مطبوعات عصر مظفری

مطبوعات آموزشی ایران/4

مطبوعات عصر مظفری

اشاره: مجموعه مقالات مطبوعات آموزشی ایران، سیاهه ای از تاریخ مفصل نشریاتی است که با شدت و ضعف، نگاهی به مدرسه و آموزش داشته اند. در بخش اول این مقاله پس از مروری کوتاه بر تاریخچه چاپ و نشر در ایران، نشریات کاغذ اخبار، زاهریرادی باهرا، روزنامه علمیه دولت علیه ایران، المنطبعه فی الفارس، فرهنگ و روزنامه نظامی علمیه و ادبیه بررسی شد. در بخش دوم  این مجموعه با عنوان نخستین نشریه مدرسه ای، روزنامه های علمی و دانش مورد بررسی قرار گرفت. در بخش سوم نشریات مدرسه دارالفنون تبریز به همراه نشریه مدرس فارسی معرفی و مرور شده است و اکنون در بخش چهارم به بررسی مطبوعات عصر مظفری می‌پردازیم.

***

مطبوعات عصر مظفری

ناصرالدین شاه در سال 1313 با ضرب گلوله‌های شش لول میرزا رضای کرمانی در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) به قتل رسید .

با قتل وی و به پادشاهی رسیدن فرزندش مظفرالدین شاه دگرگونی هایی در عرصه مطبوعات هم صورت گرفت که آزادی نسبی مطبوعات و رونق کمی و کیفی انتشار روزنامه ها، انتشار اولین جراید روزانه ( تربیت و خلاصه الحوادث )، انتشار نشریات غیر دولتی، بالا رفتن تیراژ و ... از آن جمله اند .

سید علی کاشفی خوانساری در کتاب « از باب قرائت اطفال » از قول استاد محیط طباطبایی در کتاب « تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران » می‌نویسد :

روزنامه های عصر مظفری بیش از اسلاف خود از امور مربوط به دربار و دیوان، به بازار و مدرسه و مکتب می‌پرداختند و می‌کوشیدند رضای طبقه مدرسه دیده و کاسب و پیشه ور را در ضمن نوشته های خود به دست آورند. بر همین اساس بود که بازرگان معتبری همچون تقی اوف بادکوبه همواره مکاتب جدید و جراید را بدین سان مشمول مساعدت محدود مادی قرار می‌داد که وجه اشتراک تعدادی از روزنامه های چاپ شده را برای توزیع میان شاگردان مدارس می‌پرداخت. در داخله مملکت هم روزنامه ها غالباً با یکی از مکاتب جدید عهد مظفری اتصال و ارتباط داشتند .

روزنامه های عدالت، الحدید، کمال تبریز و کوکب دری، نوروز و مکتب با     مدرسه های جدید تبریز و طهران پیوستگی داشتند و مدیر روزنامه، ناظم یا مدیر دبستان بود .... مؤسسان مدارس نو بنیاد عصر مظفری که به مکاتب ملیه معروف شده بود، در ضمن تأسیس مدرسه و مدرسه داری، اجازه تأسیس روزنامه ای با نام همان مدرسه از وزارت انطباعات می‌گرفتند و آن را وسیله معرفی خدمت و تشویق اولیای اطفال و جلب مساعدت عمومی پیشرفت کار مدرسه قرار می‌دادند.

تربیت

روزنامه تربیت که اولین شماره آن در رجب سال 1314 ه.ق منتشر شد، اولین روزنامه خصوصی ایران است .

سید فرید قاسمی در مقدمه، باز چاپ این روزنامه که در سال 1376 با همکاری کتابخانه ملی و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی صورت گرفته است در مورد تربیت این گونه می‌نویسد: 1375 خورشیدی مصادف با یکصدمین سال تولد روزنامه نگاری غیر دولتی در ایران است. در سال 1314 ق / 1275 ش، یعنی حدود شصت سال پس از انتشار نخستین نشریه ادواری چاپی در ایران « میرزا محمد حسین، متخلص به ادیب و ملقب به فروغی و ذکاء الملک و معروف به میرزا فروغی » (1255-1325ق) نشریه ای با عنوان تربیت در تهران منتشر کرد .

