• فاطمه عباسی
  • 1401-11-04 12:52:00
  • کد مطلب : 4083
اخبار جعلي از آنچه فكر مي‌كنيد خطرناك‌ترند

«اخبار جعلی» اين روزها، به عبارتي پركاربرد تبديل شده است. ساليان درازي است كه انتشار اطلاعات گمراه‌کننده و بدتر از آن، اطلاعات غلط به معضلي جدي در اجتماع و سياست تبديل شده است. با اين حال و متاسفانه، انتشار مداوم اطلاعات نادرست چه به صورت آنلاین، چه به شكل خبري و چه در ميان افواه مردم، با منافع شخصی، سیاسی و مالی تقويت می‌شود که در نتیجه، تأثیري منفی روی جامعه، تحریف بازارها و در نهایت، فروپاشی یا تخریب دموکراسی خواهد داشت با اين حال، از طریق آموزش، افراد مي‌توانند مهارت‌های فراشناختی خود را توسعه دهند و به استراتژی‌هایی برای نظارت و تنظیم تفکر خود دست يابند، مهارتي كه برای مبارزه با اثرات اطلاعات نادرست بسيار مفيد است.

«اخبار جعلی»[1] اين روزها، به عبارتي پركاربرد تبديل شده است. ساليان درازي است كه انتشار اطلاعات گمراه‌کننده و بدتر از آن، اطلاعات غلط به معضلي جدي در اجتماع و سياست تبديل شده است چرا كه قرار گرفتن کوتاه‌مدت در معرض‌ اين اطلاعات می‌تواند به شکل معناداری افراد را تحت تأثیر قرار دهد و رفتار آحاد جامعه را با تغيير روبرو كند.

انتشار مداوم اطلاعات نادرست چه به صورت آنلاین، چه به شكل خبري و چه در ميان افواه مردم، با منافع شخصی، سیاسی و مالی تقويت می‌شود که در نتیجه، تأثیري منفی روی جامعه، تحریف بازارها و در نهایت، فروپاشی یا تخریب دموکراسی خواهد داشت.

در اين بين، اخبار جعلی بستري قدرتمند برای پخش اطلاعات نادرست‌ است چراکه با نوعی نیت یا قصد قبلی و به جهت فریب مخاطب توليد شده و در قالب نوعی مقاله ژورنالیستی عرضه مي‌شود تا با دستکاری افکار عمومی تأثیراتي اگرچه در سطح فردی بسیار کوچک، اما روي هم انباشته ايجاد كند که پیامدهایی در مقیاس کلان  به همراه خواهد داشت.

ميزان انتشار اخبار جعلی در دوران اخیر اوج گرفته و به بستري تلخ براي انتقام‌جویی در حوزه‌های مختلف تبدیل شده است. در چنين فضايي، سياستمداران اخبار مربوط به هر چيزي، از اتهامات اخلاقي گرفته تا تحقیقات مربوط به تباني با ديگر كشورها و حتي گزارش‌های منتشر شده از عادات شخصي خود را رد و محکوم مي‌كنند.

اگرچه عبارت اخبار جعلی ابزاری لفظی است برای بی اعتبار کردن داستان‌هایی که نبايد منتشر شوند، اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد اخبار جعلی واقعا مشکلي جدی هستند.
به عنوان یک مثال هشداردهنده، تجزیه و تحلیل شرکت رسانه اینترنتی بازفيد
(نمودار زير) نشان داد که در طول سه ماه پایانی مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری ایالات متحده در سال 2016، 20 مورد از محبوب‌ترین داستان‌های انتخاباتی دروغین به راحتي توانستند بيش از 1.3 میلیون مشارکت بيشتر- به اشتراک‌گذاری، واکنش‌ و نظر- را به خود اختصاص دهند.

(تحلیل شرکت رسانه اینترنتی بازفيد طی سه ماه پایانی مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری سال 2016 آمريكا)
 
ظهور رسانه‌های اجتماعی و پیشرفت‌های فناورانه فرصتی را براي افراد عادي فراهم كرده تا با ساخت يك نام كاربري، اخباري جعلی را منتشر کنند كه ممکن است توسط هزاران یا حتی میلیون‌ها نفر دیده شود و تهدید ناشي از اطلاعات نادرست در حوزه سیاست، شايد شایع‌ترین و برجسته‌ترین تهديد اين حوزه باشد.

