحاتی را در درون یک نشریه سیاسی ـ اجتماعی منتشر ساخت که تاثیرگذاری بیشتری در بین مخاطبان پیدا کند. نشریات شهروند امروز و مهرنامه آغاز این راه بود. صفحات اقتصادی وزینی در این نشریات به تدریج خود را  در جامعه اقتصادی به نمایش گذاشت و نشان داد که در صورت بروز خلاقیت هایی در فرم و محتوا می توان به یکی از روزنه های امید روزنامه نگاران اقتصادی مبدل شود. کم و بیش طی یک دهه این نشریات با قدرت و قوت زائدالوصفی به ابعاد و چگونگی معضلات و موانع رشد اقتصادی ایران پرداختند. مکاتب و مشرب های اقتصادی جهان را یکی یکی وارد میدان نموده و به کالبدشکافی و شبیه سازی آن در اقتصاد ایران پرداختند. بزرگانی از اقتصاد را به میهمانی خود آورده و چالش های سهمگینی در بین اقتصاددان های ایرانی ایجاد نمودند. تجربه شهروند امروز که عمدتا به اقتصاد سیاسی تحولات داخلی کشور می پرداخت هزینه هایی نیز دربرداشت و نزاع هایی را به میان کشید، اما به زودی در غبار دیگر نزاع های رسمی و واقعی کشور محو  شد. ماهنامه مهرنامه از ابتدای سال های 89 با تحریریه شهروند امروز منتشر شد اما زمینه ها و مایه های فکری، فلسفی و  اندیشه ای آن فربه تر و عمیق تر از شهروند امروز نشان می داد.

این دو، حاصل یک تکاپوی جدی در جهت تولید اندیشه ها و ایده های جدید در عرصه مطبوعات، هرآنچه که در بضاعت خود داشتند به روی دایره آورده و بازتاب درخوری نیز دریافت کردند.

انتشار هفته نامه وزین تجارت فردا از تیرماه 91 به ناگه روند تولید محتوای نشریات اقتصادی را متحول کرد. بسیاری از روزنامه نگاران اقتصادی که پیش از آن در روزنامه دنیای اقتصاد مشغول بکار بودند و همچنین بخشی که در مجلات سیاسی و اجتماعی به تولید محتوای اقتصادی می پرداختند در چنین نشریه ای گرد هم آمدند. انتشار پر زرق و برق هفته نامه تجارت فردا در ماههایی که فعالان اقتصادی و صاحبان سرمایه نفس های سخت اقتصادی خود را بالا و پایین می بردند و به دنبال یک روزنه امیدی برای انعکاس ناخشنودی خود از سیاست های اقتصادی دولت دهم بودند در حکم آفتابی درخشان بود که به تیرگی ها و ناکامی های حاصل از سیاستگذاری های نادرست اقتصادی می تابید و به فعالان اقتصادی نوید راهکارهای جدید و امید بخش می داد. انتشار یک سال اول آن، در آخرین سال دولت احمدی نژاد به سختی سپری شد و در مرداد سال 92 پنجره دیگری برای رونق این نشریه باز شد. دولت اعتدال و امید وقتی شروع بکار کرد چرخه اقتصادی نشریه هم آرام آرام از کندی و روند بطئی سابق عبور کرد و به سمت چرخه روان اقتصادی به حرکت درآمد.

