از روابط عمومی توجیه‌گر تا تحلیل‌گر

از روابط عمومی توجیه‌گر تا تحلیل‌گر

اشاره: استاد علی میرسعید قاضی سال 1322 دیده به جهان گشود، 22 سال بعد یعنی در سال 1344 وارد عرصه مدیریت حرفه روابط عمومی شد. از آن سال تا به امروز ایشان هم تدریس داشتند و هم تألیف و ترجمه‌های متعددی که به دانشجویان و علاقه‌مندان حوزه روابط عمومی عرضه کردند. از جمله آثار ایشان می‌توان به درسنامه روابط عمومی، مخاطب شناسی، تئوری و عمل در روابط عمومی و ارتباطات، زبان تخصصی روابط عمومی و ارتباطات، فرهنگ انگلیسی به فارسی روابط عمومی و ارتباطات اشاره کرد.

استاد قاضی غیر از تألیفات و ترجمه‌های متعدد، تا به امروز دانشجویان بسیاری را تربیت و به جامعه حرفه روابط عمومی معرفی کردند.

به انگیزه برپایی کارگاه 'چشم‌انداز‌های نوین در مدیریت روابط عمومی' گفت‌وگوی کوتاهی با ایشان انجام داده‌ایم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

 

* بهترین تعریفی که در مورد روابط عمومی می‌پسندید چیست؟

مدیریت ارتباطات یک سازمان با مخاطبان و جامعه، همین تعریف را می‌توانیم تعمیم دهیم به بخش کاربردی قضیه؛ مدیریت ارتباطات یک سازمان با مخاطبانش و با جامعه. این خود یک تعریف کاربردی است قبل از اینکه تعریف نظری و تئوریک باشد.

* شما معمولا روابط عمومی را به چند دسته تقسیم می‌کنید؛ روابط عمومی توجیه‌گر، روابط عمومی تبیین‌‌گر و روابط عمومی تحلیل‌گر، ضمن تعریف مختصری از هر یک، ویژگی‌هایی که برای این سه نوع روابط عمومی مد نظر دارید را بیان بفرمایید؟

روابط عمومی توجیه‌گر روابط عمومی است که در پس برنامه‌های سازمان حرکت می‌کند، فقط یک جنبه تبلیغی دارد و بزک کننده سازمان و برنامه‌هایش است و فقط تبلیغ یک سویه و یک جانبه‌ای را از طرف مدیریت سازمان به مخاطبان ارائه می‌دهد. روابط عمومی تدوین‌گر یک مدیریت ارتباطی است که در بیان پیام و اطلاعات همسو با مدیریت پیش می‌رود ولی مدیریت تحلیل‌گر نسبت به سازمان جلو می‌افتد و موضوعات و مسائل مرتبط با کار سازمان را در جامعه و موضوعات مورد علاقه مخاطبین را جستجو می‌کند، در آغاز محور فعالیت‌های یک روابط عمومی تحلیل گر مخاطبین هستند پس به سراغ مخاطب می‌رود و دیدگاه‌ها، سلائق، خواسته‌ها، انتظارات و توقعات او را به مدیر منتقل می‌کند، دیدگاه‌های جامعه و مدیریت کلان جامعه در ارتباط با سازمان را درمی‌یابد و آن را به مدیر سازمان منتقل می‌کند. البته نظریات مدیر سازمان را هم به مخاطبان درونی و بیرونی سازمان منتقل می‌کند ولی اصلش این است که مخاطبان و مسائل جامعه مرتبط با سازمان شناخته شود، مدیر از آن آگاه شود و برنامه‌های ارتباطی متناسب با آن باشد. اکنون در جهان، روابط عمومی پیشگام و پیش‌قدم؛ روابط عمومی تحلیل‌گر است و ما باید به این سمت حرکت کنیم.

* روابط عمومی الکترونیک از نظر شما چه تعریفی دارد؟

جوامع امروزی نیاز دارند تا مدیر سازمان و مدیر روابط عمومی یک نگاه تحلیل‌گر به روابط عمومی داشته باشد، ابزار کار هم ابزار نوین و الکترونیک باید باشد که حالا شما اسمش را روابط عمومی اینترنتی یا روابط عمومی دیجیتالی می‌گذارید که به نظر من اگر بگوییم روابط عمومی الکترونیک مناسب است چرا که اینها اندیشه روابط عمومی مدرن است که باید با ابزار مدرن بتوانند به آن برسند. مخاطبان امروز اکثرا شهروندان الکترونیک هستند، سازمان‌هایی که ما با آنها ارتباط داریم سازمان‌های الکترونیک هستند، ما نمی‌توانیم یک روابط عمومی مدرن داشته باشیم ولی با ابزار سنتی بخواهیم به مقاصد خود برسیم. ما باید دید الکترونیک داشته باشیم، شهروند یک جامعه الکترونیک باشیم و با ابزار الکترونیک اهداف و مقاصدمان را منتقل بکنیم و آن ابزار کار روزمره ما باشد. ما باید در طول روز الکترونیک بیاندیشیم، الکترونیک انجام دهیم و کارهای روزمره‌مان را الکترونیکی به مقصود برسانیم.

*حرکت به سمت روابط عمومی الکترونیک با یک جامعه و مخاطب سنتی چگونه قابل جمع است؟

البته طبیعی است که کارشناس و مدیر روابط عمومی در هر برنامه‌ای اجبارا موقعی که به یک مخاطب خاص می‌رسد باید ابزار ارتباطی او را بشناسد و با آن ابزار ارتباطی بتواند پیام را به مخاطب منتقل کند یا پیام او را دریافت کند، ولی با این حال رسالت حرکت به سوی یک جامعه اطلاعاتی را نباید از روابط عمومی بگیریم. ممکن است اقشار سنتی یک مقداری مقاومت کنند ولی به تدریج این مقاومت تبدیل به موافقت خواهد شد.