تربیت متمایز از حدود چهل عنوان نشریه ای است که در شصت سال اولیه عمر روزنامه نگاری در ایران انتشار یافته اند .

از ویژگی های تربیت این است که در آن روزگار برای نخستین بار بنا به درخواست یک ایرانی و « با اجازه وزارت جلیله انطباعات » نشریه ای فارسی در ایران منتشر می‌شد که محتوا و نحوه مدیریتش با آنچه پیش از آن منتشر شده بود، تفاوت اساسی داشت. پس می‌توان انتشار تربیت را نقطه عطف و سرآغاز تحول در مطبوعات ایران دانست .

میرزا جهانگیر خان شیرازی مدیر صور اسرافیل درباره نقش و اهمیت تربیت نوشته است : « ... تربیت اول روزنامه آزادی است که در داخله ایران خصوصاً در پایتخت احداث شده است. خدماتی که این روزنامه به وطن ما کرده، علاوه بر معلومات و فوایدی که منتشر نموده، یکی این است که مردم ایران از روزنامه آزرده خاطر بودند، تربیت به واسطه شیرینی بیان و مزایای چند که دارا بود، مردم را روزنامه خوان کرد، دیگر این که اهل هوش می‌دانند که تمام مطالب گفتنی را      ذکاء الملک در تربیت گفته، و هنر بزرگ او همین است که چیزهایی را که در زمان استبداد کسی یارای گفتن نداشت به قدرت قلم و پرده و حجاب انشاء و ادب، چنان می‌گفت که اسباب ایراد نمی شد. مع ذلک زحمت و مرارت و صدماتی که در زیاده از ده سال روزنامه نویسی کشید و آزار و اذیت هایی که از دوست و دشمن دید، در چند سال آخر عمر که وقت استراحت و فراغت بود به تصور کسانی که خارج از کار بوده اند در نمی آید ... » ( صور اسرافیل، ش 15، چهارشنبه 29 رمضان 1325 ق، ص 5 .)

علی اصغر شمیم مؤلف کتاب ایران در دوره سلطنت قاجار در توصیف مظفرالدین شاه به نقل از یکی از مورخان نوشته است : « آنچه را به زبان می‌گفت کله اش خبر نمی شد » [ ... ] از تمام اجداد خود معارف دوست تر بود، به ترقی مملکت هم    مایل تر بود، ولو اندکی هم از اقتدارات او کاسته می‌شد، حرفی نداشت، مشروط بر این که به دلخواه هرگونه تصرف در خزینه بخواهد، بنماید » .

پس از به قدرت رسیدن مظفرالدین شاه منور الفکران و اندیشه مندان به سرعت درک کردند که محیط سیاسی، اجتماعی کشور، متفاوت با نیم قرن حاکمیت ناصرالدین شاه است و فضای موجود را برای نشر افکار و اشاعه اندیشه و « بسط و توسعه معارف » مناسب دیدند و مبادرت به تأسیس مؤسسات آموزشی و فرهنگی کردند.   میرزا محمد حسن فروغی افزون بر مشارکت در پایه گذاری این گونه مؤسسات   نشریه تربیت را بنیان نهاد.

زنده یاد محمد صدر هاشمی در « تاریخ جراید و مجلات ایران » تربیت را از جمله « روزنامه های مفید » دانسته و از خدمات روزنامه نگاری مدیر این نشریه یاد کرده است. مرحوم صدر هاشمی بر این اعتقاد بود که « انتشار مرتب و منظم نه ساله روزنامه تربیت سهم مهمی در بیداری ایرانیان از خواب غفلت و آماده نمودن آن ها برای گرفتن مشروطیت داشته است. »

مرحوم استاد محیط طباطبایی نیز در بررسی مطبوعات دوره مظفری در « تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران » آورده است که : « ... میرزا محمد حسین فروغی ملقب به ذکاء الملک بدون شک متین ترین و زیباترین و شیواترین و منظم ترین روزنامه یعنی تربیت را در طول این مدت می‌نوشت و انتشار می‌داد. »