چرا اخبار جعلي خطرناكند؟
یک تحلیل معتبر كه در ژورنال تحقيقات شناختي اسپيرينگر منتشر شده نشان می‌دهد که در میان اخباری که توسط سازمان‌های مستقل راستی‌آزمایی و بررسی شده‌اند، داستان‌های نادرست بیشتر، سریع‌تر و گسترده‌تر از داستان‌های واقعی در توییتر پخش می‌شوند و داستان‌های سیاسی نادرست در مدت زمان کوتاه‌تری به افراد بیشتری می‌رسند.
این اخبار جعلی نه تنها بازنشر می‌شوند، بلکه اغلب مخاطبانشان اعتقاد دارند كه حقیقت دارند. در واقع، صرف قرار گرفتن در معرض یک تیتر جعلی، باور بعدی به آن عنوان را افزایش می‌دهد.

اخبار جعلی، حتی پس از افشاگری و رد شدن هم می‌توانند باورهای مردم را تحریف کنند. برای مثال، داستانی مانند خبر جعلي حمایت پاپ از ترامپ توانست درخششی را در اطراف اين نامزد سیاسی ایجاد کند که مدت‌ها پس از فاش شدن این داستان، به عنوان خبر جعلی، نيز ادامه يافت. احتمالا نمونه‌هايي ايراني را نيز از دوران تبليغات انتخاباتي به خاطر داريد.

ويژگي‌هاي ذهني موثر بر تشخيص اخبار جعلي
مطالعه‌ منتشر شده‌ای در ژورنال معتبر اينتليجنس، نشان از امکان وجود مشكلات جدي برخی افراد در رد اطلاعات نادرست دارد. در اين مطالعه از افرادی که در آزمون مهارت شناختی[2] نمره پایینی کسب کرده بودند، خواسته شد که یک فرد ساختگی را بر اساس طیف وسیعی از ویژگی‌های شخصیتی رتبه‌بندی کنند.
اين افراد حتی پس از اینکه صراحتا به آنها گفته شد که این اطلاعات نادرست است، تحت تأثیر اطلاعات مخرب در مورد آن شخص قرار داشتند. این مطالعه بسیار مهم است زیرا مشخص می‌کند ضعف شناختي ممکن است یک عامل خطر اصلی برای آسیب پذیری در برابر اخبار جعلی باشد.

محققان دانشگاه خنت[3]، آزموني شناختي را روي بیش از 400 شركت كننده كه تست شخصیت داده بودند پياده كردند.
در اين مطالعه به طور تصادفی، دو موضوع مطرح شد. يكي از اين موضوعات، شرح جعلي بیوگرافی زنی جوان به نام ناتالی بود.
در زندگينامه او توضیح داده شد که ناتالی، یک پرستار بیمارستان محلی است كه به دلیل سرقت مواد مخدر از محل كارش دستگیر شده است. او 2 سال است که مواد مخدر می‌دزدد و در خیابان می‌فروشد تا لباس‌های گران قيمت طراحان شناخته شده را بخرد.
سپس از افراد شركت كننده خواسته شد تا ناتالی را بر اساس ویژگی‌هایی مانند قابل اعتماد بودن و صداقت ارزیابی کنند.

در پايان پیامی روی صفحه رایانه‌ شركت‌كنندگان ظاهر شد که صریحا بیان می‌کرد اطلاعات مربوط به دزدی مواد مخدر و دستگیر شدن ناتالی صحت ندارد و سپس از شركت‌كنندگان خواسته شد تا در شرایط کنترل یکسان، دوباره ناتالي را بر اساس همان ویژگی‌ها رتبه‌بندی کنند.

