• علی اکبر قاضی‌زاده
  • 1388-08-10 07:22:00
  • کد مطلب : 2919
گزارش باید خواندنی باشد؛ همین!

 پرسیده­‌اند که گزارش­‌های ضمیمه­‌های روزنامه همشهری در چه دسته‌ه­ای از گرارش­‌ها جای می­‌گیرند؟ این پرسش بیشتر از دید تازگی کارکرد و تفاوت­‌های آشکار این گروه گزارش­‌ها نسبت به گزارش­‌های رایج و سنتی مطرح می­شود...

 پرسیده­‌اند که گزارش­‌های ضمیمه­‌های روزنامه همشهری در چه دسته‌ه­ای از گرارش­‌ها جای می­‌گیرند؟ این پرسش بیشتر از دید تازگی کارکرد و تفاوت­‌های آشکار این گروه گزارش­‌ها نسبت به گزارش­‌های رایج و سنتی مطرح می­شود. نخست بگذارید توضیح دهم این شکل غیر سنتی چگونه است؟

در صفحه­‌های وسط این ضمیمه‌­ها- بیشتر ضمیمه­ مسافر -گزارشی با عنوان کلی «پرونده» به شکلی تازه کار می­شود. متن اصلی، با حجم کوتاه و با تیتر و عکس بزرگ­تر به طور معمول در بالا و در میان صفحه می­آید. سپس متن­هایی کوتاه­تر، اما پر تعداد بین هشت تا گاه شانزده متن در حاشیهَ متن اصلی کار می­شود که همگی با موضوع اصلی پرونده ربط دارند؛ این متن­های کوتاه به طور معمول مصاحبه، نقل قول، آمار و اطلاعات، پیشینه و نکته­هایی است که موضوع محوری پرونده را هر چه بیشتر روشن می­کنند. تمام این متن­های کوتاه یک عکس و یک تیتر مستقل دارند.

به این سبک گزارشی اگر خوب نگریسته شود، با همه تفاوتی که در شکل صفحه­بندی و ظاهر آن می­توان سراغ کرد، می­توان دریافت که کار تازه­ای صورت نگرفته است. به این معنا که اگر آن متن­های پیرامونی را مثل شیوهَ سنتی، در یک متن بلند به کار گیریم، حاصل کار چندان تفاوتی با سنت گزارش نویسی در فضای مطبوعاتی ما ندارد.

کارکرد ویژه این سبک اما در خور تأمل است: خواننده این امکان را دارد که با توجه به عکس هر متن کوتاه پیرامونی و تیتر آن، گزینش کند: کدام متن را دوست دارد بخواند و کدام را می­تواند نادیده بگیرد؟ در متن­های یک­دست معمول چنین گزینشی به­ سادگی ممکن نیست. خواننده یا باید تمام متن گزارش را بخواند یا بخشی از آن را ناخوانده رها کند؛ بدون آن­ که از پیش بداند در آن بخش ناخوانده چه پیامی انتظار او را می­کشیده است.

به پرسش نخستین بازگردیم: این نوع گزارش در دسته ­بندی گزارش­ها، چه نامی دارد؟ به تصور من چنان که نوشتم، درون­ مایه و مضمون این گزارش­ها تازگی ندارد. آن ­چه ممکن است نو به نظر آید چیدمان و شکل کار کردن مجموعه کشف گزارشگر می­تواند باشد. در واقع در تقسیم­بندی سنتی انواع گزارش، در این متن­ها گزارش­هایی چون: از شخص، از محل، از پدیده، از عارضه، از رویداد و. . . می توان یافت. ضمن آن ­که بسیاری از این متن­ها در دسته ­بندی غربی گزارش­ها: ماجرا محور(Profile)، روند محور(Trend Story)، متمرکز(Focus Story) یا تضاد محور(Pro and Con Story) ممکن است بگنجند.

 از این ­ها گذشته می­توان به این پرسش هم اندیشید: اگر یک متن گزارشی دارای تمامی شرایط و بایسته­های پایه باشد، اما در دسته­ بخصوصی از گزارش­ها- معیارهای ایرانی و غیر ایرانی جای نگیرد، گزارش نیست؟ روشن است که نباید چنین باشد. متن گزارش اگر روشن کننده­ نکته­ای باشد، اگر گزارشگر در آن متن حرف تازه و گیرایی را مطرح کرده باشد، اگر برای تدارک آن، به کشف و تجربه دست زده باشد، اگر زبان و ضرباهنگی پذیرفتنی و گیرا داشته باشد و از همه مهم­تر خواندنی و پذیرفتنی باشد، صرف نظر از این که چه نامی می­توان یا باید بر آن گذاشت، گزارش است و گزارش خوبی هم هست.

سالی آدامز روزنامه­ نگار و نویسنده­ آمریکایی نوشته است: گزارش را می­توان به بی ­نهایت سبک و روش نوشت. یعنی به تعداد گزارش­های نوشته شده و گزارش­هایی که نوشته خواهد شد، می­توان نوع و سبک فرض کرد. اما تمامی این­ ها باید در یک صفت مشترک باشند: خواننده احساس کند اگر این گزارش را نمی­خواند، چیزی را از دست داده بود.

در صفحه­های عادی روزنامه­ی همشهری به دلایلی- از جمله محدودیتی که آگهی­های نیم­ صفحه­ی پایین به صفحه آرا تحمیل می­کند- کم­تر می­توان به یک متن گزارشی مطلوب برخورد. ضمن آن­ که گویا در آن صفحه­ها برخی آرایه­های کلامی  مثل وصف، نظیره سازی، ایما، جناس و. . .  را چندان روا نمی­دانند و برای انتشار مفید تشخیص نمی­دهند. بنابراین وظیفه­ی بهره­ گیری از ظرفیت­های گزارشگری گویا یکسره برعهده­ی ضمیمه­های روزنامه وانهاده شده است. گزارشگران ضمیمه­ها بد نیست از این فرصت بهره ببرند.