گوئل کهن هم از تربیت به عنوان « تحول نوینی در روزنامه نگاری ایران » یاد کرد و می‌نویسد: با انتشار این نشریه « در جهت مبارزه با انحصارگری مطبوعاتی دولت و خروج از زیر یوغ رسمیت و غیردولتی بودن روزنامه ها گام ارزنده ای برداشته شد. به دنبال چاپ و پخش روزنامه تربیت، رفته رفته نشریات غیر دولتی و ملی دیگری در تهران و شهرستان ها انتشار یافت و روزنامه نگاری مردمی و درون مرزی شکل   گرفت.

میرزا محمد حسین اصفهانی، متخلص به ادیب و ملقب به فروغی، صاحب امتیاز و سردبیر تربیت در شماره 28 روزنامه در تاریخ 23 محرم 1315 در خصوص برخی از کتاب های موجود در بازار و مدرسه این گونه می‌نویسد : ... این فرزند من [ منظور روزنامه تربیت ] با هزار نقص که در آن می‌بینم، به خاطر جمعی می‌گویم از موش و گربه و حسین کرد و کتاب حسن و حسین و منظومه جناب ملا فارغ بهتر است. پُر به پر و پای آن نپیچید. شما درست ملاحظه کنید در سال چند جور از این کتاب ها برای اطفال خود می‌خرید و اخلاق آن ها را از مطالعه آن اوراق تغییر می‌دهید و مغز آن ها را با اباطیل و خرافات مأنوس و آشنا می‌نمایید. می‌دانم بعضی از آن  کتاب ها در لباس مناقب است، اما مناقبی که سند صحیح ندارد، آیا سبب تضییع مناقب صحیحه نیست ؟ ...

یکی دیگر از اقدامات مفید روزنامه تربیت، علاوه بر نقد کتاب های موجود در بازار و مدارس، معرفی کتاب های مربوط به اطفال و تعلیم و تربیت است. از جلمه این که در شماره 279 این روزنامه به تاریخ آخر صفر 1321 ه.ق خبری در مورد کتاب «فواید الصبیان» به این شرح درج شده است :

جناب جلالت مآب امیرالامرا العظام محمد باقرخان قاجار ابن مرحوم محمد باقرخان بیگلر بیگی قاجار طاب ثراه، سلسله نسبی عالی دارد. یعنی علاوه بر شرافت کلیه ایل جلیل از بطن یکی از دختران با حشمت و شأن خاقان خلد آشیان، فتحعلی شاه، به وجود آمده و از اثرهای گوهر ذاتی او در این ایام تألیف کتاب « فواید الصبیان » می‌باشد و آن مشتمل است بر مبلغی از قواعدفارسی و در عالم ادبیات ما دارای مقامی رفیع و در این قحط سال دانش، فواید آن مخصوص صبیان نیست، بلکه به حال همه کس نافع است. چون شاگردان مدارس و مکاتب جدیده مظفریه می‌خواهند در تحصیلات خود قدمی راسخ داشته باشند، خوب است برای استحکام بنیان که دانستن زبان مملکتی می‌باشد از این کتاب به دست آورند و بر اطلاعات ادبیات فارسی خود بیفزایند و کاش سایر دانشمندان مملکت نیز به‌کار علم و آگاهی همین قدر همت  می‌کردند و اگر می‌کردند کشور ایران به زودی گلستان و تالی روضه رضوان می‌شد .

از سویی دیگر اخبار درج شده در روزنامه تربیت حاکی از خوانده شدن این روزنامه در مدارس و توسط دانش آموزان است. در خبری که در شماره 370 روزنامه در 16 جمادی الاولی 1323 درج شده است می‌خوانیم :

حالا که بنا شده شاگردان مدارس روزنامه [ تربیت ] بخوانند، از نور چشمان یعنی برادرزادگان خویش درخواست می‌کنم که مقاله های اول تربیت را مخصوصاً دو سه مرتبه بخوانند. پس از شش ماه فایده این کار را خود دریافت می‌کنند و دیگر سفارش بنده ضرورتی نخواهد داشت .