حالا دو سال پس از انتشار منظم این نشریه مدیر مسئول آن به مناسبت انتشار منظم صدمین شماره آن می گوید: «لازمه یک نشریه هفتگی، بهره بردن از ظرف زمانی هفته در انتخاب سوژه اما ورود عمقی و تحلیلی به آن است، چنان که هفته نامه به رخدادهای هفته اخیر نگاه دارد و بنیان تحلیلی خود را بر آن می گذارد؛ در این هماوردی زمان (هفته) و زبان (تحلیلی) آنچه هفته نامه را اثرگذارتر می کند، نحوه انتخاب سوژه از میان انبوه سوژه ها، نحوه پرداختن به آن ها و نگاهی است که با توجه به اتفاق روی داده باید به آینده پیش رو داشته باشد. همه این مراحل باید در بازه زمانی بعضا کمتر از یک هفته رخ دهد و این خود توان مضاعفی می طلبد که تحریریه بتواند خبر را به ایده، ایده را به موضوع و موضوع را به تحلیل و تحلیل را به پیش بینی گره بزند. تجارت فردا هم در این چرخه افتاد؛ داوری با مخاطبان است اما تلاش این بود که مجله از آنچه در اخبار هفته می گذشت و آنچه در زیرپوست اقتصاد ایران می گذشت، غافل نماند، گرچه خاصیت به هم پیوستگی متغیرهای اقتصادی این امکان را می داد که تحلیل واقعه ای ما را به درک واقعه ای دیگر رهنمون کند که شاید در انظار نمی آمد.»

علیرضا بختیاری، در بخش دیگری از اظهارات خود به واکاوی ریشه های فکری و تحلیلی گزارش ها و مقالات در تجارت فردا پرداخت و گفت: «تلاش دیگری که تجارت فردا به طور جدی پیگیر آن بود، واکاوی ریشه های اقتصادی وقایع اجتماعی و رخدادهای فرهنگی است؛ درک اینکه بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی ریشه در مسائل اقتصادی دارد و می توان با آینه اقتصادی نیز چهره جامعه را دید و ضعف هایش را شناخت و آثار برخی تصمیمات کلان اقتصادی را در تاروپود روح و روان و سلامت روانی جامعه جست و جو کرد. با چنین نگاهی، اقتصاد صرفا علم آمار و ارقام نیست، مجله اقتصادی نیز تنها با شاخص های اقتصادی و نرخ و قیمت و درصد سرکار ندارد، بلکه نشریه ای است که با زندگی امروز و فردای تک تک آحاد جامعه سروکار دارد. مجله ای که باید زبان حال و بیان آینده جامعه ای باشد که در آن زندگی می کنیم.»

به رغم تبیین و تشریح مشکلات ناشی از چنین نشریه ای، از دید بسیاری از کارشناسان و محققان علوم اقتصادی، انتشار این نشریه با ساختار کنونی دارای کمبودها و نقصان ها و البته قوت هایست که باید برای ارتقاء بهبود آن کوشید.

نیما نامداری پژوهشگر علوم اقتصادی مهم ترین نقطه قوت تجارت فردا را گسترش طیف مخاطبان در قیاس با دیگر نشریات اقتصادی  می‌داند و معتقد است که «نشریات اقتصادی در ایران معمولا برای دو گروه منتشر می‌شوند. نخست شهروندان عادی که معمولا دغدغه قیمت کالاهای مصرفی خانوار را دارند و گروه دوم سیاست‌گذاران و مدیران دولتی که مساله‌شان روند شاخص‌های اقتصاد کلان و سیاست‌های دولتی است. دومین نقطه قوت تجارت فردا جدی گرفتن فرم نشریه ‌است. نشریات اقتصادی در ایران عموما فرم و ظاهر مفید و خوبی ندارند. اگرچه بسیاری از آنها خوش رنگ و لعاب و پر از عکس هستند. ولی این رنگ و لعاب در خدمت کارکرد اصلی نشریه یعنی اطلاع‌رسانی نبوده و بیشتر نوعی شیک‌بازی غیرمفید است. خوشبختانه تجارت فردا به اهمیت طراحی بصری و استفاده موثر از المان‌های گرافیکی پی برده ‌است. متخصصان علوم ادراکی می‌گویند ذهن انسان تصویر و نمودار را بهتر و سریع‌تر از متن درک می‌کند.»

