خانه و پیرامون

ایران در گذر ارتباطات (3)

خانه و پیرامون

خانه‌های تاریخی ایران را نمی‌توان از حیث ساختار معماری در یک قالب واحد قرار داد. بسته به این‌که در کدام اقلیم قرار گرفته باشند، از الگوهای مختلفی پیروی می‌کنند. اما به جرأت می‌توان گفت که الگوی غالب خانه‌سازی در بخش‌های وسیعی از ایران «درون گرایی» است. با این وجود، در مناطقی از شمال و غرب ایران به خانه‌های برون گرا نیز برمی‌خوریم و هرچه از سده سیزدهم هجری قمری، یعنی دوره نفوذ گسترده فرهنگ اروپایی در ایران، جلوتر می‌آییم، خانه‌های درون‌گرا جای خود را به خانه‌های برون‌گرا می‌دهند.

در الگوی درون گرا، خانه به دور یک حیاط یا میانسرا شکل گرفته و تأثیراث قابل توجهی را از نظر معماری پدید آورده است:

اولا مانعی در راه ورود گرد و غبار به درون بنا (خصوصا در مناطق کویری که با توفان‌های شن روبرو هستند) بوجود آمده است.

ثانیا در فصول سال موجب گردش آفتاب در زوایای گوناگون خانه می‌شود و آن‌را برای استفاده در تابستان و زمستان (بدون بهره‌گیری از وسایل سرمایشی و گرمایشی جدید) مهیا می‌سازد.

ثالثا نوعی صرفه‌جویی در استفاده از زمین است و سبب می‌شود که چهار ضلع خانه نور و هوای لازم را  از یک فضای مشترک بدست آورند.

درون گرایی که البته منحصر به خانه نیست و به عنوان یکی از اصول معماری ایرانی در مساجد، کاروانسراها و سایر بناها نیز رعایت می‌شود، پیامدهای خاصی را از نظر ارتباطی به بار می‌آورد.

در خانه‌های درون گرا، تمام بنا حجابی است میان بیرون و درون خانه. کمتر می‌شود که دیواره‌های خارجی دارای پنجره‌ای رو به گذر باشند و چنان که گفته شد، نور و هوای لازم از حیاط یا میانسرا تأمین می‌شود. این وضع، از یک سو اهل خانه را از سر و صدا و ازدحام محیط پیرامون برکنار نگاه می‌دارد و از سوی دیگر اجازه نمی‌دهد که حال و هوا و رخدادهای درون خانه نمودی در بیرون آن داشته باشد.

بدین ترتیب، تنها از بالا می‌توان به درون خانه نگاه کرد که آن هم با تعریف خط آسمان در شهرهای کهن ایرانی منتفی شده است. در این شهرها، بلندای همه خانه‌ها - چه خانه ثروتمندان، چه خانه فرودستان - یکی است و فقط بناهای بزرگ مذهبی و حکومتی نظیر مسجد جامع و ارگ به سایر بناها اشراف دارند.

حتی سیمای بیرونی خانه‌ها به گونه‌ای است که تجمل درونی‌اش را به رخ نمی‌کشد و رهگذران را دچار قبطه و حسرت نمی‌سازد. تقریبا همه خانه‌های اشرافی دیوار کاهگلی ساده دارند و به ندرت برخی از آن‌ها دارای سر در شکوهمندی هستند که جایگاه اجتماعی و اقتصادی صاحب خانه را گوشزد می‌کند.

همچنین تعداد بسیار کمی از خانه‌های تاریخی (حتی خانه های اشرافی) دارای حمام اختصاصی هستند. بنابراین اهل خانه برای پاکیزگی نیازمند استفاده از حمام عمومی بوده‌اند و این خود حداقلی از ارتباط میان اهالی یک محله را تأمین می‌کرده است.

همچنین کوچه‌های باریک که در طول زمان کوچه‌های آشتی کنان نام گرفتند، ارتباط چهره به چهره همسایگان و اهل محله را گریز ناپذیر می ساخته‌اند.

آن چه در گزارش مصور این صفحه آمده، نگاهی است به نوع ارتباط خانه‌های درون گرا با پیرامونشان. راویان این گزارش عبارت اند از مهندس سیف الله امینیان، کارشناس و معاون سابق سازمان میراث فرهنگی کشور و سید اکبر حلی، مرمتگر خانه های تاریخی و مدرس دانشگاه کاشان در رشته معماری.

عکس‌های گزارش متعلق به این اماکن هستند: خانه‌های بروجردی، طباطبایی، عباسیان و تاج (کاشان)؛ خانه جلالی (اصفهان)؛ کهن کاشانه (یزد)؛ خانه نیما یوشیج (یوش)؛ و خانه‌ها و گذرهایی در تهران، اردکان، ابیانه، ماسوله و موزه روستایی گیلان.