مشخصات این روزنامه در شناسنامه آن که به کوشش سید فرید قاسمی، منظم و نگاشته شده است بدین ترتیب است :

نام : تربیت / نوع و روش : فرهنگی، اجتماعی، ادبی، تاریخی، علمی

صاحب امتیاز و مدیر : محمد حسین فروغی اصفهانی « ذکاء الملک »

نایب مدیر : سلیمان خان / محل انتشار : تهران / زبان : فارسی / خط : نستعلیق / خطاط : میرزا زین العابدین ملقب به ملک الخطاطین قزوینی، و سپس، مرتضی الشریف نجم آبادی / چاپ : سنگی / قطع : 21×5/33 / تعداد صفحات : شماره 1 تا 190 = 4 صفحه، شماره 191 تا 434 = 8 صفحه / قیمت تک نسخه : شروع از 5 شاهی تا 14 شاهی در شماره های آخر / قیمت اعلان : سطری ده شاهی، مکرر سطری پنج شاهی / نشانی دفتر نشریه : « طهران، در بیرون دروازه قزوین، جنب خیابان امیریه و باغ جنت و گلشن، حوالی باغ جناب انتظام السلطنه، خانه ذکاء الملک »

فاصله انتشار : شماره 1 تا 67 = هفتگی، شماره 68 تا 129 = روزانه، شماره 130 تا 434 = هفتگی

تاریخ انتشار نخستین شماره : « پنجشنبه یازدهم شهر رجب المرجب 1314 ق »

تاریخ انتشار آخرین شماره : « پنجشنبه بیست و نهم شهر محرم الحرام 1325 ق »

در این شناسنامه آدرس دفاتر توزیع و فروش نشریه تربیت در تهران ( 5 نمایندگی ) و در شهرهای استرآباد و گنبد قابوس و شاهرود و بسطام، اشرف، اصفهان، انزلی، بادکوبه و تمام روسیه، بار فروش، بخارای جدید، بخارای شریف و سایر نقاط ترکستان، برلین ( سرپرستی نشریه تربیت در اروپا )، بندر جز، بوشهر، تبریز، خوی، رشت، ساری، شیراز، قزوین، قم، کردستان، کرمان، گروس، لاهیجان و یزد، مشخص شده است .

الحدید

اولین دوره روزنامه الحدید در سال 1315 در تبریز منتشر شد و مدیر آن میرزا سید حسین خان تبریزی بود که بعد ها عدالت نام گرفت .

الحدید روزنامه ای سیاسی، اجتماعی و خبری بود که به صورت هفتگی منتشر می‌شد و پس از انتشار سه شماره توقیف شد. دلیل تعطیلی نشریه را هم صراحت قلم نویسنده آن دانسته اند .

روزنامه تربیت که خبر انتشار الحدید را درج کرده است، مطالب این روزنامه را بیشتر صنعتی، تجاری و زراعی دانسته است و علیرغم اشتغال میرزا سید حسین به تدریس در هیچ جا از انتساب این روزنامه به مؤسسات آموزشی یا ارتباط محتوای آن با مدارس و دانش آموزان، ذکری نشده است. البته محمد علی تربیت تعطیلی الحدید را ناشی از استخدام مدیر آن در قنسول‌گری روسیه دانسته است .

دوره دوم انتشار روزنامه الحدید در سال 1323 آغاز شد. سید علی کاشفی خوانساری در کتاب « از باب قرائت اطفال » در این خصوص چنین نوشته است :       گفتنی است در این دوره ( دوره دوم ) اشاره صریحی به نام میرزا حسین خان نشده و مدیر نشریه شخصی به نام آقا سید محمد شبستری بوده است. از این رو، شاید این تصور رود که این نشریه، نشریه ای کاملاً مجزا بوده و تنها تشابه نام وجود داشته است. اما در سال دوم الحدید ( که مدتی نیز با نام حدید منتشر می‌شد ) نام میرزا سید حسین خان به عنوان مؤسس روزنامه درج شد. ضمناً پس از مشروطه نام روزنامه به عدالت تغییر کرد و میرزا حسین خان شخصاً و رسماً مسئولیت آن را بر عهده گرفت. از این رو، بعید نیست دلیل عدم درج نام میرزا سید حسین خان، ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی او یا ترس از مخالفت های حکومتی و غیر حکومتی بوده باشد.