اما از دید او، بزرگترین نقطه ضعف تجارت فردا بازنمایی بیش از اندازه مدیران سابق و لاحق دولتی است. او می گوید: «متاسفانه اغلب مدیران دولتی در اقتصاد ایران افرادی توانا و صاحب‌نظر نیستند. آنها در بهترین حالت بروکرات‌های با تجربه‌ای هستند که نه توانایی تغییر و تحول در سازمان تحت مدیریت خود را دارند و نه صاحب‌نظر اقتصادی هستند و تنها می‌توانند جمعی از کارکنان دولتی را سرپرستی کنند تا وظایف روزمره اداری را به انجام برسانند. دومین نقطه ضعفی که در نشریه تجارت فردا به چشم می خورد اتکای زیاده از حد برخی نویسندگان این نشریه به کلیشه‌های تحلیلی و اتکا به شهود عامیانه (Common Sense) در نوشتن گزارش‌های تحلیلی است. واقعیت آن است که در بسیاری از موارد این نوع کلیشه‌های استدلالی غلط و نارسا هستند. او شاهد مثال آورده که مثلا شهود عامیانه می‌گوید «علت ترافیک و آلودگی هوای تهران، تعداد زیاد خودروها است پس برای کاهش ترافیک و آلودگی باید تولید خودرو را کاهش داد. اما بررسی داده‌های واقعی و تحلیل علمی نشان می‌دهد سرانه خودرو در تهران کمتر از بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا است و علت اصلی ترافیک سنگین تهران بالا بودن متوسط مسافت طی شده هر خودرو در طول روز و علت آلودگی هوا هم کیفیت بد سوخت و نیز اشکالات موتور خودروها است. وظیفه روزنامه‌نگار مبارزه با این گونه کلیشه‌های تحلیلی و اصلاح شهود عامیانه است.»

حامد قدوسی استادیار اقتصاد مالی (فاینانس) در مدرسه مدیریت انستیتو فناوری استیونس (SIT) در ایالت نیوجرسی امریکا می گوید: «مهم‌ترین عامل موفقیت تجارت فردا را باید در فرارفتن از الگوهای قدیمی‌شده و خسته‌کننده مبتنی بر دفاع ایدئولوژیک از بازار آزاد دانست. تجارت فردا در مقالات مختلف نشان داده که مساله سیاست‌گذاری اقتصادی امری فراتر از آزادسازی صرف قیمت‌ها و حذف نقش دولت‌ها است. پرداختن به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی موضوعات اقتصادی، پوشش دادن پرونده‌های مختلفی حول موارد شکست بازار، توجه به بازندگان سیاست‌های اقتصادی استفاده از طیف وسیع‌تری از نویسندگان و مصاحبه‌شوندگان و معرفی چهره‌های جدید و جوان را باید در راستای این موفقیت ارزیابی کرد. او یکی از کمبودهای تجارت فردا خلاء پاورقی‌های آموزشی در نشریه می داند و می گوید «با توجه به طیف مخاطبین نشریه می‌شود چند صفحه‌ای را به آموزش مفاهیم اقتصادی مهم اختصاص داد و به صورت ستون‌هایی دنباله‌‌دار در مورد آن‌ها نوشت. حدس من این است که مخاطب ایرانی نشریه دیگر به اندازه کافی در مورد مفاهیم اولیه اقتصاد مثل عرضه و تقاضا و منشاء پولی تورم و امثال آن می‌داند و جا دارد که بحث‌های آموزشی هفته‌نامه مباحثی اندکی پیش‌رفته‌تر را پوشش دهد. مثلا مقالات یا ستونی را به توضیح همه‌فهم مفاهیم مربوط به نرخ تعادلی ارز، رفتار بازار دارایی‌ها، سیاست‌های بهینه مالیاتی، نظریه‌های مهم تجارت بین‌الملل، مبانی رفتاری بانک مرکزی، پویایی‌های بازار کار، مباحث مربوط به بهره‌وری و فناوری، جذب سرمایه خارجی، مسایل مربوط به رشد اقتصادی، پویایی بازار مسکن، مدل‌های مقررات‌گذاری صنایع انحصاری و امثال آن اختصاص دهد. از سوی دیگر مناظره‌های مکتوب و نقادی مقالات منتشرشده تاکنون خیلی کم‌رنگ است. با توجه به ارتباط نشریه با طیف وسیعی از اقتصاددانان داخل و خارج پیش‌نهاد می‌کنم که مطالب سیاستی منتشرشده به صورت منظم و نظام‌مند برای جمعی از اقتصاددانان با تخصص‌های مشابه ارسال شود و از آن‌ها خواسته شود که در مورد فروض و نتایج و توصیه‌های این مقالات نظر انتقادی یا دیدگاه‌های رقیب خود را ارائه کنند. این فرآیند اگر به صورت موفقیت‌آمیزی اجرا شود تجربه جدیدی در مطبوعات کشور خواهد بود.»