در امان ماندن از خطر اخبار جعلي
سوال مهم این است که آیا توانایی‌هاي شناختی می‌تواند پیش‌بینی کند كه كدام يك از شركت‌كنندگان توانايي تعديل نگرش خود را دارند. به اين معنا كه كدام يك از شركت‌كنندگان مي‌توانند پس از اینکه به آنها گفته شد این اطلاعات نادرست است، به ناتالی امتیاز بیشتری ‌دهند؟ نتيجه اين شد كه افراد دارای توانایی شناختی بالا، با كمك توانايي تعديل نگرش خود توانستند نسبت به افراد دارای توانایی شناختی پایین، رتبه بهتري به ناتالي بدهند.
افرادي كه در مهارت‌هاي شناختي خود ضعيف بودند، در رفع برداشت منفی قبلي خود از ناتالی مشکل بیشتری داشتند. حتی با وجود کنترل آماری محققان در باب «سطح تمایل آنها به تغییر نظر در صورت اشتباه بودن ديدگاه اوليه به معناي ذهن باز»و «عدم تحمل آنها نسبت به دیگران به معناي ذهن بردبار»-که توسط آزمون شخصیت ارزیابی شد- این مسئله همچنان ادامه داشت بنابراین، حتی اگر يك فرد ذهني باز و بردبار داشته باشد هم، سطح پایین توانایی شناختی او را در معرض خطر برداشت نادرست از اخبار جعلي قرار مي‌داد.

یک توضیح برای یافته مذكور مبتنی بر این تئوری است که توانایی شناختی یک فرد منعکس کننده اين است که آيا او می‌تواند محتویات حافظه فعال يعني فضای کار ذهنی خود را برای پردازش اطلاعات تنظیم کند؟ نظریه‌اي كه اولین بار توسط روانشناسان شناختی لین هاشر و رز زاکس ارائه شد؛

نظریه فوق معتقد است که برخی افراد بیشتر از دیگران مستعد «به هم ریختگی ذهنی» هستند. به عبارت دیگر، بعضي اشخاص نمي‌توانند بعضي اشخاص نمي‌توانند به راحتي اطلاعات بی‌ارتباط به کارهای فعلی‌شان را از حافظه فعال خود حذف كنند. در مورد ناتالي اين اطلاعات قابل حذف همان اطلاعاتی بودند که بی‌اعتبار شدند.
 

اين تحقیقات نشان مي‌دهد توانايي شناختی به طور قابل توجهی با افزایش سن کاهش می‌یابد. به اين معنا که افراد مسن نیز، با وجود تجربه زيسته بيشتر خود، ممکن است به ویژه در برابر اخبار جعلی آسیب پذیر باشند.
توانایی شناختی همچنين به دليل ارتباط زيادي كه با تحصيلات دارد مي‌تواند آسیب پذیری در برابر اخبار جعلی را كمتر کند. از طریق آموزش، افراد ممکن است مهارت‌های فراشناختی خود را توسعه دهند و به استراتژی‌هایی برای نظارت و تنظیم تفکر خود دست يابند که می‌تواند برای مبارزه با اثرات اطلاعات نادرست استفاده شود.
جلوگيري از خلق و انتشار اخبار جعلي امري محال است و بايد با تمركز بر ارتقاء توانايي‌هاي شناختي از خطر روبرو شدن با اين اخبار كاسته شود.
 
[1] Fake news
[2] مهارت‌های شناختی که به آن توانايي شناختی نیز می‌گویند، مهارت‌هایي مبتنی بر مغز هستند که در کسب دانش، دستکاری اطلاعات و استدلال مورد نیاز هستند. اين توانايي‌ها مربوط به مکانیسم‌های یادگیری، به خاطر سپردن، حل مشکلات و توجه هستند.
[3] Ghent University  مركزي پژوهشي و معتبر در بلژيك

منابع:
 
1- Zach Bastick , Would you notice if fake news changed your behavior? An experiment on the unconscious effects of disinformation,  Computers in Human Behavior, Volume 116, March 2021

2- Anjan Pal and Snehasish Banerjee , Understanding Online Falsehood From the Perspective of Social Problem,  Handbook of Research on Deception, Fake News, and Misinformation Online , 2019 

3- David Z. Hambrick and Madeline Marquardt , Cognitive Ability and Vulnerability to Fake News , scientificamerican ,  February 2018