شاید به همین دلیل روزنامه ابتدا با نام حدید منتشر شده و بعد از نام اصلی الحدید استفاده کرده است. گفتنی است سید محمد شبستری پیشتر مدیریت مدرسه تربیت را که میرزا سید حسین خان مؤسس آن بود به عهده داشت .... الحدیددر این دوره برای دانش آموزان تخفیف خاصی قائل شده بود. اشتراک سالیانه به این شکل بود : « فقط در تبریز 15 قران، نمره ای سه شاهی. برای مکاتب و مدارس تخفیف داده خواهد  شد ... »زیر عنوان روزنامه چنین نوشته شده بود : « روزنامه از قید رسمیت آزاد است. مکاتب سودمند به حال دولت و ملت با کمال امتنان به امضای صاحب آن قبول خواهد شد. » مقاله « ارحمواصغارکم » در شماره اول روزنامه قابل توجه است. داستان «فتاه العنان» نوشته جرجی زیدان در این روزنامه به شکل مسلسل به چاپ  می‌رسیده است. مقالات « اصلاح مکاتب قدیمه » در شماره های مختلف به چشم  می‌خورد.

گاتیزاک، پایلاگ و پایلاک گاتیزا

نشریه گاتیزاک در سال 1898 میلادی ( 1315 ه.ق ) در یکی از مدارس ارامنه تبریز به نام مدرسه هایگازیان منتشر شد. هایگازیان مدرسه پسرانه و وابسته به کلیسای ارامنه و شورای خلیفه گری ارامنه تبریز بوده است و چندی بعد مدرسه دخترانه ای به نام تاماریان در کنار آن احداث می‌شود و این دو مدرسه به نام هایگازیان - تاماریان به کار خود ادامه دادند .

در این مدرسه برای این که پسرها را برای زندگی آینده خود و مشاغل نویسندگی و کار اداری آماده کنند، آن ها را تشویق می‌کردند به صورت کلاسی نشریه ای برای خود تهیه کنند .

گاتیزاک ( رعد ) در سال 1898 میلادی از سوی تعدادی از دانش آموزان این مدرسه تهیه شد. گاسپار هاکوپیان یکی از دانش آموزان مدرسه این نشریه را زیر نظر یکی از معلمان به نام آرشاک محرابیان و با همکاری جمعی از دانش آموزان تهیه می‌کردند .

سه سال بعد همزمان با دوره چهارم مدرسه، دانش آموزان جدید، نشریه دیگری با نام پایلاگ ( برق ) تهیه کردند. با آغاز قرن بیستم نشریه گاتیزاک و پایلاک (برق) با هم ترکیب شدند و نشریه جدید به نام پایلاک گاتیزا ( رعد و برق ) به وجود آمد. نشریات فوق نشریات صد در صد دانش آموزی بودند و توسط شاگردان مدرسه تهیه می‌شدند .

ادب

نشریه ادب به مدیریت میرزا محمد صادق فراهانی متخلص به امیری و ملقب به ادیب الممالک از سال 1316 تا 1324 قمری به ترتیب در شهرهای تبریز، مشهد و تهران منتشر شد. وی نبیره بزرگ قائم مقام فراهانی اول بود و پدران و خانواده  اش همه اهل ادب بودند.

ادب تبریز

ادیب الممالک در سال 1316 اولین شماره ادب را در تبریز منتشر کرد. البته     شماره اول این نشریه جریده ادب نام داشت ولی از شماره بعدی ادب نام گرفت .

ادب ماهی سه مرتبه منتشر می‌شد و محل دفتر نشریه منزل مدیر مجله در ششگلدان تبریز بود .

