برنامه‌سازی رادیویی- 4

برنامه‌سازی رادیویی- 4

چه بگوئیم، چگونه بگوئیم؟

در بخش پیشین گفتیم  قدم نخست در برنامه سازی انتخاب سوژه است و به مولفه‌های یک سوژه مناسب و متناسب برنامه سازی اشاره کردیم. اما انتخاب سوژه در عین حال که کاری دشوار است (به دلیل آنکه هنوز خوب دیدن را نیاموخته‌ایم)؛ به همان اندازه سهل است؛ البته در مقایسه با فرایند تولید.

پرداخت سوژه و نوع نگاه به آن از جنبه‌ی دیگری نیز قابل توجه است. واقعیت‌ها (وقایع و رویدادها) ماده خام در دست برنامه ساز خلاق است ، او با قوه تخیل خود این ماده خام را پرداخت می‌کند و به آن شکل هنری می‌دهد.

بارها اتفاق افتاده که برنامه‌های مختلفی را شنیده‌ایم اما نتوانسته‌ایم با آنها ارتباط برقرار کنیم. برنامه‌ ساز خلاق در پی بازآفرینی واقعیت است. اصل مهم برای برنامه ساز، اثرگذاری بر مخاطب است، از همین رو تلاش می‌کند به گونه‌ای برنامه خود را ارایه دهد که هر چه بیشتر برای مخاطب پذیرفتنی‌ باشد و در ذهن و خاطر شنونده باقی بماند.

این ویژگی در زندگی واقعی نیز حاکم است. اینکه چه کسی مطلبی را به ما می‌گوید؛ با گفتن این مطلب به دنبال رسیدن به چه چیز است و چگونه آن را بیان می‌کند تا حدود زیادی تعیین کننده واکنش ما به آن مطلب است.

در واقع پس از انتخاب سوژه لازم است هدفمان را از برنامه سازی معلوم کنیم. با ساخت این برنامه به دنبال چه هدفی هستیم و به چه چیز می‌خواهیم دست پیدا کنیم؟ مبداء و نقطه عزیمت‌مان کجاست و خط پایان و مقصدمان کجا. قطعاً می‌دانیم که با تولید یک برنامه نمی‌توانیم تمام مشکلات بشر را حل کنیم! اما باید در قدم نخست بدانیم چه می‌خواهیم بگوییم؛ و آنچه را می‌خواهیم بگوییم، چگونه باید بگوییم؟

منظور از هدف، نوع تاثیر وتحولی است که انتظار می‌رود به واسطه برنامه در مخاطب ایجاد شود.

جورج اورل در کتاب سیاست و زبان انگلیسی می‌نویسد:' یک نویسنده دقیق و سخت‌گیر در هر جمله‌ای که می‌نویسد لازم است با چهار پرسش درونی، خود را مورد نقد قرار دهد:

  • - قصد داشتم چه بگویم؟
  • - چه کلماتی آن را بیان می‌کند؟
  • - چه تصویر یا اصطلاحی آن را دقیق‌تر بیان خواهد کرد؟
  • - آیا تصویری که ارایه کردم آنقدر بکر و تازه هست که تاثیر گذار باشد؟'

اگر برنامه ساز نیز در مواجهه با یک سوژه بتواند به این قبیل پرسش‌ها پاسخ دهد در طول برنامه سازی کمتر دچار سردرگمی می‌شود و تکلیفش از ابتدا تا انتهای برنامه روشن و مشخص است.سئوالاتی از قبیل اینکه می‌خواهد برنامه را از چه نقطه‌ای شروع کند؛ در کجا ختم کند؛ این مسیر را چگونه طی کند. به عبارت دیگر چرا چنین برنامه‌ای را می‌سازم؟انجام چنین برنامه‌ای چه سودی دارد؟ چگونه این برنامه را بسازم؟ و نتیجه و بازخورد آن چه خواهد بود؟ در واقع در این بخش لازم است سوژه اولیه پرورده شود و از شکل یک سوژه خام به صورت ایده درآید.

بحث کمی جدی شد؟ اما تصور می‌کنم جالب و جذاب باشد! چرا که فرایند تولید یک برنامه همانند خلق هر اثر شیرین و جذاب است.

در بحث بعدی در مورد هدف‌گذاری بیشتر صحبت خواهیم کرد.

و اما تمرین

برنامه‌های مختلفی را دیده و یا شنیده‌اید. سعی کنید هدف اصلی برنامه ساز را بررسی کنید و به قصد و هدف او از برنامه‌ای که ساخته پی ببرید. (با ذکر نام، هدف برنامه ساز را بررسی کنید.)

پاسخ‌های خود را برای ما ارسال کنید تا بتوانیم در آموزش برنامه سازی با هم همگام شویم.