دکتر حسن عباسی مدرس اقتصاد دانشگاه بلومزبرگ ـ پنسیلوانیا به ضعف بسیار مهم و تعیین کننده ای در تجارت فردا اشاره دارد. او بر این باور است که نشریه هنوز به یک رسانه مرجع تبدیل نشده و نسبت به سیاست ها و ضعف های سیاستگذاری های اقتصادی موضع گیری مستقل و مرجعیتی ندارد. «آنچه من مایلم در آینده مجله ببینم عمق بیشتر تحلیل ها در قالب نظر مجله است. مایلم ببینم و بخوانم که در موضوعات مطرح شده در جامعه نظر فلان استاد دانشگاه این است و نظر فلان مسوول اجرایی آن است و نظر تجارت فردا هم این است. تجارت فردا می تواند به عنوان مرجع شناخت سره از ناسره مطرح باشد اگر بتوانند خواننده عادی و کارشناسان را با دقت و عمق نظراتش قانع کند.»

دکتر علی اصغر سعیدی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و نویسنده آثاری چون «موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران دوره پهلوی: سرمایه داری خانوادگی» خاندان لاجوردی، برخوردار و ایروانی به نقاط ضعف دیگری توجه دارد. او بازتابی از نظر خوانندگان را از این نشریه نمی یابد و می خواهد که تجارت فردا از این پس به اقتصاد شهرستان ها هم بپردازد. «جایی برای انعکاس نظرات خوانندگان منتقد وجود ندارد. این مساله حتی برای نویسندگان نیز ضروری است. خوانندگان باید بتوانند نظر خودشان را درباره محتوای مقالات و گزارش ها به هر طریق ممکن و ساده ارائه دهند و این ها در یک بخش ثابت منعکس شود. دوم اینکه جای اقتصاد شهرستان ها در این مجله خالی است. ما کمتر گزارشی از وضع اقتصاد و اقتصاد اجتماعی در شهرها داریم. و دیگر اینکه، گزارشی از وضعیت اقتصاد کشورهای پیشرفته و تحولات حداقل در یک ماه گذشته به همراه شاخص های مهم اقتصادی در ایران و جهان در مورد ایران ماهانه و جهان حداقل هر سه ماه یک بار  ـ بسیار مجله را خواندنی می کند. دست آخر آنکه، مجله به جد باید دنبال تربیت روزنامه نگار اقتصادی باشد. جای خالی روزنامه نگار اقتصادی را در ایران معمولا متخصصان و استادان اقتصاد پر کرده اند و این باید تربیت نیروی انسانی از میان دانشجویان اقتصاد و سایر رشته های علوم اجتماعی شود.»