متن اجازه نامه انتشار ادب که از سوی ولیعهد، محمد علی میرزا صادر شده، بدین شرح در شماره یک این نشریه آمده است :

ادیب الممالک. استدعای طبع روزنامه علمی به اسم ادب کرده اید، محض ترویج علم و خدمت به دولت، با کمال تحسین به شما اجازه دادیم. شهر جمادی الثانیه 1316 .

در همان شماره و به دنبال این مطلب، دستور امیر نظارم هم نقل شده که در آن آمده است :

... حالا وظیفه شما این است که روزنامه را مرغوب و مطالبش را به نهایت مطلوب نوشته و در انتشار علومی که فواید آن عمومی و خالی از حشو و زواید باشد سعی کنید و در انجام این خدمت، ملت و دولت از شما راضی و بر خریداری و مطالعه آن طالب و راغب خواهند شد .

ادب چهار صفحه داشت و از نشریات وابسته به دارالطباعه دولتی بود. شماره اول آن نشان خاصی ندارد، اما از شماره های بعد در کنار مجله علامتی شامل دو   کلید ، تاج و گل دیده می‌شود. در شماره دوم « مقاله در اثبات ذات واجب الوجود عزّ شأنه » نشانگر روزنامه به مخاطب کم سال و تلاش برای ارائه خواندنی های مناسب آنان است .

بنا به گفته سید علی کاشفی خوانساری در کتاب « از باب قرائت اطفال » بنا بر نوشته مورخان متعدد، تعداد شماره های سال اول و دوم ادب تبریز مجموعاً 22 شماره بوده است .

ادب مشهد

ادیب الممالک برای رسیدگی به موقوفات خانوادگی به مشهد رفت و از نیمه سال 1318 انتشار ادب در مشهد آغاز شد. وی این بار نشریه را به صورت هفتگی منتشر کرد و اداره آن هم در مشهد مقدس، کوچه باغ عنبر در خانه مدیر کل، انجام   می‌شد .

در این دوره معاون اداره روزنامه « میرزا صادق خان تبریزی » بود و به عنوان روزنامه ای « علمی، ادبی، سیاسی، تجاری و تاریخی » منتشر می‌شد .

روزنامه ادب مشهد از تنوع خوبی در مطالب خود برخوردار بود که به چند نمونه آن اشاره می‌کنیم :

این روزنامه در شماره 31 خود خبر انتشار نشریه موقت را منتشر کرده است و به دست اندر کاران آن تبریک گفته است. در شماره 40 هم خبر درگذشت میرزا حسن مجتهد آشتیانی، مرجع بزرگ زمان و عزای او در خراسان درج شده است .

در شماره 47 ادب، اخبار مدارس ژاپن درج شده و از « فرزندان ممالک مشرق زمین » خواسته شده است « سر از خواب غفلت » بردارند .

در شماره 41 سال اول نشریه، مقاله ترجمه ای درباره تربیت اطفال از نشریات استانبول نقل شده است. در این مقاله، شیرین زبانی های دختری شش ساله نقل شده که به دلیل « خنده بی موقع در حضور ابوین »، « محکوم به خوردن نان خشک و خالی عوض نهار گردید ». او به زبان کودکانه از پدر و مادر شکایت می‌کند که « چرا مرا به مربی بی دانش سپردند که این قسم مرا تربیت کند که تکلیف خود ندانم و به عقوبت گرفتار آیم. » سپس به « مربیه » خود می‌گوید : « تمام بی ادبی و سوء تربیت ما راجع به بی علمی شماست که هر چه بگویید یاد می‌گیریم ... » سپس مترجم در پایان مقاله نتیجه می‌گیرد :

« از این مقاله مستفاد می‌شود که تربیت اطفال، اولین تکلیف والدین است که آن ها را از عادات ذمیمه و اخلاق رذیله منع کنند و آداب انسانیت و حسن اخلاق و خوش سلوکی بیاموزند و مربی و معلم با علم و دانش برای آن ها معین نمایند و این همه ممکن نیست مگر به تأسیس و اصلاح مکاتب و مدارس تا اطفال معصوم بی گناه از عمل عمر که قلوب آن ها از هر گونه رذائل صاف و از هر قسم خیانت پاک است در دست مربیان بی تربیت و معلمان بی دانش گرفتار نباشند ...

ادب تهران

شماره اول ادب تهران در 27 رجب 1321 منتشر شد. در سرمقاله شماره اول این نشریه تصریح شده است که روزنامه به حکم ندیم السلطان و پادشاه به تهران منتقل شده است. این نشریه باز هم به صورت هفتگی منتشر می‌شود ولی به جای روز چهارشنبه ( در مشهد ) روز دوشنبه منتشر می‌شود. قیمت اشتراک آن هم بدین شرح است : « دار الخلافه طهران 24 قران، در سایر بلاد محروسه ایران سه تومان، طلاب مدارس تهران و مشهد دو تومان » در نشریه ادب چاپ تهران از همان شماره اول درج پاورقی « تاریخ ایران موسوم به تحفه الاطفال ناصری » از تألیفات میرزا عبدالحسین خان مؤلف الدوله آغاز شد که نشان دهنده توجه ویژه روزنامه به خوانندگان دانش آموز است .

در شماره 37 مورخ اول ذیقعده سال 1322 مطلبی به نام مجلس قوانین اطفال، چاپ شده است که اصل و تفسیر آن به شرح ذیل است :

مجلس قوانین اطفال امریکا

در امریکا مجلسی وضع شده است که در آن جا خطای اطفال بی تربیت رامعلوم کرده و پدرانشان را مجازات می‌دهند، چنان که در این اوقات یکی از حکام معروف امریکا موسوم به « لپندسی » سی نفر از پدران را به کیفر اعمال فرزندان ایشان که مخالف قانون رفتار کرده اند به حبس فرستاده و خطای اطفال از قبیل سوار شدن در واگون و کالسکه در معبر عام و ورود به تیاتر بدون بلیط بوده است .

تفسیر روزنامه « ادب »

الحمدلله که اطفال مملکت از قانون تخلف نمی ورزند و پدر ایشان همه قانونی و متمدن هستند ! ... به دلیل آن که عملجات تراموای شهری همواره با مردم گردن کلفت برای سوار شدن در واگون در زد و خورد می‌باشند. بچه ها مثل حشرات الارض زیر دست و پا ریخته. گاهی زیر پای سواره کرد و ترک می‌نماید و گاهی در عقب چرخ درشکه سوار می‌شوند ولی اگر مردند یک نفرشان هزار صاحب و ولی شرعی پیدا می‌کنند. نه از فحش عار دارند  نه از شلاق درشکه چی متألم اند. از همه  عجیب تر این است که هر چه از الفاظ قبیح از حروف متهجی ترکیب یافته است آن ها را در کتابچه مخصوص جمع و تدوین کرده و به فرزندان سه ساله خود تعلیم  می‌نمایند. چنانچه کودکان را در موقع نوازش به « جاکش »، « بی غیرت »، « نامرد »، « پدر سوخته »، « ننه سگ »، « خواهر ... » و غیر ها خطاب کرده، عرق حمیت او را در خردسالی قطع می‌کنند، تا وقتی که بزرگ شد. بی حس و بی غیرت و بی رگه باشد. الحق تربیت فرزندان ما خیلی نزدیک است به تربیت ژاپونی که هرگاه متغییر شوند، جز لفظ « لاک پشت » چیزی نمی گویند و این فحش بزرگ را هیچ کس از شنونده تحمل نمی کند، زیرا که انسان راضی نمی شود که او را به لاک پشت تشبیه کنند. اما در مملکت ما سال هاست که حکیمان و خردمندان گفته اند:

رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز

تا کام خود از مهتر و کهتر بستانی

در سال 1323 یکی از شماره های ادب توقیف می‌شود و در سال 1324 به دلیل  شبنامه هایی که توسط نویسندگان ادب و مکتب در حمایت از مشروطه منتشر می‌شد، مجدالاسلام، رشدیه و میرز آقا اصفهانی از تهران تبعید می‌شوند و ادب تعطیل می‌شود.