مولود پاکروان استاد دانشکده خبر و یکی از نویسندگان تجارت فردا، در تشریح جایگاه این نشریه در دورانی که کمتر نشریه تحلیلی امکان رشد و  توسعه می یافت آن را یکی از نشریات قابل اتکاء، عینی و دقیق خواند «در شرایط قهر مردم با دولت و رسانه ها و نبود یک رسانه تحلیلی جامع و پرمحتوا در عرصه اقتصاد، این نشریه کوشید به نشر اطلاعات عینی، دقیق، قابل اعتماد و به موقع در میان کارگزاران اقتصادی کمک کند. رویکرد تحلیلی به مسائل این حوزه که رفته رفته دامنه آن به مسائل جاری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره نیز گسترش پیدا کرد، فرصت مغتنمی بود تا فعالان اقتصادی، دولتمردان، محققان، استادان و دانشجویان به منبع رسانه ای موثقی برای آشنایی و درک مسائل جاری صنعت، بازار، فضای کسب و کار و دسترسی پیدا کنند. گرچه نگاه ناقدانه به رویدادها هدف اصلی این هفته نامه است اما مثبت اندیشی دیگر نقطه قوت آن محسوب می شود. به نظر می رسد در بدترین شرایط نیز دست اندرکاران نشریه بر این باورند که به جای یاس پراکنی باید در جستجوی راهکارهای مناسب برای خروج از بحران بود.»

پاکروان در توصیف محتویات نشریه و تکنیک هایی که باعث جلب طیف های مختلف مخاطبان شد نیز می گوید: «ساختار پرونده ای  بررسی موضوعات، استفاده هوشمندانه از تکنیک های مختلف روزنامه نگاری از یادداشت و تحلیل گرفته تا مصاحبه، گزارش و اینفوگرافی همگی به تبیین جامع موضوعات و در نتیجه به این تاثیرگذاری کمک کرده است. ساختار مدرن، تنوع در موضوع، وسواس و دقت در انتخاب تیتر و عکس و صفحه آرایی، چینش مطلب، اصلاح و ویراستاری دقیق که همه نشان از وسواس و دقت نظر دست اندرکاران هفته نامه دارد به خلق نشریه ای منجر شده که دل تان نمی آید هفته خود را بدون خرید آن آغاز کنید.»

محمد طبیبیان رئیس اسبق دفتر کلان سازمان برنامه و بودجه و معاونت اقتصادی سازمان برنامه و بودجه در سال های دهه 60و 70 در اظهار نظر صریحی از دیگر موارد موثر این نشریه می گوید: «مصاحبه های روزآمد با استادان مطرح دنیا از جمله این ابتکارات بوده و حتی در این مدت با بسیاری از افراد داخل کشور نیز که شناخته شده نبودند ولی سخنی برای گفتن و تجربه ای برای به اشتراک گذاشتن داشتند، صحبت شد و به غنای مجله افزود. همچنان تلاش خوبی برای ارتباط با اقتصاددانان جوان و خوش فکر که در خارج از کشور مشغول تحقیق و پژوهش بودند انجام شد. علاوه بر این برخی مطالب اجتماعی جالب مثل پرونده زورگیری و روابط اجتماعی پیرامون آن برای من جالب و آموزنده بود. این مجله نه تنها از لحاظ مطالب نوشتاری کیفیت خوبی را تامین و حفظ کرده بلکه از جنبه های دیگر نیز قابل توجه بود.»

اما در ورای همه آنچه که به پدیده تجارت فردا منتهی شد باید به پشتوانه و برند بنگاه اقتصادی نظر کنیم که طی این مدت بار کمرشکن هزینه ها را متقبل شد و کوشش نمود که ضرباهنگ انتشار این مجله همچنان با یک ریتم و آهنگ یکسان نواخته شد. روزنامه دنیای اقتصاد به عنوان یک نهاد اقتصادی معتبر طی یک دهه آنچنان پایه های خود را مستحکم نموده که اینک با انتشار ویژه نامه های متعدد، کلاس های آموزشی و برگزاری همایش ها به استحکام و تقویت دیگر نهادهای نوپایه این بنگاه منجر شود. در سال های اخیر، در کنار تجارت فردا، دو بنگاه جدید این مجموعه یکی انتشارات دنیای اقتصاد و دیگر عرصه و نشر روزنامه انگلیسی زبان دنیای اقتصاد اعتباری برای این مجموعه ایجاد کرد که به نظر می‌رسد کمتر نهاد رسانه ای متشکل و مستقل دیگری در ایران امروز بتواند با آن رقابت نماید.